جاذبه های گردشگری استان مازندران
((آشنایی با شهرستانهای مازندران از شرق به غرب))
شهرستان گلوگاه:
شهرستان گلوگاه در جنوب شرقی استان مازندران واقع شده و شهر گلوگاه مرکز این شهرستان است. شهرستان گلوگاه از شمال به خلیج گرگان، از جنوب به جنگل و رشته کوه البرز از غرب به شهرستان بهشهر و از شرق به جر كلباد محدود میشود.
جمعیت شهرستان گلوگاه در سال ۱۳90، برابر با 38847 نفر بوده است. در تقسیمات کشوری این شهرستان دارای دو بخش به نامهای بخش مرکزی (گلوگاه) با دو دهستان توسکا چشمه و دهستان آزادگان و یک شهر به نام گلوگاه و بخش کلباد با دو دهستان کلباد شرقی و دهستان کلباد غربی میباشد. ارتفاع مرکز شهر حدود 40 متر از سطح دریای آزاد و 67 متر از سطح دریای خزر است.
مساحت گلوگاه با اراضی زراعتی، جنگل، مرتع، بایر و دایر حدود 65 کیلومترمربع و وسعت شهرستان گلوگاه 426 کیلومترمربع است. اراضي طبیعی موجود در شهرستان شامل ارتفاعات، رودخانهها، قنوات، چاهها و چشمهها بوده و از نظر توپوگرافی دارای دو خصیصهي متمایز کوهستان و دشت است. شهرستان گلوگاه به دلیل محصور بودن بین دریا در شمال، جنگلهای انبوه در جنوب، وجود چشمهسارهای متعدد در بستر جنگل و بلندیهای مرتفع پوشیده از درخت، دارای چشماندازهای زیبا و طبیعت بکر و دست نخورده با اکوسیستمهای بینظیر و گونههای مختلف گیاهی و جانوری میباشد. انجير گلوگاه، از انجيرهای معروف ايران است كه طرفداران بسياري دارد. از نيمه مرداد ماه تا اوايل پاييز بازار ميوه انجير گلوگاه داغ است، آنهايي كه در گوشه و كنار باغ و مزارعشان يا در حياط خانهشان اين درخت زيبا و بهشتي را دارند، از چيدن و مصرف آن لذت ميبرند.
وجود اراضی ساحلی مستعد جهت احداث ابنیهي توریستی و گردشگری از یکسو، چشمه سارهای طبیعی و محصور از درختان و وجود راههای آسفالته مناسب و قابل دسترسی از سوی دیگر این شهرستان را از نظر استعداد گردشگری متمایز نموده است. راه آهن تهران- گرگان از یک کیلومتری شمال آن و جاده آسفالت ساری- گرگان از شمال شهر میگذرد و به اين دليل، از نظر ارتباطی جایگاه مهمی را داراست.
پیشینهي تاریخی:
گلوگاه در منطقه اي که در دوره اسلامي کبود جامه یا پنجاه هزار ناميده مي شد، واقع شده است. اين شهر در حقيقت جانشين شهر تاريخي ناميه است که بعد از تميشه در اين منطقه بزرگترين شهر قرن اول هجري بوده است. از قرار این شهر بعد از فتنهي مغول ویران و مردم آن پراکنده گردیدهاند. آثار خرابه ها، سکه ها و ادوات دیگری که به دست آمده، قدمت این محل را به 1254 سال پیش می رساند. در شمال غربي گلوگاه تپه تاريخي گراودين، وجود جر یا خندق کلباد در شرق گلوگاه به فاصله تقریبی 2 کیلومتر اهمیت این محل را ثابت میکند. در جنوب آن بقاياي جاده شاه عباسي قرار گرفته است که با عبور از جنگلهاي سرسبز، چشمهها، آبشارها و آبهاي معدني قابل توجه و ديدني به کوههاي شرشري محدود ميشود و از نظر تاريخي و باستان شناسي از اهميتي ويژه بر خوردار است. قوميت و زبان مهمترين گروههاي اجتماعي در گلوگاه اینگونه است: اکثر اهالی گلوگاه جزء ایل و طایفه عمرانلو ترک زبان بوده و عده کمتری به نام کلبادیها در گلوگاه ساکناند که غیر از یک طایفه آنها به نام گلو(Golo) بقیه مهاجرانی از مناطق دیگرند که در کلباد فعلی ساکن شدهاند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی گلوگاه:
مجتمع تفريحي و توريستي درياي آرام :
مجموعهي اقامتي- توريستي درياي آرام گلوگاه با سرمايهگذاري شرکت مجتمع توريستي و رفاهي آبادگران ايران، در زميني به وسعت صدهکتار واقع در پنج کيلومتري شهر گلوگاه در مجاورت خليج گرگان و در مقابل چشماندازهاي سرسبز و بديع جنگلهاي هيرکاني (خزري) قراردارد.
منطقه نمونهي گردشگری توسكاچشمه :
پارک جنگلی توسکا چشمه در ۵۰ كيلومترى جنوب گلوگاه واقع شده است و در آنجا طبيعت با همهي وجود خودنمايى مىكند. امکانات موجود در پارک جنگلی توسکا چشمه شامل پاركينگ، سرويس بهداشتى، نمازخانه، آب آشامیدنی و ... است. با گذر از این پارك جنگلی می توانید به ييلاقات و جادههاى جنگلى و كوهستانى برسید.
بقعه و گورستان تاریخی سفید چاه:
بقعه و گورستان تاریخی سفید چشمه در امتداد پارک جنگلی توسکا چشمه قرار داشته و بعد از طی مسافتی حدود 20 کیلومتر به انجا می رسید. گورستان سفیدچاه، قبرستانی عجیب با قدمت ۱۲۰۰ ساله با نقشهای عجیب روی سنگهایش، نخستین قبرستان مسلمین در ایران بوده است. ضریح چوبی امامزاده که با گنبد نقرهگونش در دل این درهي زیبا میدرخشد، بنا بر نوشتهی کندهکاری شدهاش ۸۴۰ سال قدمت دارد.
بنا بر روایتها، در روستای سفیدچاه رسم بوده است که سنگ قبر مردگان را بر اساس شغل افراد حکاکی میکردند اما بعد از مرگ آخرین بازمانده سنگتراشان و حکاکان مصیبمحله، عمر حکاکی روی سنگها هم به پایان رسیده و درگذشتگان جدید روستا، با سنگهای امروزی دفن میشوند. سنگ قبرهای محرابی گورستان تاریخی سفیدچاه، دارای تصاویر نمادین ایرانی است که مفاهیم پیچیدهي زندگی، مرگ و رستاخیز را در خود نشان میدهد.
از شخصیت های محلی مهم که در این گورستان تاریخی به خاک سپرده شده می توان نام برخی را ذکر کرد: ملک حسن بن خوان زاده عزالدین بن انزالی، ملک شمس ابن ملک حسن میرشاه، محمد بن حسن میرشاه، قربان بن حسین بن میرشاه، شمس الدین بن خواج میرشاه از سادات مرعشی که حاکمان سده هشتم تا یازدهم بخشی از مازندران بودند و فرزندان و نوادگان میرشاه بن میرعبدالکریم از شخصیت های سیاسی، اجتماعی مهم محلی بودند که در این گورستان به خاک سپرده شده اند. از خاندان روزافزونی و میرعمادی نیز حاکمان و بزرگان بسیاری به خاک سپرده شده اند. هم اکنون در مرکز روستای سفید چاه، مرقد سه امامزاده از فرزندان امام موسی کاظم (ع)قرار دارد.
اکبرجوجه گلوگاه:
اكبرجوجه براي مسافراني كه به شمال رفتهاند نام آشنايي است. اين نام در رستورانهاي سراسر نوار ساحلي شمال كشوركم و بيش ديده مي شود. غذايي كه براي بيشتر گردشگران علاوه بر لذتي كه از خوردن آن ميبرند با علامت سوال همراه است که اين كه اكبرجوجه نام غذاست يا رستوران و يا نام آشپز؟
اكبر جوجه هم نام غذاست هم نام آشپز و هم رستوران. براي نخستين بار شخصي به نام اكبر کلبادي، در سال 1327 در جنوب شهر گلوگاه (جاده قدیم) رستوران کوچکی تاسیس کرد. وی به ابتکار خود با استفاده از جوجه های محلی و با استفاده و ترکیب از رب انار محلی یک نوع غذا (چلو مرغ مخصوص و به سبک اکبرجوجه - نه جوجه کباب ) به مشتریان عرضه می نمود که طولی نکشید بخاطر شغل وی و کیفیت غذاها در شهر کوچک گلوگاه به اکبرجوجه مشهور گشت.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های این شهرستان می توان به خانه رسولي در روستاي تيله نو، جَر(خندق) كلباد در دو كيلومتری جاده قديم گلوگاه به گرگان، جنب قبرستان بهشت رضا(ع)، بناي قديمي حمام در روستاي ريحانآباد، امامزادگان ابراهيم، منصور، رحمان در روستاي سفيدچاه، بقعهي متبركه امام زاده قاسم ريحانآباد و ولمازو در كيلومتر12جاده گلوگاه به بهشهر، جنب جادهي اصلي، امامزاده هاشم تيرتاش در كيلومتر 7 جاده گلوگاه به بهشهر در روستاي تيرتاش و امامزاده احمد در كيلومتر8 جاده گلوگاه به بهشهر در روستاي لمراسك اشاره نمود.
شهرستان بهشهر:
شهرستان بهشهر دومین شهر شرقی استان مازندران است كه از شمال به خلیج میانكاله، از شرق به شهرستان گلوگاه، از جنوب به دامنههای البرز و شهرستان دامغان و از غرب به شهرستان نكا محدود میشود. بهشهر به دلیل آب و هوای بسیار مطلوب، همواره مورد نظر شاهان و خوانین محلی بوده و وجود كاخهای متعدد در این منطقه، گواهی برای این ادعاست.
جمعیت شهرستان بهشهردر سال ۱۳90، برابر با 155247 نفر بوده است. شهرستان بهشهر دارای دو شهر به نامهای بهشهر و رستمکلا و دارای سه بخش به نامهای بخش مرکزی با دو دهستان ميانکاله و کوهستان، بخش يانه سر با دو دهستان شهداء و عشرستاق است.
شهرستان بهشهر با مساحت 3106 كيلومتر مربع، داراي دو بخش كوهستاني در جنوب و دشت در شمال آن است. بخش كوهستاني منطقه داراي آب و هواي سرد و معتدل و در دشت ميانكوهي آن زمينهاي قابل كشت وجود دارد. دشت بهشهر را ميتوان به دو بخش شرقي و غربي تقسيم نمود. بخش غربيتر دشت ادامه پيشروي مخروط افكنههاي آبرفتي رودخانه نكا بوده كه اكثر استقرارهاي پيشين دراين ناحيه و نواحي دلتايي رودخانه نكا شكل گرفته است. بخش شرقي و شمال شرقي دشت بهشهر ادامه پيشروي خليج گرگان بوده كه به خاطر پايين بودن موقعيت زمينهاي مذكور و پديده پيشروي دريا، اغلب زمينها شوره زار بوده و قابليت اسكان براي جوامع پيشين در دشت منطقه را فراهم نميكرده است. وجود چنين شرايطي در شكلگيري روستاهاي دوران اسلامي و خصوصاً جوامع امروزي تاثير بهسزايي داشته، به طوري كه پراكندگي روستاهاي امروزي با الگوهاي استقراري در هزارهي سوم گذشته كاملاً منطبق بوده است.
پیشینهي تاریخی:
بهشهر در قديم، خرگوران، تميشه، ناميه و ... نام داشت و جزو ولايت اسپهبدان کبودجامهگان بود. در زمان اسپهبدان کبودجامه به پنجهزاره و در اوايل صفويه به آسيابسر موسوم و در زمان شاه عباس اول به اشرفالبلاد و خلاصه در سال 1316 هجری شمسی به بهشهر تغییر نام یافت. اوج شکوفايی بهشهر در زمان سلطنت شاه عباس اول بود. از آنجاييكه خيرالنساء مرعشی مادر شاه عباس، بهشهری بود، ايشان توجه خاصی به اين شهر داشته و کاخهای مجللی ازجمله کاخ صفیآباد، سد عباسآباد، باغشاه و بنای چشمه عمارت و محلهای تاريخی ديگر به فرمان او در اين منطقه بنا گرديد. قبل از ورود آريايیها به سرزمين ايران، اقوامی بهنام ديـو يا ديـوان در اين ناحيـه زندگی ميکردند.مطابق نتایج به دست آمده از کاوشهای باستـانشناسی انجام شده درتپـههای شمال غرب بهشهر (نزديک رستمکلا) و غارهای هوتو و کمربند، آثار حيات در محدوده بهشهربه دورانهای مزوليتيک (ميانه سنگی) 6000 تا 8000 سال قبل از ميلاد و نئـوليتيک (نوسنگی) می رسد. از مهمترین محوطه هایی که در حال حاضر توسط باستان شناسان کاوش گردیده محوطه گوهر تپه در بهشهر بوده که در حال حاضر بعنوان سایت موزه مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی می باشد.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی بهشهر:
شبه جزیره میانکاله:
شبه جزیره ی میانکاله در شمال شرقی بهشهر واقع شده است. مساحت آن 68800 هکتار و ارتفاع آن 20 متر پایین تر از سطح دریای آزاد است. این زیستگاه مجموعه ای از شن زارهای ساحلی، اراضی باتلاقی، آبگیر، مناطق جنگلی با پوشش درختچه های گز، تپه های شنی، جنگل انارستان، بوته های تمشک و ازگیل است. کل منطقه با وسعت 97200 هکتار در تاریخ 12/8/1384به عنوان «منطقه ی حفاظت شده» تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست درآمد. در تاریخ 21/5/1353 به دلیل دارا بودن ویژگی هایی چون جذب گونه های نادر و در معرض خطر انقراض پرندگان آبزی مهاجر، ارزش های آبزی پروری به خصوص در جهت تکثیر طبیعی و زاد و ولد ماهی کپور و کلمه، همچنین جاذبه های طبیعی خاص به «پناهگاه حیات وحش» ارتقاء یافت. شبه جزیرهی میانکاله، خلیج گرگان و آب بندان لپو زاغمرز در همینسال به عنوان تالابهای بینالمللی کنوانسیون رامسر با وسعت 100000 هکتار به ثبت رسیدند. پناهگاه حیات وحش میانکاله با وسعت 68800 هکتار در سال 1355 از سوی یونسکو اعتبارنامه ی شبکه ی «ذخیره گاه های زیست کره» جهان را دریافت کرد. این تالاب همچنین به عنوان منطقهای مهم برای پرندگان توسط سازمان بینالمللی حیات پرندگان شناسایی شده است. در این منطقه 126 گونه پرنده آبزی گزارش شده است که 40 گونه از نظر بینالمللی دارای اهمیت بوده و از کانونهای زادآوری اگرت، حواصیل، پرستو و گلاریول در فصل تابستان حمایت می کند. علاوه بر پرندگان می توان به پستاندارنی از قبیل شغال، گراز، گربه جنگلی و فک دریای خزر اشاره کرد.
تالاب لپو زاغمرز:
مجموعهٔ مردابهاى لپو، شيرخان لپو و پلنگان در شهرستان بهشهر واقع شده است. مسیر دسترسی به این تالاب در فاصلهٔ يک کيلومترى شمال بهشهر در منطقهٔ زاغمرز می باشد. این تالاب در زمستان و پاييز مأمن پرندگان مهاجرى است که از هزاران کيلومتر فاصله به سوى آن پرواز مىکنند و به تخمگذارى و توليدمثل مىپردازند. معروفترين اين پرندگان قو، قرهغاز و فلامينگوها هستند که در تعداد زیاد در آن اسکان موقت مىگيرند و جلوههاى شگفتى را پديد مىآورند.
مجموعه تاریخی باغ عباسآباد:
در 9 کيلومتري شرق بهشهر و در ميان جنگل هاي انبوه، آثار و عمارات و راههايي به چشم مي خورد که مربوط به بقاياي باغ تاريخي عباسآباد بهشهر در دوره شاه عباس صفوی است. دسترسي به اين بنا با جاده باريک آسفالتهاي صورت ميگيرد که در كيلومتر يك جاده بهشهر - گلوگاه از جاده اصلي منشعب ميشود و پس از طی 4 كيلومتر در جاده ای جنگلی وارد اين مجموعه ميگردید. آثار به جا مانده از اين مجموعه شامل محوطهسازيها، صفه سازيها، باغها، حمام، برج و باروها و جادههاي سنگفرشي است که اعضاي اين مجموعه را به هم متصل مينمايد. اين کاخ در زمان آبادي از مشهورترين باغهاي صفوي بودهاست که ابنيهي مختلف آن با توجه به موقعيت و چشمانداز استثنايي که از يک طرف به دريا و از طرف ديگر به جنگل مشرف است، آنرا به يک مجموعهي بينظير بدل ساخته است.
دریاچه عباس آباد نیز در میان جنگل قرار گرفتهاست و به دلیل ساخت و سازهایی که شاه عباس در اطراف آن انجام داد، به نام عباس آباد معروف شدهاست. وسعت آن حدود 10 هکتار و عمق آن نزدیک به ده متر است. این دریاچه به دلیل دسترسی مناسب ، محوطه اتراق، آثار باستانی و آب و هوای مناسب قابلیتهای توریستی فراوان دارد.
کاخ صفی آباد:
کاخ صفی آباد در جنوب غرب بهشهر و در بالای ارتفاعات منتهی به دشت قراردارد. کاخ صفی آباد در حال حاضر کاربرد نظامی داشته و بازدید از آن میسر نیست ولی از تمام شهر میتوان آن را دید. این کاخ در زمان شاهصفی نوه شاهعباس توسعه پیدا کرده و عمارت با شکوه صفی آباد مرهون توجه خاص شاه عباس بود. این کاخ در میان باغی زیبا به صورت بنایی مربع شکل درابعاد 25×25 متر، در دو طبقه ساخته شد. ورودی کاخ در سمت شمالی قرار داشته که با عبور از پنج پله امکان دسترسی به داخل طبقه اول کاخ که دارای اتاق های متعدد، راهرو وهشتی می باشد، وجود دارد. طبقه دوم نیز دارای راهرو و اتاقهای زیبا است.
باغشاه بهشهر:
باغشاه معروف به پارک شهرداری، باغ مصفا و دلفریبی است که امروزه محل شهرداری بهشهر است. این باغ متعلق به دوران صفویه است که به گفتهي سیاحان و جهانگردان در آن زمان نیز پر از درختان سرو صدساله و گلهای آراسته بوده است.
سایت موزه بین المللی گوهرتپه:
گوهرتپه از اواخر دوران نوسنگی 6000 سال پیش بتدریج از حالت یک روستا خارج شده و در مسیر رشد و توسعه به صورت یک شهر در هزاره سوم ق. م، 5000 سال پیش ظاهر گردید. این سایت که در دوران عصر آهن متروکه شده در دوكيلومتري شهر «رستمكلاي» بهشهر واقع شده است.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های این شهرستان می توان به آبشار سمبی در روستای یخکش، منطقه تفریحی سنگ نو در جنوب بهشهر ، ساحل زاغمرز با فاصله 8 کیلومتر از مرکز شهر، پارک جنگلی مهربان رود واقع در رستمکلا، منطقه جنگلی پاسند، منطقه جنگلی سرخ او در خلیل شهر با فاصله 14 کیلومتر از مرکزشهر، منطقه تفریحی جنگلی 10 هکتاری یانه سر با فاصله 5 کیلومتر از مرکز شهر، پارک ساحلی فدک در رستمکلا، چشمه عمارت در خیابان پاسداران جنب اداره آب، غار هوتو و کمربند در روستای شهیدآباد، بقعهي امیرکمالالدین و جمالالدین (امیر بابلکانی)، آتشکده کوسان، آسیابهای صفوی در روستای آسیاب سر در 3 کیلومتری غرب بهشهر؛ عمارت سیامی در روستای گرجیمحله در 5 کیلومتری غرب بهشهر، امامزاده محمد رستمکلا در رستمکلا و موزه شهدای بهشهر بهشت فاطمه در با فاصله 3 کیلومتر از مرکز شهر اشاره نمود.
از كوههاي جنوب بهشهر هم ميتوان به کوههاي داراب (ارتفاع: حدود 84، 2 متر) تُرشيدو (ارتفاع: حدود 600، 2 متر)، کوه اَندرَک (ارتفاع: حدود 225، 2 متر)، کوه سردره (ارتفاع: حدود 851، 1 متر)، و کوه بادله (ارتفاع: 211، 3 متر) نیز اشاره نمود.
شهرستان نکا:
شهرستان نِکا یکی از شهرستانهای استان مازندران است. شهرستان نکا از غرب به شهرستان میاندرود و ساری، از شرق به شهرستان بهشهر، از شمال به دریای خزر و از جنوب به دامنه های جنوبی رشته کوه البرز محدود می باشد. مرکز این شهرستان شهر نکا است.
جمعیت شهرستان نکا در سال 1390، برابر با 111944 نفر بوده است. بنا بر تقسیمات کشوری شهرستان نکا دارای یک شهر به نام نکا و دو بخش شامل بخش مرکزی و سه دهستان به نامهای پیرجه، قرهطغان و مهروان و بخش هزارجریب با نامهای دهستان استخر پشت و زارم رود می باشد.
ارتفاعات این شهرستان تماماً دارای پوشش جنگلی بوده و انواع درختان از قبیل آزاد، راش، انجیری، افرا، توسکا، بلوز، شمشاد در میان این جنگل ها دیده می شود.
ازدر جنوب شرق نکا راهي ده کوچکي به نام قرمرض قراردارد که چشمه آب معدني آن (به اعتقاد اهالي) شفا بخش است. در انتهاي اين راه و در قلهي کوه، درياچه کوچک و زيباي استخر پشت (اسطلخ پشت) در مجاورت روستايي به همين نام قراردارد. امروزه نکا به نيروگاه برق حرارتي، بندر آزاد اميرآباد، کارخانه کشتي سازي صدرا و تالابهاي زيباي زاغمرز مشهور است.
پیشینهي تاریخی :
در متون تاريخي آن را نيكا، نيكاح و نكا ناميده اند كه به معني سرزمين و آبادي و يا جايگاه ناهيد است. نکا مقر حكومت اسپهبدان طبرستان بوده است.
در هيچ يک از منابع و سفرنامههاي قديمي نام اين شهر مشاهده نميگردد. این شهر در محل تلاقي رودخانه نيکا (نکا) با راه اصلي بهشهر (اشرف) به ساري واقع شده است. بعد از تجن، رودخانهاي که در سر راه واقع است نيکا نام دارد که از شاه کوه شروع شده و به دريا ميريزد. پل بلندي بر آن زده شده، که هرچند به بزرگي پل تجن نيست، ولي قشنگي آن به مراتب بيشتر است.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی نکا:
ساحل مروارید :
طول سواحل نکا، حدود 5 کیلومتر است. امکانات مناسب و ساخت و سازهایی نظیر آلاچیق سرویس بهداشتی، دوش آب، امکانات اقامتی، قهوه خانه، پارک کودک، امکانات قایق سواری و ... در ساحل موجود است که آماده پذیرایی از مسافران زیادی از سایر نقاط کشور میباشد.
رودخانه و منطقه جنگلی کوهسارکنده :
منطقهي زیبا و جنگلی و سرسبز اطراف روستای کوهسارکنده از تفرجگاههای مشهور نکا محسوب می شود. وجود رودخانههای زیبا در این منطقه و نیز جنگلی سرسبز از درختان گونه خزری، هر ساله پذیرای هزاران مسافر از سایر نقاط است. از دیگر جاذبههای گردشگری روستاي کوهسارکنده میتوان به امامزاده جعفر اشاره کرد که به جهت کوه پایهای بودن و درختان آزاد اطراف، منطقهي مناسبی برای سیاحت و زیارت به شمار میآید.
پارک جنگلی و چشمه آب معدنی قرمرض :
چشمه آب معدنی قرمرض یکی از مشهورترین نقطهي گردشگری شهرستان نکا به شمار میرود. این چشمه در فاصله 10 کیلومتری شهر نکا در میان روستاهای زرندین علیا و درویشاندر و منطقه جنگلی بسیار زیبا واقع شده است. معروفیت این چشمه به خاطر خاصیت درمانی (کلیوی) آب آن بوده، که موجب شده تا هموطنان بسیاری، از سایر نقاط کشور برای نوشیدن آب این چشمه به منطقه سفر کنند. احداث سرویس بهداشتی، قهوه خانه، آلاچیق و ... در اطراف چشمه توجه مسافران را بیشتر جلب کرده است.
نهالستان چلمردی :
یکی از نقاط مشهور گردشگری نکا نهالستان چلمردی است. این نهالستان شامل جنگلهای زیبا در اطراف روستای چلمردی است. این منطقه در طول سال به ویژه در روزهای تعطیل میزبان شهروندان و مسافران زیادی است، که تمایل دارند روز تعطیل را در دامن طبیعت سپری کنند. امامزاده خاتون (دختر مشهد) دراین روستا زبانزد اهالی است. زراعت توتون در این روستا و روستاهای اطراف از شهرت خاصی برخوردار است.
چشمه خربسوت :
در حدود یک کیلومتر بالاتر از عبور کرداب (جاده چلمردی به روستاهای بالا دست هزار جریب) چشمه ای زلال با آب خنک در منطقه ای زیبا و جنگلی وجود دارد که چشمه خربوست نامیده می شود. واقع شدن چشمه خربسوت در میان جنگلهای انبوه، قرارگرفتن در مسیر جاده، توجه بسیاری از گردشگران را به خود جلب میکند.
منطقه استخر پشت :
در مسیر نکا به سمت هزار جریب، در سه راه بندبن، راهی به سمت دهستان زارم رود می رود که استخر پشت در مسیر سمت راست این دهستان قرار دارد. این مسیر از کنار منطقه جنگلی و نهالستان ترویجی «ونمک» میگذرد.دراین نهالستان که محل رویش نهالهای پژوهشی جنگلی می باشد استخری مصنوعی و چشمه ای زیبا نیزوجود دارد . آبشار بسیار زیبایی که در کناراین چشمه واقع شده است از نقاط گردشگر پذیر منطقه می باشد.
امامزاده پنج تن :
امامزاده پنج تن روستای ییلاقی ارم معروفترین جاذبه این روستا است. ارم از روستاهای تاریخی بخش هزارجریب شهرستان نکا است. مورخان از ده ارم به کرات در کتب و نقشههای جغرافیایی یاد کردهاند. در کتاب تاریخ تبرستان از اردشیر برزگر آمده «ارم از منطقه چهاردانگه هزارجریب است و در دل کوهستان جای دارد» مورخان تبرستانی آن را جای نبرد فراشه، سردارتازی، با اسپهبد ونداد هرمز پاشاه سوادکوه به سال ۱۶۸ ق نوشتهاند. در این جنگ فراشه کشته شد (تاریخ تبرستان. ۷۳) و نیز در منابع مختلف از ساخت قصرهای زیبا در منطقه ارم توسط حاکمان تبرستان ذکر شده است.
تپه نارنج باغ :
تپه نارنج باغ از تپههای باستانی مربوط به پیش از تاریخ است که بنای آجری بزرگی تا سال 1349 بر روی آن قرار گرفته بود. این تپه درضلع شمالی شهرقرار دارد. برخورداری از امکانات مناسب و داشتن چشم اندازی زیبا مسافران و شهروندان زیادی را به بازدید از این تپه زیبا ترغیب می کند.
امامزاده عبداله اطرب :
از آثار تاریخی و زیارتی مشهور و ثبت شده شهرستان نکا، امامزاده عبدالله روستای اطرب است. این بنای تاریخی در داخل روستای اطرب واقع شده است، ساخت این بنای آجری مربوط به قرن نهم هجری قمری است و هرساله مسافران زیادی برای زیارت وسیاحت به این امامزاده مسافرت میکنند. وجود درختان قدیمی در اطراف بنای امامزاده و نیز نما و معماری این مکان از جذابیت بالایی برخوردار است.
غار باستانی کمیشان (کلت) :
قدمت این غار باستانی به عصر میانسنگی (عصری که انسانها در غارها زندگی میکردند) مربوط است. باستان شناسان معتقدند انسانهای اولیه 7000 تا 12000 سال پیش در این غار و سایر غارهای اطراف زندگی میکردند. غار کمیشان در ضلع جنوبی روستاهای خانهسر و کمیشان و در روی تپههای آهکی سمت راست جاده سراسری نکا- بهشهر واقع شده است. کشف آثار تاریخی متعدد از جمله شهر تاریخی مهروان و تپههای سرسبز در اطراف، و نیز نزدیک بودن به جادهي سراسری میتواند مسافران زیادی را به توقف وا دارد. در این محوطه باستانی، بقایای کشاورزی تا 13 هزار سال قدمت کشف شده است.
امامزاده قاسم چهار سو :
آستانه امامزاده قاسم در اطراف روستای چرمی یا همان منطقهای که اکنون به چهارسو مشهور است، واقع شده است. بنای این امامزاده مربوط به دوره قاجاریه است. قرارگرفتن این امامزاده در نقطهي زیبا و سرسبز در مسیر ارتباطی استخرپشت به ارم، و رودخانه زیبای ارم، این مکان را به یکی از مشهورترین مکان های زیارتی سیاحتی مبدل ساخته است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های گردشگری شهرستان نکا می توان به امام زاده محمد استخرپشت، منطقه تفریحی و زیارتی امام زاده یحیی، آبشار لیدر (روستای ارم)، آبشار دوزده (روستای درویشان)، هفت چشمه (روستای شیت)، شاه رضا (روستای ملاخیل لائی)، چشمه سفل میان (روستای سفل میان)، منطقه جنگلی کوهسارکنده (روستای کوهسارکنده)، چشمه مریو، منطقه جنگلی گرگتج، منطقه جنگلی سیکا مرس، منطقه جنگلی کلنگاه و گردره، چلم کوه و قله نیل کوه اشاره نمود.
شهرستان میاندرود :
شهرستان میاندرود یکی از شهرستانهای استان مازندران به مرکزیت شهر سورک میباشد. این شهرستان از شمال به دریای خزر، از غرب به شهرستان ساری، از شرق به شهرستان نکا و از جنوب به جنگل ارتباط دارد.
جمعیت شهرستان میاندرود در سال ۱۳90، برابر با 55776 نفر بودهاست. این شهرستان دارای دو بخش به نام بخش مرکزی به مرکزیت شهر سورک، دارای سه دهستان به نامهای دهستان کوهدشت شرقی، دهستان میاندرود بزرگ و دهستان کوهدشت غربی و بخش گهرباران به مرکزیت روستای طبقده با دو دهستان به نامهای دهستان گهرباران شمالی و دهستان گهرباران جنوبی میباشد.
میاندرود به لحاظ سه مؤلفۀ نزدیکی به کوه، مجاورت جنگل و همسایگی با دریا از آب و هوایی بسیار مطلوب بر خوردار می باشد. حاصلخیزی خاک و سلامت محصولات و فراوانی فرآوردههای کشاورزی و دامی از دیگر مشخصات این شهرستان به شمار می آید.شهرستان میاندرود دارای فرودگاه بین المللی دشت ناز، شرکتهای بزرگ صنعتی نظیر نکاچوب و کشت و صنعت و... می باشد.
پیشینه تاریخی :
مازندران که در سوابق دیر پای تاریخنگاری این بخش از قارة کهن، علائم و مستنداتی کهن و باستانی دارد، در برخی از مناطق خود نیز از تاریخی غنی تر و قدیمی تر برخوردار است که میاندرود ، یکی از برجسته ترین آنها است.
رجوع به منابع تاریخ نگاری ایرانی همچون کتاب «کلیله و دمنه» و تاریخ نویسی یونانی همچون کتاب «تاریخ هرودوت» راهنمای عملی و مناسب ما به سوی گره گشایی و رازگشایی از سوابق دیرین جلگه آبرفتی مجاور دریای مازندران است که البّته دقت در متون کتبی همچون «مادها در سرزمین مارها» و یا «از فنیقیه تا طبرستان» بخوبی روشنگر جایگاه و نقش میاندرود است.
وجه تسمیة نام زیبای «میان دو رود» در حقیقت اشاره به موقعیت جغرافیایی کم نظیری دارد که این منطقه در آن واقع شده است. میاندرود، میانِ دو رود «تجن» و «نکارود» قرار گرفته است.
برابر برخی از اسناد و کتب موجود، این منطقه از دیرباز جزء مناطق امن برای خاندان اهل بیت و شیعیان آنها به شمار میرفته است. به گواهی تاریخ، بسیاری از شیعیانی که در دورانهای گذشته و بر اثر فشار حاکمان و سرداران ضد شیعه متواری می گردیده اند، یکی از مناطق کاملاً امن خود را، این نقطه از دیار طبرستان می دانسته اند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی میاندرود :
پناهگاه حيات وحش دشت ناز :
پناهگاه حیات وحش دشت ناز با 55 هكتار وسعت در 35 كيلومتري شمال شرق میاندرود قراردارد و مسير دسترسي آسفالته آن در 12 كيلومتري میاندرود به بهشهر در سه راهي اسلامآباد از جاده اصلي جدا شده و پس از طي مسافت 23 كيلومتر به مكان مذكور ميرسد. فضاي جنگلی جلگهاي آن از سال 1346 بهصورت محل تكثير گوزن زرد خالدار ايراني در آمده است. در دشت ناز علاقمندان به طبيعت و حيات وحش صرفا با مجوز سازمان محيط زيست ميتوانند به تماشاي گوزن و پرندگان زيبا نظير قرقاول و كبوتران بپردازند.
پناهگاه حيات وحش سمسكنده :
پناهگاه حیات وحش سمسکنده، منطقه ای با 1000 هكتار مساحت، در 5 كيلومتري جنوب شرق میاندرود واقع شده و مسير دسترسي آن از میاندرود تا سمسكنده بوده در ادامه با يك جاده روستايي به داخل محوطه راه مييابد. پوشش گياهي آن گونههاي جنگلي و جلگهاي بوده و قسمتي از آن مانند دشتناز به عنوان زيستگاه گوزن زرد ايراني مورد بهرهبرداري قرار گرفته است.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های می توان به دریای سحرانگیز گهرباران و دامنه های آرامش بخش و روح افزای کوههای البرز و نیز جنگل سرسبز میاندرود، منطقه نمونه گردشگری برکه و برج آرامگاهی امامزاده علی اکبر اوسا اشاره نمود.
شهرستان ساری :
شهرستان ساری، به عنوان یکی از جذاب ترین و زیباترین مناطق شمالی کشور مركز استان مازندران می باشد. این شهرستان از شمال به دریای خزر، از شرق به شهرستان میاندرود از جنوب به استان سمنان، از غرب به شهرستان قائمشهر و از شمال به دریای خزر محدود می شود. از آنجا که دریای خزر در ارتفاع پایین تری نسبت به دریای آزاد قراردارد زمین های این شهرستان دارای ارتفاع منفی نسبت به دریای آزاد می باشد. شهر ساری در 40 متری از سطح دريا قرار دارد. رود تجن از شرق این شهر گذشته و با ادامه جهت به سوی شمال در نزديكی فرح آباد به دريای خزر می پيوندد. از آن جا که ساری مركز استان بوده و راه آهن سراسری تهران – بندرتركمن از جنوب آن می گذرد، گسترش فراوانی يافته است.
بر اساس سرشماری سال 1390، جمعیت شهرستان ساری برابر با 487370 نفر بودهاست و طی تقسیمات کشوری این شهرستان دارای سه شهر به نامهای ساری، کیاسر و فریم، چهار بخش و 13 دهستان می باشد.
شهرستان ساری با وسعتی حدود 5098 کیلومترمربع، از طبيعتي گيرا، جذاب و بسيار ارزشمند برخوردار بوده و همواره مورد توجه حكام محلي قرار داشته است. به همين لحاظ عمارتها و كاخهاي قديمي در كنارطبيعت جذاب اين منطقه مهم ترين بناهاي ديدني اين شهرستان را تشكيل ميدهند. اساس اقتصاد اين منطقه را كشاورزي، دامداري و صنايع دستي تشكيل مي دهد. ازمهم ترين صنايع دستی ساری می توان حصيربافی، قالی بافی، گليم بافی، ابريشم بافی، پارچه بافی، ظروف سفالی، ظروف چوبی، مجسمه های چوبی، زيلو و جاجيم بافی رانام برد. سواحل زيباي فرح آباد، آبشار داراب كلا، پارك جنگلی شهيد زارع، رودخانه هاي متعدد و مجموعه تالابی سراندون و بالندون، آب انبار ميرزا مهدی، آب انبار نو، امامزاده عباس، امامزاده يحيی، برج رسكت، برج سلطان زين العابدين و مجموعه كاخ هاي فرح آباد نيز از جمله مهمترين مكانهاي طبیعی، تاريخي و ديدني اين منطقه به شمار ميآيند.
پیشینه تاریخی :
این شهر دارای قدمت تاریخی کهن است و در زمان سلوكیه به نام سیرنیكس شناخته می شده است. بعدها در دوره ساسانی به سارویه و در ادوار اسلامی به ساریه و ساری تغییر نام داد. ساری بعد از «اسپهبدان» تقريباً تا به امروز مركز مازندران بوده و فرمانروايان طاهری، زيدی و آل باوند تا سال 635 هجری در آن جا حكومت كرده اند. مسجد بزرگ ساری اولين بنايی بود كه مسلمانان توسط ابوالخصيب، نخستين حاكم عباسی طبرستان، در سنه 140 هـ . ق احداث كرده و سپس در همان جا مسجد جامع شهر را نيز بنا نمودند. ساخت بنای اين مسجد در زمان هارون الرشيد و به وسيله يحيی بن يحيی شروع و توسط مازياربن قارن تمام شد. اين شهر در سال 298 هجری توسط اقوامی كه از سواحل دريای مازندران هجوم آورده بودند به آتش كشيده شد و در اوايل قرن چهارم نيز در اثر سيل صدمات بسيار ديد و خراب شد. ساری درزمان سلطان محمود خوارزم شاه و نيز بعد از آن، در حمله مغول آسيب بسيار ديد و در زمان مستوفی، شهر تقريبا ويرانه بود. در دوره صفويه، در زمان شاه عباس اول بناهای مهمی در ساری بنا شد. هنگامی كه زنديه، طبرستان را فتح كردند، مركز طبرستان، از ساری به «بارفروش»( بابل كنونی) منتقل شد. در دوره آقامحمد خان قاجار (1200-1211 هـ . ق) مركز مازندران مجدداً از بار فروش به ساری منتقل گرديد. همين به آبادی و عمران دوباره آن كمك نمود. امروزه ساری یکی از مهم ترین شهرهای استان محسوب می شود.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی ساری :
ساحل فرح آباد :
ساحل فرح آباد در 20 كيلومتري شمال شهر واقع شده است. با عبور از بلوار خزر و جاده زيباي فرح آباد به این ساحل آرام خواهید رسید. این ساحل مكانی مناسب و امن براي شنا بالاخص براي خانم هایی است که می خواهند از دریا استفاده کنند.
سد سليمان تنگه :
دریاچه سد شهید رجایی یا همان سد سلیمان تنگه در شهرستان ساری در روستای ورکی واقع شده است. مسیر دسترسی به این منطقه از جنوب ساری به سمت جاده کیاسر به سمنان آغاز می شود و بعد از طی مسافتی حدود 6۵ کیلومتر به سد خواهید رسید. بر روی تاج سد می توانید پیاده قدم بزنید و آزادانه از مناظر و سازه های سد دیدن کنید. دریاچه سد دارای ماهی های متنوعی می باشد، بنابراین می توانید بخشی از زمان خود را به ماهیگیری در این مکان اختصاص دهید. همچنین می توانید در دریاچه سد قایقرانی کنید. در پایین تر از سد کمپ اسکان مهمان ها قرار دارد. امکانات کمپ تقریباً برای اقامت مناسب است. وجود آب آشامیدنی، سرویس های بهداشتی، نمازخانه، آلاچیق های کنار رودخانه، رستوران و سوپرمارکت از دیگر امکانات این محل می باشد.
پارك جنگلي شهيد زارع :
پارك شهيد زار ع در شهرستان ساری واقع شده و مسیر دسترسی به این پارک جنگلی از شرق ساری (جاده ساری به میاندرود) آغاز و بعد از طی مسافتی حدود 3 كيلومتر به سمت بیمارستان سوانح و سوختگی شهید زارع به پارک جنگلی شهید زارع می رسید. پارک شهید زارع بعلت مجاورت با تپه هاي جنگلي كم ارتفاع در دامنه البرز، از منظره ای بسيار زيبا و چشمگير برخوردار می باشد.مساحت 70 هکتاری پارک پوشیده از درختانی در تیپ بلوط- انجیلی می باشد. براي اقامت كوتاه مدت گردشگران در این منطقه امکاناتی نیز در نظر گرفته اند، امكاناتي از قبيل سرويسهاي بهداشتي، آلاچيق، كافي شاپ، قهوه خانه سنتي، نمازخانه، زمين اسكيت، محوطه بازي و سكوهاي برداشت آب.
چشمه سورت :
چشمه آب معدنی سورت در شهرستان ساری در مسیر جاده ساری- سمنان در روستای سورت که جزو بخش چهاردانگه می باشد، در دهستان پشت کوه واقع شده است. مسیر دسترسی به این چشمه از جنوب ساری آغاز و بعد از طی مسافتی حدود ۱۰۰کیلومتر به روستای سورت در حد فاصل روستاهای اروست و مال خاست می رسید. چشمه سورت دارای دو چشمه با آبهای کاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو ومزه می باشد که بین این دو چشمه، چشمه آب شور آن بسیارمعروف است. آب بسیار شور آن در استخرهای آبی بزرگ و کوچک در جریان است که عمدتاً در تابستان برای آبتنی استفاده می شود و برای درمان دردهای کمر، پا و روماتیسم و امراض پوستی نیز سودمند می باشد.
برج رسكت :
در چهل كيلومتري جنوب غرب شهر ساري قراردارد و مسير دسترسي به آن از ساري آغاز و پس از عبور از دو راهي كياسر و سد سليمان تنگه به روستاي رسکت در بخش دودانگه و برج می رسید. اين بنا از آجر ساخته شده و تزئينات آن شامل مقرنس كاري دو كتيبه ي آجري به خط كوفي و پهلوي ساسا ني است. احتمالاً مقبره ي يكي از شهرياران آل باوند بوده و مربوط به قرن پنجم هجري قمري است. وجود خط پهلوی در این بنا به این دلیل است که خط رایج در مازندران تا قرن ها پس از حمله ی اعراب به ایران همچنان خط پهلوی بود.
مجموعه تاريخي فرح آباد :
مجموعه تاریخی فرح آباد در 28 كيلومتري شمال ساري و در 3 كيلومتري ساحل درياي خزر قراردارد. اين مجموعه شامل مسجد، پل، ديوارهاي بر جاي مانده از يك كاخ سلطنتي است كه به دستور شاه عباس صفوي ساخته شده و تفرجگاه ساحلي صفوی بوده است. مسجد با ايوانهاي رفيع، شبستانها، حجره ها و مناره ها از مهمترين بناهاي تاريخي استان مازندران به شمار میرود.
مسجد جامع ساری :
مسجد جامع ساری از بناهای زیبای این شهر است. قدمت این مسجد را به بیش از هزارسال تخمین میزنند. این مسجد در مرکز شهر و در مجاورت بازار نرگسیه قراردارد.
عمارت كلبادي (موزه مردم شناسی):
اين مكان زيبا و قديمي در مركز شهر ساري و در مجاورت خیابان انقلاب واقع شده است و در حال حاضر به عنوان موزهي مردمشناسی مورد بهرهبرداري قرارگرفته و قدمت آن حدوداً به 200 سال قبل باز ميگردد. ويژگيهاي اجزاي معماري آن نظير اتاقها، حجره ها، شاه نشين، حمام، اصطبل، حياط و هنر به كار رفته بر روي پنجره ها ارسي ها و تزئين آنها با شيشه رنگي در نوع خود بي نظير است.
عمارت منوچهرخان کلبادی واقع در محله ی آب انبار نو حدود یکصد و سی سال پیش به دستور سردار جلیل از امراي ارتش وقت ساخته شد و بهنام فرزند بزرگش امیر نصرت شکوه نظام به امیریه معروف شد. امیر نصرت در جوانی فوت شد و سردار بنا را به فرزند وی منوچهرخان بخشید. سبک معماری این ساختمان از تکایای دورهی قاجاری برگرفته شده و دو بخش اندرونی و بیرونی دارد. بنای اصلی این عمارت با بامی شیروانی و سفال پوش، در بخش اندرونی در دو طبقه و یک زیرزمین احداث شده و هر طبقه دارای یک شاه نشین و اتاقهای دو طرفه است. شاه نشین طبقه دوم از زیباترین اتاقهای این عمارت است و جای جای آن یادآور شیوههای هنرهای تزئینی دورهي قاجاری است. مصالح ساختمانی این بنا شامل چوب و آجر می باشد. بنای تاریخی حمام وزيري نیز در محوطه این خانه زیبا قرار دارد.
امامزاده عباس :
در حاشيه شمالي ورودي شرقي شهر ساري واقع شده و از نظر شيوه معماري و گنبد هرمي شكلش يكي از بناهاي معروف استان مازندران به شمار می آید. تاريخ ساخت آن سال 897 هجري قمري است و سه امامزاده بهنامهاي عباس و محمد و حسن در آن مدفون ميباشند.
آب انبار ميرزا مهدي :
اين بنا در مركز شهر ساري واقع شده و مربوط به دوران افشاريه يا زنديه ميباشد. منبع اصلي به وسيله پلكاني به پاي شير و انبار آب دسترسي دارد. پلان آن مدور با گنبدی هلالي است كه همه آن با آجر و ملاط ساخته شده است. بالای گنبد دريچههايي براي تامين روشنايي داخل آب انبار تعبيه گرديده است.
آب انبار نو :
اين آب انبار نيز در مركز شهر ساري و در محلهی آب انبار نو در مجاورت خيابان ۱۸دی قراردارد و به لحاظ نوع كاربري شبيه آب انبار ميرزا مهدي است.
باغ وحش روستای طاهرده :
این باغ وحش با وسعت 17000 متر مربع در 9 کیلومتری شمال شرقی ساری قراردارد. باغ وحش طاهرده که توسط بخش خصوصی اداره میشود، دارای گونه های بیشمار و گاهاً نادر حیوانات، پرندگان و خزندگان است.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های شهرستان ساری می توان به تالاب الندان در کیلومتر 30 جاده کیاسر، منطقه نمونه گردشگری دوسله در کیلومتر 35 جاده کیاسر، پارک حاشیه رودخانه تجن واقع در میدان هلال احمر، ابتدای بلوار امام رضا (ع)، دریاچه طبیعی چورت در کیلومتر 35 جاده ساری – کیاسر واقع در روستای چورت، چشمه گرگین آباد در 65 کیلومتری جنوب ساری واقع در بخش دودانگه، آب بندان سیدمحله (زیستگاه پرندگان مهاجر) در جاده فرح آباد به ابتدای جاده لاریم، دشت شگفتانگیز فریم صحرا در دودانگه در کیلومتر 60 جنوب ساری، شاه دژ با فاصله 80 کیلومتر از مرکز شهرساری، محوطه تاریخی شاه نشین واقع در 65 کیلومتری جنوب ساری در بخش دودانگه، امام زاده صالح مرزرود در 21 کیلومتری شرق ساری در روستای مرزرود، امام زاده عیسی بن کاظم خارمیان واقع در 10 کیلومتری ساری در روستای خارمیان و مجموعهی طبیعی ـ تاریخی ماهفروز محله واقع درکیلومتر 7 جاده فرحآباد را اشاره نمود.
شهرستان قائمشهر :
شهرستان قائمشهر با مرکزیت شهر قائمشهر، از جنوب با شهرستان سوادکوه از شمال با شهرستان جویبار، از شرق با شهرستان ساری و از غرب با شهرستان بابل هم مرز میباشد.
جمعیت شهرستان قائمشهر طبق آمار سال ۱۳90، برابر با 320741 نفر بودهاست. این شهرستان دارای ۲ شهر، ۲ بخش و ۶ دهستان می باشد.
این شهر با مساحتی حدود ۴۵۸،۵ کیلومتر مربع، احتمالاً محل زندگي اقوام تپوري بوده و در متون تاريخي به نام های جمنو، چمنو، جمنان، علي آباد، شاهي و قائمشهرخوانده شده است. قائمشهر به لحاظ عبور ارتباط ريلي و جادهي فيروزكوه و نزديكي به شهرهاي بابل و ساري از موقعيت ممتازي در استان برخوردار است. محصولات غالب كشاورزي آن، برنج و مركبات ميباشد. اراضي حاصلخيز اين شهرستان استعداد سرشاري جهت کشت محصولات متنوع مخصوصاً گندم، جو، برنج، صيفيجات، لوبياي روغني و . . . دارد. پرورش گاو و گوسفند و بز نيز در نواحي مختلف جلگهاي و کوهپايهاي و با استفاده از امکانات هر روستا متداول است.
پيشينه تاريخي :
در خصوص آنچه که در تاریخ از قائمشهر آمدهاست، میتوان به اظهارات پیترو دلاوله جهانگرد ایتالیاییاشاره کرد که در قرن 16میلادی از جاده در دست احداث شاه عباسی در این شهر در سفرنامهاش گزارشی دادهاست.
شهرستان قائم شهر براساس شواهد و قرائنی مانند وجود اماکن مذهبی نظیر امامزاده یوسف رضا و یا آرامگاه علامه فقیه شیخ طبرسی از سابقه دیرینه تمدن و فرهنگ مربوط به قبل از قرن ششم هجری خبر میدهد و با توجه به سوابق موجود بنای اولیه این شهر در دوران قاجاریه با نام علی آباد نهاده شد که شامل قریهای با واحدهای تجاری و مسکونی در حوالی میدان طالقانی امروزی و محلههایی در اطراف و روستاهای بزرگ نظیر چمنو(جمنان فعلی) قادیکلا و کوچکسرا در حاشیه بوده است که بعد از انقراض دوران قاجاریه و آغاز حکومت رضا خانی به لحاظ موقعیت خاص منطقهای (محل عبور کاروانهای تجارتی و زیارتی از استانهای همجوار مانند تهران گیلان و خراسان) حکومت آن زمان را بر آن داشت که در شهر واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ از قبیل کارخانجات نساجی و گونی بافی و چوب بری و شالیکوبی دایر کند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی قائم شهر :
درياچه گل پل :
اين درياچه در جنوب شرقي شهرستان قائم شهر بعد از روستاي برنجستانک و سد خاکي زمزم در ميان جنگل قرار گرفته و داراي دو حوضچه مجزا است. وسعت آن حدود 5/2 هکتار با عمق بين 1 تا 5 متر است که به علت شيريني آب، به زيستگاه ماهيان و پرندگان آبزي تبديل شده است. اين درياچه چشماندازهاي جنگلي زيبايي دارد و محوطه ای مناسب نیز برای اتراق در اطراف آن تعبيه شده است.
چشمه هزاران :
راه دسترسی به آن از خروجی شهر به اطراف تهران آغاز و پس از طی مسافت حدود 3 كیلومتر در ابتدای جاده سوادكوه یك جاده فرعی از مسیر اصلی منشعب شده و به طرف شرق امتداد یافته و پس از حدود 1/5 كیلومتر به روستای واسكس میرسد. با ورود به روستا چشمه زیبای هزاران را خواهید دید که در مجاورت امامزاده زریا خودنمایی میكند. آب این چشمه به لحاظ وجود مواد معدنی برای درمان بیماریهای پوستی و امراض استخوانی مفید میباشد. مسیر دسترسی به آن جاده ای آسفالته با طبیعتی زیبا است.
پارك جنگلی تلار:
این پارك در حدود 7 كیلومتر با مركز شهر فاصله داشته و در انتهای مسیر موسوم به جاده نظامی قراردارد. جاده نظامی در ورودی غربی قائمشهر، در انتهای جاده بابل كه بر روی رود تلار ساخته شده به طرف جنوب از جاده اصلی جدا شده و در موازات رود تلار امتداد مییابد. در طی مسیر نیز مناظر طبیعی زیبایی و جود دارد كه مهمترین آن یك دریاچه زیبا در حاشیه جاده میباشد. پارك جنگلی تلار با وسعت فراوان، درختان قدیمی و آرامش دلانگیز خود گردشگران را سحر می کند. اين جنگل پوشيده از درختان آزاد، ممرز، توسکا، بلوط، اوجا، ملچ، عرعر، انجير، وليک، شمشاد، انار، بوته تمشک و... با چشم اندازهايي بسيار زيبا و بديع داراي امکانات بهداشتي و تفريحي مثل زمين فوتبال ميباشد. همچنين قرارداشتن «درياچه جاده نظامي» در حاشيه اين پارك جنگلي، محيطي را فراهم آورده است تا مسافران و گردشگران با خاطري آسوده قادر به استفاده از اين مكان و امكانات خدادادي شوند.
منطقه حفاظت شده خیبوس و انجیل سی:
منطقه حفاظت شده خیبوس و انجیل سی از مناطق چهارگانه حفاظت محیط زیست ایران می باشد که با مساحت ۳۴۷۱ هکتار در دامنه ارتفاعی ۲۵۰ تا ۹۳۰ متر در حد فاصل جنگل های جنوبی نزدیک قادیکلای قائم شهر و مناطق یاغ کوه برنجستانک شیرگاه قرار دارد.
ساختمان قدیم شهرداری :
ساختمان قديمي شهرداري به عنوان موزهي تاریخ شهر قائمشهر در حال تجهيز و بازسازي است. این ساختمان كه قدمت آن به سال 1305 هجري شمسي (دوره پهلوي اول) برميگردد در سال 1356 در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده است.
امامزاده سید ابوصالح:
امامزاده «سيد ابوصالح» در روستاي «مله»، معروف به «سيد ابوصالح» از جمله مناطق مذهبي و گردشگري اين شهرستان است كه سر در مسجد آن در سال ۱۱۱۴هجري قمري رقم خورده است. از ديگر مناطق ديدني اين شهرستان «امامزاده عباس رضا» در روستاي كوتنا است كه صندوق چوبي موجود در اين مكان متعلق به سال ۹۳۱ هجري قمري است.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های شهرستان قائم شهر می توان به بوستان ساحلی و پیست کارتینگ پارک سراج در حاشیه رودخانه تلار، حاشیه رودخانه سیاهرود، جنگل کلوس درروستای کرچنگ، پارک نمونه گردشگری پایینلموک، جنگل روستای کوتنا، جنگل شالتماس (شاه طهماسب) روستای (افراتخت قائمشهر) افراتخت، غار پلنگ لی (ملکخیل)، سد زمزم (برنجستانک)، سد لاستیکی رودخانه تلار، دریاچه جاده نظامی، آببندان ساروکلا ، آببندان ملکخیل و امام زاده موسی در روستای وسطی کلا اشاره نمود.
شهرستان سوادکوه
این شهرستان در ناحیه البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهمترین شهر شهرستان سوادکوه شهر زیرآب بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان میباشد. شهرستان سوادکوه به مرکزیت شهر پل سفید از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران واستان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم در شهرستان مهدیشهر محدود است.
جمعیت این شهرستان در سال ۱۳90، برابر با 64378 نفر بوده است. سوادکوه از سه بخش به نامهای بخش مرکزی، زیرآب وشیرگاه و چهار شهر بترتیب جمعیت و اهمیت زيرآب، شیرگاه، پل سفید و آلاشت و شش دهستان با 20 آبادی تشکیل شده است.
سوادكوه تنها شهرستان فاقد اراضي جلگه اي و كم جمعيت مازندران است اما به واسطه گسترش خدمات شهری در شيرگاه، زيراب و پل سفيد و برخورداری از معادن غني ذغال سنگ با مديريت شركت البرز مرکزی (در حال حاضر فعالیت این شرکت متوقف شده است) و تأسيس پرديس دانشگاه شهيد بهشتي زيرآب و دانشگاه آزاد اسلامي در سوادکوه، روند توسعه صنعتي و گردشگري آن در سالهای اخیر فزاينده بوده است.
شهرستان سوادكوه كه از تركيب و توسعه ي فضاهاي روستايي مناطق دره اي و كوهستاني شكل گرفته است، از مناظر زيباي طبيعي، اعتدال آب وهوا و پوشش گياهي انبوه برخوردار می باشد و با توجه به آثار ديدني و تاريخي نظیر پل ورسك، غارهاي مختلف، پل شاپور در شيرگاه به يكي از كانونهاي جذب گردشگران تبديل شدهاست.
پیشینه تاریخی :
نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنایی است. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران به جای واژه صاف و روشن به کار می رود. عده ای نیز بر این عقیده اند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده می شود که احتملا به دلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای مانده است.
کشفیات باستان شناسی به همراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان و ایران بوده و انسجام بافت فرهنگی و اجتماعی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آن را جزئی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کرده اند که از شرق تا جرجان ، از غرب تا دیار آذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت. در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا آمده است که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آیین دیوسنایی داشته اند. نشانه هایی نیز از آیین میترائیسم و مهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. ساکنین این ناحیه به دلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عرب به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تا قرن چهارم هجری به زبان پهلوی سخن می گفته و با خط پهلوی کتابت می کرده اند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده که مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی سوادکوه :
آبشار گزو:
در 25 كیلومتری شهر زیرآب در میان اراضی زیبای جنگلی و مجاورت امامزاده سه بزرگوار واقع شده است. آبشار گزو جزو یکی از مناطق نمونه گردشگری منطقه نیز محسوب میشود.
آبشار شورآب :
در 35 كیلومتری جنوب شهر پل سفید قراردارد و آب آن در اراضی پائین دست روستای شوراب و از داخل تونل راه آهن از دل زمین فوران نموده و بهوسیله یك كانال به خارج از تونل هدایت شده و در مدخل تونل مذكور به پائین میریزد. آب این چشمه و آبشار بهخاطر گذر از لایههای گوگردی زیر زمین قابل استفاده نبوده و به همین دلیل شوراب نام دارد. به علت وجود املاح فراوان، مجرا و محل ریزش این آبشار بهشكل بسیار زیبايی به رنگ قرمز در آمده است. بنا بر گفته سالخوردگان در زمان جنگ جهانی دوم، روسها از این آب و گلولای آن برای مصارف پزشكی بهره برداری میكردند.
آبشار دراسله تنگه :
در 40 كیلومتری جنوب غربی شهر زیرآب، در دهستان ولوپی و 2 كیلومتری جنوب روستای ییلاقی دراسله واقع شده است. منطقه ییلاقی دراسله دارای آب و هوای بسیار مطبوعی است. این آبشار زیبا با آب فراوان، گوارا و سرد در طول مسیر نیز بهدلیل شیب تند زمین، آبشارهای كوچك و بزرگ فراوانی را پدید آورده است. آبشار دیگری نیز در 1 كیلومتری غرب آن، در انتهای یك دره قراردارد.
سه خط طلا :
راهآهن معروف به سه خط طلا در سه كيلومتري بعد از آبادي ورسك به سمت گدوك در ارتفاعات شرق جاده خطوط راهآهن و با پلها و تونلهاي زيبا در سه خط به موازات هم مشاهده ميشود. اين خطوط براي كم كردن شيب و افزايش ضريب قدرت لوكوموتيوها به اين شكل بنا شده است.
درياچه شورمست :
تنها درياچه طبيعي شهرستان سوادكوه كه وسعت آن 15 هزار متر مربع و عمق آن 5 متر است. اين درياچه در 5/5 كيلومتري شهر پل سفيد واقع شده است. درختان كهنسال و بلند قامت توسكا در اطراف آن منظره رويايي را به وجود آورده است.
غار كیجاكچال :
این غار زیبا در داخل ارتفاعات جنگلی مشرف به روستای پیت سرا در دوآب سوادكوه قراردارد. محل اصلی غار در بدنه یك دیوار60 متری از جنس آهك واقع شده كه ارتفاع آن از سطح زمین به 23 مترمی رسد. سقف گنبدی آن با كف غار نیز 7 متر فاصله دارد. دیواره 60 متری شكل یك كلاهك میباشد طوریكه دهانه غار در زیر یك نقاب به طول 4/5 متر قرارگرفته است. محوطه زیر دهانه غار نیز شكل یك كلاهك میباشد. غار كیجاكچال از هر جهت شبیه غار اسپهبد خورشید میباشد و مانند آن احتمالا مربوط به اواخر دوران ساسانی و از دژهای دفاعی اسپهبدان طبرستان در برابر حملهي اعراب به منطقه و پناهگاه سلاطین و حكمرانان وقت بوده است.
غار دیو لیلم :
این غار در روستای آزاد مهر، جنوب غرب شهر زیرآب واقع شده و عدهای از محققان و مورخان آن را زندان كی كاووس پادشاه پیشدادی و كیانی ایران میدانند كه توسط دیو سفید و سپاهیانش در این غار به بند كشیده شد و شرح كامل آن در كتاب شاهنامه فردوسی آمده است.
پارک جنگلی جوارم :
محوطه پهناور جوارم در مسیر اصلی سوادکوه، در مقابل روستای جوارم و 8 كیلومتری شمال شهر زیرآب واقع شده و دارای امکانات استراحتگاهی برای گردشگران می باشد.
منطقه جنگلی لفور :
این جنگل در مركز دهستان لفور و شارقلت و در مسیر و محدوده اطراف سد دارای زمینه بسیار مساعد برای اجرای طرحهای توریستی می باشد. اكنون نیز علیرغم عدم برخورداری از امكانات مناسب اقامتی و پذیرائی، به علت وجود روستاهای زیبای بورخانی، گشنیان، نفت چال، چاكسر، اسبو كلا، گالش كلا، میرار كلا، غوزك رودبار، اماكلا، كالی كلا، مرزی دره و عالم كلا و به همراه چشمه سارها، رودها، نهرها و مناظر بی نظیر طبیعی دیگر، از بدیع ترین چشم اندازها برخوردار است و در زمان تعطیلات، سالانه گردشگران بیشماری را به خود جذب می نماید.
جنگل اسلام آباد :
این منطقه در 6 كیلومتری شرق شهر شیرگاه و در مجاورت سد سنبل رود قرار گرفته و ازسمت جنوب غربی سد مذكور آغاز و در جنوب روستای كلیج خیل و در شرجی كلا به منطقه زیولا و جنگل كتو دره ختم می گردد. این ناحیه علاوه بر پوشش مناسب گیاهی و دارا بودن مناظر طبیعی متعدد، دارای فضای مناسبی برای ایجاد امكانات جذب گردشگر برای گذران اوقات فراغت می باشد.
جنگل اندر كلی :
در 5 كیلومتری شرق شهر شیرگاه واقع شده و با برخورداری از اراضی مسطح و یكنواخت در مجاورت رودخانه تا حاشیه شرقی شهر شیرگاه و در امتداد جاده شیرگاه به قائم شهر، در حوالی روستاهای چای باغ، تپه سر، چالی و شورخیل برای احداث پارك جنگلی بسیار مناسب است.
جنگل كاشی آباد (جمشید آباد) :
این محوطه در انتهای روستای جمشید آباد، 1 كیلومتری غرب جاده زیرآب به شیرگاه و 6 كیلومتری شمال غرب شهر زیرآب واقع شده و برخورداری از یك دره زیبای جنگلی، قرار گرفتن در مجاورت یك آبادی، عبور جاده و راه آهن سراسری از كنار آن، جریان رودخانه بزرگ تلار در وسط این منطقه از ویژگیهای شاخص و بارز آن به شمار می رود عوامل مذكور باعث گردیده كه جنگل كاشی آباد بدون دارا بودن حداقل امكانات تفرجگاهی مانند آب و سرویس های بهداشتی، اكنون نیز مورد استفاده دهها هزار گردشگر و دوستداران طبیعت برای گذران اوقات فراغت بویژه در فصل تابستان از این مكان زیبا، قرار می گیرد.
جنگل گروسر :
این ناحیه در 18 كیلومتری شمال غرب شهر شیرگاه و در كنار جاده لفور به شیرگاه واقع شده و نام آن نیز به مناسبت وجود یك چشمه آب معدنی گوگردی، گروسر می باشد. این چشمه بهمراه دهها چشمه آب شیرین، آبشارهای كوچك و بزرگ، رودخانه و كوهستان شرایط محیطی بسیار جذاب و زیبا را فرا هم آورده كه در حال حاضر نیز هزاران گردشگر بومی و غیر بومی برای گذران تعطیلات از این مكان بهره می برند. رودخانه معروف بابل رود نیز از كنار آن عبور می كند. بخش كوچكی از این جنگلها در محدوده شرقی دهستان بابل كنار شهرستان بابل قرار گرفته است.
پل ورسک :
این پل در زمان رضاشاه، بر روی دره ورسک منطقه سوادکوه ساخته شد و در زمان جنگ جهانی دوم به پل پیروزی معروف شد. پل ورسک با دهانهای به طول ۶۶ متر و ارتفاع ۱۱۰ متر یکی از بزرگترین شاهکارهای مهندسی طول خط آهن شمال است.
مسجد جامع زیراب :
مسجد جامع شهر زیرآب كه سقف چوبی آن با كنده كاریهای زیبایی از دعای صد بند (جوشن كبیر) با ظرافت و خطی خوش و بلوكههای چوبی منظم تزیین شده است، از شاهكارهای هنری به شمار میرود.
قلعه کنگلو :
این قلعه به فاصله تقریبی ۲۰ کیلومتری در جنوب شرقی دوآب (منطقه سوادکوه) درنزدیکی روستای کنگلو بر بالای صخرهای قرار دارد که قسمت اعظم آن با گذشت زمان وعوامل مخرب جوی از بین رفتهاست. نمای خارجی قلعه را یک باروی عظیم سنگی تشکیل میدهد که درقسمت میانی و طرفین آن، برجهای دیده بانی وجود دارد. فضای داخلی این قلعه با توجه به بقایای آن، مدور و در دو طبقه ساخته شده بود که قسمت عمده آن از بین رفته و در حال ویرانی است.
برج لاجیم :
برج لاجیم در شمار آثار زمان تسلط آل زیار بر طبرستان در فاصله سالهای ۳۱۶ الی ۴۴۳ هجری قمری است. این بنای تاریخی در خارج از یک گنبد مخروطی ساده و ظریف پوشیده شده است که در داخل به حالت مدور تغییر شکل میدهد. ورودی این بنای آجری در سمت شرق است و پایه گنبد به وسیله یک ردیف طاقنما تزئین شده است. در کمربند زیر گنبد دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرار گرفته است. این دو کتیبه بشکل زیبایی با آجرهای تراشخورده در زمینهای از گچ سفید نصب شدهاند. کتیبه با خط کوفی نام کیا اسماعیل ابوالفوراس شهریار ابن عباس صاحب بنا و تاریخ ۴۱۳ هجری قمری را نشان میدهد. جاده دسترسی به روستای لاجیم از شهر زیرآب آغاز میشود و پس از طی یک مسافت 27 کیلومتری به سر گردنه مرتفعی میرسد که از طبیعت و ارتفاعات جنگلی خارج و به چمنزار و بوته زارهای زیبا بدل میگردد .نکته دیگر وجود یک مقبره در داخل بنای برج است. به گفته اهالی این مقبره مربوط به یکی از امام زادگان است. محوطه اطراف برج در واقع قبرستان لاجیم است که محل تدفین متوفیان روستا است.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های گردشگری منطقه سوادکوه می توان به آبشارگلناب دره در 4 كیلومتری شرق آبشار دراسله در روستایی به همین نام وجود دارد، آبشار شش رودبار در مجاورت روستای شش رودبار در شمال روستای دراسله، آبشار گدوک درکوه قدمگاه در ارفع کوه، منطقه نمونه گردشگری جوارم در محور زیرآب به شیرگاه با فاصله 23 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری اندرگلی در محور شیرگاه به قائمشهر با فاصله 40 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری حاشیه سد برنجستانک در محور شیرگاه به قائمشهر، روستای برنجستانک با فاصله 50 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری حاشیه سد البرز در لفورشیرگاه، حاشیه سد البرز با فاصله 50 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری چم چم در کیلومتر 4 پل سفید به ورسک، منطقه نمونه گردشگری آزادمهر در پل سفید آزادمهر، با فاصله 6 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری امامزاده حسن آلاشت در شهرآلاشت با فاصله 40 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری کمرپشت، محور پل سفید به ورسک، روستای کمرپشت با فاصله 17 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری گدوک در منطقه گدوک سوادکوه، با فاصله 50 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری دریاچه شورمست، پل سفید، روستای شورمست با فاصله 6 کیلومتر از مرکز شهرستان، منطقه نمونه گردشگری ورسک، محور پل سفید به گدوک، ورسک با فاصله 30 کیلومتر از مرکز شهرستان، غار اسپهبد خورشید در محور پل سفید به ورسک، کیلومتر 2 جاده خطیرکوه، با فاصله 10 کیلومتر از مرکز شهرستان، برج لاجیم در زیرآب، روستای لاجیم با فاصله 60 کیلومتر از مرکز شهرستان، قلعه کنگلو در محور پل سفید به ورسک با فاصله 40 کیلومتر از مرکز شهرستان، قلعه مازیار (لفور) درلفور شیرگاه با فاصله 55 کیلومتر از مرکز شهرستان، قلعه چهل در در ورسک با فاصله 30 کیلومتر از مرکز شهرستان، آسفالت، محله قدیمی آلاشت در شهر آلاشت با فاصله 40 کیلومتر از مرکز شهرستان، بقعه پیر شهریار در پل سفید، روستای لمزر با فاصله 8 کیلومتر از مرکز شهرستان، بقعه شاهبالوزاهد در پل سفید، روستای دهمیان با فاصله 12 کیلومتر از مرکز شهرستان، راه باستانی سرتنگه در محور پل سفید به ورسک،کیلومتر 4 جاده خطیرکوه با فاصله 12 کیلومتر از مرکز شهرستان، آرامگاه اخوت در محور پل سفید به ورسک با فاصله 10 کیلومتر از مرکز شهرستان، برج دیدهبانی شروین باوند در محور پل سفید به ورسک با فاصله 13 کیلومتر از مرکز شهر، پل ورسک در ورسک با فاصله 30 کیلومتر از مرکز شهر، پل راه آهن اوریم در محور پل سفید به ورسک، روستای اوریم با فاصله 25 کیلومتر از مرکز شهر، پل بالو در محور زیرآب به شیرگاه با فاصله 28 کیلومتر از مرکز شهر، پل شاه عباسی در محور پل سفید به ورسک، تنگه ابوالقیص با فاصله 26 کیلومتر از مرکز شهر، پل جوارم در محور زیرآب به شیرگاه با فاصله 23 کیلومتر از مرکز شهر، پل شیرگاه در داخل شهر شیرگاه با فاصله 30 کیلومتر از مرکز شهر، پل شاهپور در محور شیرگاه به قائمشهر با فاصله 40 کیلومتر از مرکز شهر، جاذبه سه خط اوریم ـ رودبار در پل سفید با فاصله 20 کیلومتر از مرکز شهر، قلعه اساس در پشت روستای ازون ده در اطراف شهر پل سفید كه این مكان نیز از لحاظ جغرافیايی دارای ارتفاع زیادی است، قلعه پرستوك در مجاورت روستای سرخكلا در حاشیه شمالی شهر زیرآب بنا شده بود که مصالح اصلی آن سنگ و ملاط ساروج بوده و در بالای قلعه در میان یك حوض چاهی عمیق مشاهده میشود، حمام قدیمی روستای اسبوكلا در 20 كیلومتری شهر شیرگاه، حمام قدیمی روستای فرامرز كلا، در 10 كیلومتری شهر شیرگاه، تكیه روستای بایع كلا در 10 كیلومتری شهر پل سفید با یك علم جالب توجه كه اهالی بر این عقیدهاند كه از عالم غیب به این مكان آمده است، برج تاریخی لمرز با قدمت فراوان در 8 كیلومتری شهر پل سفید، حمام و عمارت علی محمدخان در روستای برنت در 30 كیلومتری شهر پل سفید اشاره نمود.
شهرستان جویبار
مرکز این شهرستان که از شهرستان های مرکزی استان مازندران می باشد شهر جویباراست. حدود آن از شمال به دریای خزر از جنوب به شهرستان قائمشهر از شرق به شهرستان ساری و از غرب به شهرستان بابلسر میرسد. جمعیت شهرستان جویبار در سال ۱۳90، برابر با 73554 نفر بوده است. رودخانه سیاهرود از میان این شهرستان عبور کرده و به دریای خزر میریزد.جويبار با مردمانی سخت كوش در بخش كشاورزي که اقتصاد منطقه متکی به آن است بسیار فعال می باشد.
از مراكز ديدني این شهرستان ميتوان پل آجري آزان، خشت پل و تكيه كردكلا را نام برد.
پيشينه تاريخي :
گمان می رود، اجتماع اولیه مردم در شهرستان جویبار به دوران صدر اسلام بازگردد. ولی اولین مدرک و نشانه از جویبار را میتوان در کتاب سهمی، نویسنده تاریخ جورجان که در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم زندگی میکرد یافت. در صفحه ۴۸۸ این کتاب در مورد یک شخصیت علمی و فقهی برجسته با نام یعقوب تنبلايی از دهستان گیلخواران (نام قدیمی جویبار) نوشته شده است. تاریخ مرگ این فرد ۲۹۲ هجری ذکر شده است. آنچه مشخص است این است که در دوران قاجار به دستور آقا محمدخان گروهی از طوایف کرد برای محافظت از مناطق شمالی به این منطقه که مدتی به کردکلا معروف بود، مهاجرت کردند. محمدحسن خان کرد سرپرستی این منطقه را به دست گرفت.
اين شهر در گذشته «باغلو» نام داشت و مرکز دهستان گيلخواران در بخش مرکزي شهرستان قائمشهر بود. در فرهنگ جغرافيايي ايران جلد 3 نوشته شده است: باغلو (مشهور به جويبار) مرکز دهستان گيلخواران است که در 21 هزارگزي شمال شاهي و 18 هزارگزي شمال باختري ساري در دشت واقع است. ناحيهاي است داراي آب و هواي معتدل مرطوب و 3100 تن سکنه، آب آنجا از چاه تأمين ميشود و محصول عمدهي آن پنبه و غلات و کنجد و صيفي و شغل مردمش زراعت و راه آن به شاهي و کياکلا شوسهاست. کارخانه پنبهپاککني دولتي در اين قصبه داير است. بازار عمومي جمعه در يک هزارگزي جنوب قصبه واقع است.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی جویبار :
آب بندان ها:
حدود ۴۷ قطعه آببندان با بیش از ۲٫۳۲۳ هکتار وسعت در جویبار وجود دارد که یکی از مهمترین منابع ذخیره آب در فصول بارندگی برای کشت برنج و همچنین پرورش ماهیان گرم آبی می باشد. ظرفیت این آببندانها در حدود ۷۳٫۹۶۰٫۰۰۰ متر مکعب میباشد. روستاهای گلمحله، لاریم، انارمرز، زرینکلا، میستان، شهنه کلا و اسماعیل کلاي بزرگ در بین روستاهای این شهر بیشترین مقدار آببندان را به خود اختصاص دادهاند.
سواحل چپکرود:
ساحل چپکرود با فاصله 15 کیلومتر از مرکز شهر واقع شده است. برای رسیدن به چپكرود می توان از دو مسیر خزرآباد و جویبار استفاده كرد كه هردوی آنها در منطقه ي لاریم به روستای كوهی خیل رسیده و بعد از عبور از كوهی خیل و قبل از رسیدن به بهنمیر، یك راه فرعی و خاكی (جنب دانشگاه آزاد جویبار) از جاده ي اصلی جدا شده و به طرف شمال ادامه می یابد. طول این جاده خاكی از دو راه تا ساحل حدود 3 كیلومتر است. ساحل چپكرود از لحاظ شرایط طبیعی یكی از زیباترین سواحل در استان مازندران به شمار میرود كه امكاناتی هم در این ساحل برای استفاده از آب دریا و اقامت كوتاه مدت در نظر گرفته شده است.
تکیه کردکلا :
این تکیه در 28 کیلومتری شمال غربی شهرستان جویبار در روستای کردکلا قراردارد و دارای نمای آجری و سقف پوشیده از سفال میباشد. معماری این تکیه شامل یک ایوان با شش ستون چوبی، اتاقهایی در دو طبقه به طور قرینه و شاه نشین طبقه دوم است که در سال 1280 هجری قمری ساخته شده است.
پل آجری آزان:
پل آزان در روستاي آزان جويبار برروي رودخانه سياهرود قراردارد. اين پل كه مربوط به دوران قاجاريه است داراي شش چشمه طاق بوده كه چشمه مياني آن مرتفع ترين طاقهاست. به طوريكه ارتفاع آن از بلندترين نقطه ي تيزي طاق از سطح آب رودخانه 6 متر ميباشد. مصالح به كار گرفته شده در شكل گيري پل عمدتاً آجر و ملاط ساروج است. جهت پل تقريباً شرقي و غربي است و داراي ابعادي به طول 80 متر و عرض 15/3 متر ميباشد. گذرگاه پل با پوشش بتني است كه طبق شواهد موجود سابقاً سنگفرش بوده است. اين پل، روستاي حيدركلا آزان و جاجي كلا را به هم مرتبط مي سازد. گفتني است پل آزان با شماره 2842 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های این شهرستان می توان به ساحل کرفون با فاصله 25 کیلومتر از مرکز شهر، ساحل لاریم با فاصله 15 کیلومتر از مرکز شهر، سقاخانه بیزکی در بخش مرکزی روستای بیزکی، خشت پل در روستای مشکآباد، امامزاده مهدي ميرهادي و امامزاده صادق رضا اشاره نمود.
شهرستان سیمرغ
شهرستان سیمرغ یکی از شهرستانهای جدید التاسیس استان مازندران با مرکزیت شهر کیاکلا می باشد. این شهرستان که در آذر ماه ۱۳۹۱ ایجاد شد، از شمال به شهرستان بابلسر و شهر بهنمیر، از شرق به شهرستان جویبار، از غرب به شهرستان بابل و از جنوب به شهرستان قائم شهر محدود می گردد.
جمعیت شهرستان سیمرغ 30 هزار نفر برآورد شده است. طی تقسیمات کشوری این شهرستان ، دارای یک شهر، دو بخش و 4 دهستان می باشد.
در این شهرستان مراتع سرسبزی برای چراگاههای دامدارانی وجود دارد که در فصل زمستان به این منطقه کوچ می نمایند و اغلب از علفهای خودرو و پهن برگهای حاشیه ای استفاده می نمایند. بقیه مناطق زیر کشت محصولاتی مانند برنج، گندم، جو، لوبیا، ذرت، گوجه فرنگی، خیار، کاهو، توت فرنگی و صیفی جات می باشد. تولید مرکبات نیز در این منطقه از رونق و اهمیت خاصی بر خوردار است.
پيشينه ي تاريخي :
نشانه های بر جای مانده از صفویه (امامزاده عبداله قریه فری کلامن بلوک کیاکلا که از دربار صفویه در سده یازدهم مستمری نقدی و جنسی برای آن گرفته می شد) و حتی پیشتر از آن تپه های بجا مانده از هزاره اول قبل از میلاد همچون تپه اکوک و آغوزدین همچنین وجود قلعه ای قدیمی در یکی از دهکده های کیاکلا نشان می دهد که مردمی در این دیار سکونت داشتند و این جا مرکز حکومتی بوده است و تدابیر سخت نظامی همانند دژی استوار برای آن وضع شده بود. نشان های فرهنگی دیگر همانند مقابر مشاهیر و بزرگانی همچون ابویعقوب بن یوسف بن الحکم بن یعقوب تنبلایی و آیت اله سید ابراهیم ثاقبی نجارکلایی و آیت اله سید حسن بهشتی سمناکلایی ... و تپه های باستانی که به نام «دین» در جای جای این منطقه می باشد نیز گواه این مطلب است.
منابع تاریخی موجود در بعد از ظهور اسلام تا حکومت قاجاریه، مطلب روشن و خاصی را درباره «کیاکلا» بیان نمی کنند. زیرا در قرون گذشته، شهرهای مازندران یا طبرستان به تعداد شهرهای فعلی نبوده است. اما آنچه به اختصار نقل می شود حاکی از آن است که کیاکلا از سال 250 هجری قمری و شاید پیش از آن به صورت دهستان و بلوک بوده است.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی سیمرغ :
امامزاده محمد (ع):
امامزاده محمد در جاده کیاکلا به قائم شهر واقع شده است.
امامزاده غریب آقا :
مزار این سید بزرگ که بنام سید ابوالحسن انوری می باشد و بنام غریب آقا معروف است در قسمت یور قرار دارد.(متوفی به سال ۱۲۷۵ هجری شمسی)
بقعه سلطان محمد طاهر :
این بقعه که در کیاکلا واقع شده و مدفن سلطان محمد طاهر از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است که از نظر سبک معماری به بنای امامزاده یحیی در شهر ساری شباهت دارد.
از دیگر جاذبه ها :
از جاذبه های شهرستان سیمرغ می توان به امامزاده عبداله کاظم (ع) در دهستان تالارپي در روستای مري، امامزاده حمزه (ع) آقا در دهستان تالارپي در روستای آهنگركلا، امامزاده سیدمحمد (ع) در دهستان تالارپي در روستای سمناكلا، امامزاده سیدطاهرین (ع) در دهستان تالارپي در روستای گوشتي كلا، امامزاده سیدسرزیارمحله (ع) در دهستان تالارپي روستای زياركلا، امامزاده عباسعلی (ع) در دهستان تالارپي روستای صلحداركلا، امامزاده شمس الدین (ع) در شهر كياكلا، امامزاده پیرتکیه (ع) در روستای برجي خيل، امامزاده سیده خدیجه (س) شهر كياكلا در روستای ملاكلا را نام برد.
شهرستان بابل :
بابل یکی از شهرستان های مرکزی استان مازندران است که از شمال به شهرستان بابلسر، از مشرق به شهرستان های سیمرغ و قائم شهر ، از مغرب به شهرستان آمل و از جنوب به کوهپایه ها و دامنه های شمالی رشته کوه های البرز محدود می شود.
جمعیت شهرستان بابل در سال ۱۳90، برابر با 495472 نفر بوده است. مرکز این شهرستان بابل و دیگر شهر آن امیرکلا می باشد .این شهرستان همچنین شامل 3 بخش مرکزی، بندپی شرقی و بندپی غربی و همچنین 10 دهستان است.
مساحت این شهرستان حدود ۱۴۳۱ کیلومتر مربع است. آب و هوای این منطقه را میتوان به دو نوع آب و هوای کوهستانی و آب و هوای مناطق جلگه ای تقسیم کرد. وجود مناظر زیبای طبیعی، پل ها و تکایای تاریخی، آبشارها و چشمه های آب معدنی ، بابل را به مجموعه ای کامل جهت پذیرایی از گردشگران تبدیل کرده است.
پیشینه ی تاریخی :
نام این شهر در روزگاران کهن مامطیر بوده است، بعضی از متاخران از دو کلمه (ممطیر) و (مه میترا) چنین نتیجه گرفته اند که: شهر بابل امروزی شهری بود پاک و مقدس، در نزدیکی های دریا و به دلیل جای داشتن (میترای بزرگ) یا آتشکده (میتر) ، بومیان آن را ( مه میترا) یا جایگاه میترای بزرگ می نامیدند. از سال 250 ه.ق به بعد نام مامطیر در اغلب حوادث طبرستان ذکر می شود. در قرن پنجم و ششم، مامطیر رو به وسعت و آبادانی می رود به طوریکه در اوایل قرن هفتم به روایت یاقوت حموی از نقاط معتبر طبرستان به شمار می آمد. تا میانه سده هشتم هجری، این شهر را به نام مامطیر می خواندند تا آن که کیاییان جلالی، آخرین شاه باوندیان را شکست دادند و در همان سال سادات مرعشی به سرپرستی میر بزرگ از آمل قیام کردند و کیاییان جلالی را شکست دادند و مامطیر را گشودند. سید قوام الدین مرعشی وارد مامطیر شد. رفت و آمد دراویش مرعشی باعث رواج کسب و کار در این منطقه شد و پس از آن، نام شهر را به بار فروش ده تغییردادند. مرعشیان تا سال 1006 ه.ق در مازندران حکومت کردند در این سال شاه عباس آنها را برکنار ساخت و این منطقه را تابع حکومت مرکزی کرد. در این دوران به نظر برخی از تاریخ نویسان رفته رفته نام شهر به بار فروش تغییر یافت و پسوند ده از نامش حذف شد البته برخی معتقدند این تغییر نام در اواخر زندیه و اوایل قاجار اتفاق افتاد. این شهر ظاهرا در دوران قاجار باول نامیده می شد که این نام از رودخانه باول رود که امروزه بابل رود خوانده می شود گرفته شده است. سر انجام در سال 1306 به بابل تغییر نام داد. بابل را با عنوان شهر بهار نارنج نیز می شناسند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی بابل:
سد شیاده :
منطقه ی بكر سد شیاده به دلیل دارا بودن آب و هوای مساعد و وجود جنگل در چهار سوی خود، مكان مناسبی برای پیاده روی، برگزاری اردوهای یك روزه سیاحتی، صعود به ارتفاعات نزدیك سد شیاده، كشتی لوچو، ماهیگیری و قایقرانی است كه جذابیت های طبیعی این منطقه علاقه و رغبت دیدار مجدد مسافران و گردشگران را از این منطقه افزایش می دهد. این مكان علاوه برایام عید نوروز و تابستان در روزهای تعطیل معمولی نیز شاهد حضور جمع زیادی ازخانواده ها از هر قشر است كه استفاده از این فضای مناسب را برای ایجاد نشاط و روحیه انتخاب می كنند. سقاتالار شیاده و پوشش گیاهی و جنگلهای زیبا در كنار سد زیبای روستای شیاده ورود و بازدید گردشگران و مسافران را نیز چندین برابر كرده است.
آبگرم معدني و روستاي آرزو :
این مكان در روستای آری در 33کیلومتری جنوب شرقی بابل در میان یك دره زیبای جنگلی و در كنار رودخانه ای قرار دارد كه مجموعه طبیعی بی نظیری را با تركیبی جالب عرضه می نماید. آب معدنی فیروزه ای رنگ در دل جنگل های سبز منظره ای را خلق كرده كه در دیگر نقاط كمتر دیده شده است. آب با جوشش از دل زمین استخر كوچكی را پدید آورده كه به خاطر تركیبات گوگردی برای بیماری های جلدی، روماتیسم و درد مفاصل بسیار مفید است. جاده دسترسی به آن كه به جاده جیبی معروف است از شهر بابل آغاز می شود و پس از طی مسافت 30 كیلومتر به آبادی گلو گاه مركز بخش بند پی می رسد و با عبور از پل سجاد رود وارد جاده دهستان فیروز جاه شده و پس از طی حدود 30 كیلومتر وارد روستای زیبا و سنتی آری می شود كه چشمه زیبای آب معدنی را در خود جای داده است.این روستا به همراه مجموعه اطراف خود یكی از بهترین جاذبه های توریستی و طبیعی شهرستان بابل به شمار می رود.
پارک جنگلی طبیعت بابلکنار (بزچفت) :
پارک جنگلی طبیعت بابلکنار(بزچفت) که جزء محدوده ی جنگلی روستای درونکلا شرقی است یکی از زیباترین مناطق گردشگری شهرستان بابل می باشد. در دل این پارک دهکده ای کوچک به نام بز چفت قرار دارد. طبیعت بابلکنار با دارا بودن مساحتی بیش از 716 هکتار و وجود چشمه ای کوچک در دل خود و انبوه درختان زیبا و سایر امکانات گردشگری طی چند سال به مکانی شناخته شده در استان مازندران و حتی خارج از آن تبدیل شده که با آمدن فصل بهار و تابستان انبوه مسافران و گردشگران را روانه ی منطقه ی تفریحی توریستی و کوهپایه ای بابلکنار زیبا می کند. این پارک زیبا در 16 کیلومتری جنوب شهر بابل در تعطیلات پذیرای خیل کثیری از هموطنان ماست.
بازارها و قلعه های قدیمی :
بابل (بارفروش) در قديم مركز خريد و فروش كالاهاي شهرهاي مختلف اطراف و مسير تجاري كالاهاي روسي بود. رضاقلي ميرزا در مسافرت خود به خوارزم دربارهي بارفروش (بابل) مينويسد: بارفروش در قديم دهي بوده است و بارهايي كه با كشتي از حاجي ترخان به بندر مشهد سر ميآوردند به آن ده حمل كرده و ميفروختهاند. لهذا نام اين قريه بارفروش ده شد. به تدريج جماعتي از تجار در آن ساكن شدند و آباد شد. به دليل اهميت تجاري كه بارفروش از قديم داشته كاروانسراهاي متعددي در اين شهر ايجاد شد كه دفاتر تجاري و محل انبار برخي از كالاها در كاروانسراها ي مستقر در بازار بوده است كه متاسفأنه در حال حاضر تعدادي از آنها از بين رفته است.
امامزاده قاسم (بقعه آستانه) :
بناي تاريخي امامزاده قاسم که در آستانه بابل قرار دارد، به قرن نهم هجري قمري تعلق دارد. اين بقعه كه مدفن امام زاده قاسم، فرزند حضرت موسي كاظم(ع) است به بقعه آستانه مشهور است. داخل صحن بقعه دو صندوق نفيس چوبي قراردارد كه صندوق اصلي آن به تاريخ 888 هـ. ق مربوط است و به دست استاد احمد نجار ساروي ساخته شده است.
مسجد جامع :
اين مسجد در محله مسجد جامع واقع شده است. ابن اسفنديار گويد: اين مسجد را ابتدا مازيار بن قارن در (سال 160 ق) بنا کرد. در عهد فتحعلي شاه قاجار بر اثر زلزله خراب شد و در سال 1225 ق به فرمان اين شاه قاجار و به مباشرت ميرزا محمد شفيع بندپياي صدر اعظم توسط مير محمد حسين متوليان دوباره ساخته شد.
مسجد محدثين :
اين مسجد در محله طوقدار بن واقع است. ملانصيرا در عالم شهود به ديدار امام زمان(ع) مشرف شد و سپس دستور ساختن محراب اين مسجد را داد، كتيبهاي كه بر محراب مسجد نوشته شده گوياي اين امر است. در ضلع شمالي مسجد مقبرههاي ملانصيرا و شيخ كبير قرار دارند.
كيجا تكيه :
كيجا تكيه در دورهي ناصرالدين شاه قاجار ساخته شده و در محله حمزه كلا واقع است. كيجا تكيه سقاتالاري دو طبقه دارد كه بنا بر روايتي دو دختر با فروش جهيزيه خود اين بنا را ساختهاند و از اينرو كيجا تكيه ناميده ميشود. ستونهاي مارپيچ و سرستونهاي دهان اژدري و نقاشيهاي اساطيري، اين سقاتالار را زيباترين سقاتالار ايران و گستردگي موضوعات اساطيري و داستاني منقوش بر در و ديوار و سقف اين بنا كيجا تكيه را شگفت انگيزترين و ديدنيترين اثر تاريخي بابل ساخته است. اين بنا از شهرت ملي برخوردار است.
مسجد بيسر تكيه :
اين مسجد در محله بي سر تكيه واقع شده است. داراي حياطی كوچك و گلدستهاي زيبا است. مسجد بي سر تكيه از يادگارهاي عهد قاجاريه است.
پل محمدحسن خان :
پل محمدحسن خان قاجار از دیگر آثار باستانی و جزو یكی از نمادهای تاریخی شهر بابل محسوب میشود. در اوایل حكمرانی كریم خان زند به سال 1146، محمدحسن خان جد آقا محمدخان قاجاركه شهر بارفروش و سایر نقاط مازندران را تصرف كرده و در جنگ بر كریم خان زند پیروز شده بود، برروی رودخانه بابل پل بزرگی احداث كرد كه تا امروز باقی مانده و به پل محمدحسن خان معروف است. این پل دارای هفت چشمه (طاق) اصلی و دو چشمه فرعی است كه ارتفاع آن از بستر رودخانه 11 متر است.
كاخ بابل :
ساختمان اين كاخ كه به دوره پهلوي مربوط است، در باغ مصفايي در جنوب بابل قراردارد و محل فعلي دانشكده پزشكي مازندران است. بناي كاخ دو طبقه است، با اتاقها و سالنهاي متعدد و مزين به گچبريهاي بسيار زيبا. مصالح عمده ساختمان كاخ را سنگ تشكيل ميدهد. نماي خارجي آن ويژگيهاي خاص و منحصر به فردي دارد كه مشابه آن در كاخهاي ديگر مربوط به اين دوره كمتر ديده ميشود.
گنجينه بابل :
در سال 1307 هجري شمسي به عنوان بلديه بنا شده است. اين بنا كه به شماره 1526 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده، در اسفند ماه 1374 با كاربري فرهنگي در اختيار ميراث فرهنگي مازندران قرارگرفت. ساختمان فوق پس از مرمت و احيا در بهمن ماه 1375 جهت بازديد و استفادهی پژوهشگران شروع به فعاليت نموده است. اين مجتمع فرهنگي داراي گنجينه آثار تاريخي و فرهنگي، نمايشگاه آثار فرهنگي هنري، كلاسهاي آموزش هنرهاي سنتي و كتابخانه تخصصي ميباشد. گنجينه بابل به معرفي آثار ساخته شده از سفال، فلز، سنگ، شيشه، چوب بجا مانده از دوران پيش از تاريخ، تاريخي و اسلامي ميپردازد.
بقعه شیخ موسی و امامزاده عبدالله :
بقعه شیخ موسی و امامزاده عبدالله بندپی شرقی بابل نیز در روستای ییلاقی شیخ موسی در حدود 80 كیلومتری جنوب شهر بابل قرار دارند. مسیر و جاده آن از داخل شهر بابل آغاز و از جادهای بنام حبیبی یا شهید صالحی پس از طی كردن مسافت 30 كیلومتری به آبادی گلوگاه در مركز بندپی شرقی و عبور از پل سجادرود به طرف دهستان فیروزجاه ادامه مییابد كه پس از عبور از روستای فیروزجاه در ارتفاعات به شیخ موسی میرسد. كتیبه ها و نقش و نگارهای موجود روی دربها و ضریحهای زیارتگاه در نوع خود بینظیر و دیدنی است و علاوه بر این دوجاذبه دیدنی تاریخی مذهبی، ییلاق شیخ موسی به دلیل آب و هوای مطبوع و مناظر زیبا و چشمنواز از جاذبههای مهم طبیعی شهرستان بابل محسوب میشود. این دو امامزاده، محل برگزاری مراسم سنتی كشتی لوچوی مازندران در مراسم 26 عیدماه در روز 28 تیرماه هرسال می باشد. برپایی بازارهای محلی در جوار این مکان مذهبی با استقبال مسافران از اقصی نقاط استان مواجه شده است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان بابل می توان به کوه نیراسم در بندپی، تكیه مقری كلا (دوره قاجار) در روستای مقری كلا 25 كیلومتری مركز شهر، بقعه درویش فخرالدّین (قرن نهم هجری قمری) در محله موزیرج، تكیه پیر علم، گنبد سرست (قرن نهم هجری قمری) در روستای سرست، مقبره ملامحمّد شهرآشوب (دوره قاجار) در روستای بنگركلا، مقبره سیدزینالعابدین (دوره قاجار)، راسته بازار حصیر فروشان (دوره قاجار) اشاره نمود.
شهرستان بابلسر
بابلسر یکی از شهرهای استان مازندران به مرکزیت شهر بابلسر می باشد که از شمال به دریای خزر، از شرق به شهرستان های سیمرغ و شهر بهنمیر، از غرب به شهرستان فریدونکنار و از جنوب به شهرستان بابل و شهر امیرکلا محدود می شود.
بر پایه آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳90، جمعیت این شهرستان که دارای سه بخش مرکزی، رودبست و بهنمیر می باشد برابر با 124323 نفر بوده است. بابلسر با پهنه۱۳۵۰ هکتار در مصب رودخانه بابلرود و در کرانه جنوبی دریای خزر قرار دارد. این شهر زیبا که از مناطق زیبا و توریستی مازندران محسوب می شود از شمال به دریای خزر، از شرق به بهنمیر، از غرب به فریدونكنار و از جنوب به شهركله بست متصل میباشد. فاصله این شهر ساحلی تا مركز استان حدود 60 كیلومتر است.
شهر ساحلی بابلسر یكی از شهرهای زیبا و پرجاذبه در گردشگری مازندران است که در كنار دریای خزر با جاذبه ها و زیباییهای طبیعی و مواهب خدادادی سالانه مسافران و گردشگران داخلی و خارجی زیادی را به سمت خود جذب میكند.
پيشينه ي تاريخي :
نام قدیم آن مشهدسر بوده است. بنا به اعتقاد قدما انتخاب این نام بدان جهت بوده که سر امامزاده ابراهیم (ع)، برادر امام رضا (ع) در آنجا مدفون شده است. به واسطه آثار قدیمی موجود در بابلسر می توان به قدمت تاریخی آن پی برد. به عنوان نمونه بنای امامزاده ابراهیم با چارچوب منقوش از بناهای قدیمی این شهرستان می باشد که قدیمی ترین اثر موجود در آن مربوط به سال 841 ه.ق است. این شهر تا پایان دوره قاجاریه از امکانات چندانی برخوردار نبود. از امکانات بابلسر در آن دوران می توان به یک خیابان اصلی دو باب حمام یک مدرسه به نام احمدیه (دبستان نرجس فعلی)، چندباب مغازه و تاسیسات اولیه شیلات و گمرک اشاره کرد. در سال 1311 با شروع تحول در کشور مشهدسر نیز به بابلسر تغییر نام یافت و به سرعت رو به آبادانی نهاد و خیابان بندی، ساختمان سازی جدید و مدرن، ایجاد پل معلق فلزی، سدبندی دو طرف رودخانه بابلرود که از وسط شهر میگذرد، آسفالت خیابانها، ساخت ساختمان شهرداری و شهربانی، اداره پست و تلگراف و ساختمان هتل بزرگ (دانشگاه مازندران فعلی) و ... انجام گرفت.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی بابلسر :
رودخانه بابلرود :
رودخانه بابلرود از میان شهر بابلسر میگذرد. وجود این رودخانه یکی از دلایل جذابیت این شهر در میان شهرهای مازندران برای گردشگران و حتی خود مازندرانیها است. چرا که هیچکدام از رودهای جاری در استان مازندران امکانات رفاهی مشابه بابلرود در بابلسر (مانند قایقهای تفریحی و ...) ندارند. این رود یکی از رودخانههای مهم کشور است که از بلندیهای البرز در جنوب شهر بابل سر چشمه گرفته و در شهرستان بابلسر به دریا میریزد و این شهر را به دو بخش خاوری و باختری تقسیم میکند.
اسکله ساحلی :
یکی از مکانهای مهم گردشگری در بابلسر، اسکله ساحلی آن است که هرساله شمار زیادی از مسافران را به خود جذب میکند. البته این اسکله جنبه تجاری ندارد و بیشتر به عنوان یکی از مکانهای گردشگری مورد استقبال قرار میگیرد. همچنین در این اسکله، از سنگهایی به عنوان موج شکن بهره گرفته شدهاست که در نوع خود بسیار زیبا میباشد. یکی از دلایل بهره گیری از این موج شکنها، جلوگیری از نفوذ آب در بخشی از منطقه و پارک نزدیک آن میباشد. از دیگر دیدنی های شهر بابلسر، پل اصلی آن است که به پل فلزی مشهور می باشد. این پل که یکی از اتصالات مهم میان شرق و غرب بابلسر است در سال ۱۳۱۳ به دست آلمانیها ساخته شد.
منطقه نمونه گردشگری «میرود» بهنمیر :
این منطقه نیز از جاذبه های گردشگری و توریستی زیبایی است كه فضای سرسبز و جنگلی همراه با پارك كودك در كنار دریا زیبایی خاصی به آن داده است و روزانه پذیرای گردشگران و مسافران زیادی از اقصی نقاط كشور است.
بقعه امامزاده ابراهیم :
از زیارتگاههای مهم شهرستان بابلسر است و سالانه مسافران و گردشگران زیادی از این بنای تاریخی و مذهبی بازدید میكنند و بیشتر مسافران و گردشگران برای اقامه نماز لحظه ای را در جوار این امامزاده كه در یك كیلومتری مركز شهر واقع است، اطراق كرده و با معبود خویش خلوت میكنند. بقعه امامزاده ابراهیم در قرن نهم هجری ساخته شده و از مهمترین آثاری است كه بهواسطه آن میتوان به قدمت تاریخی شهر پی برد. بنای امامزاده دارای چهار در منقوش میباشد و روی درهای آن سه تاریخ 858-857-841 هجری قمری حك شده است. مصالح عمده آن آجر، ملاط، ساروج و كاشی است و گنبد هرمی شكل آن عظمتی خاص دارد. بنای تاریخی و اصلی این بقعه در گذشته تخریب شد و بعدها به شكل امروزی آن را بازسازی کردند، با این حال آثار هنری و باستانی آن دستخوش تغییرات نشده است. این بنا از نظر دارا بودن آثار تاریخی ارزشمند هنری مانند درهای نفیس، صندوق چوبین و كتیبه های متعدد شهرت دارد.
بقعه بی بی رقیه :
یكی از زیارتگاههای شهرستان بابلسر در نزدیكی مرقد امامزاده ابراهیم است. بی بی رقیه خادم امامزاده ابراهیم بود و یكی از درهای منقوش تاریخی بقعه امامزاده ابراهیم به كوشش او تهیه شده و با خرج خود، نجاری را، به حکاکی نقش و نگار این در گماشت و اسم او نیز بر در حك میباشد. این بنا در جنوب شرقی امامزاده ابراهیم در بابلسر واقع است و از قدیم الایام تا كنون به همراه امامزاده ابراهیم مورد زیارت قرار میگیرد و مورد توجه اهالی است.
پل معلق فلزی بابلسر :
یكی دیگر از نمادهای این شهر ساحلی است كه در سال 1313، قبل از جنگ جهانی دوم توسط مهندسین آلمانی و سوئدی بر روی بابلرود احداث شد. این پل به طول 80 متر، عرض هشت متر و ارتفاع 16 متر اولین پل ماشین رو است كه شرق و غرب بابلسر را به هم پیوند میدهد . این پل بسیار پرتردد راه ارتباطی بابلسر، فریدونكنار نیز می باشد.
پل پیاده رو (پل كوچك) :
این پل که كوچكترین پل بابلسر است در سال 1328 بر روی بابلرود احداث شد و تا چندی پیش گردشگران از روی این پل تردد میكردند ولی به دلیل شكستگی قابل ملاحظه ای كه دارد دیگر ترددی از روی آن صورت نمیگرفت كه اخیرا با ترمیم مجدد دوباره وسایط نقلیه نیز از آن عبور میكند.
شهرستان فریدونکنار
شهرستان فريدونكنارکه در نوار ساحلي درياي خزر قراردارد از شرق به بابلسر، از غرب به سرخرود و محمودآباد، از جنوب به آهنگركلا و از شمال به درياي خزرمحدود است.
جمعیت شهرستان فریدونکنار در سال ۱۳90، برابر با 57980 نفر بوده است. این شهرستان شامل یک شهر به نام فریدونکنار و دو بخش به نام های بخش مرکزی و بخش دهفری می باشد.
مساحت این شهرستان بالغ بر پنج كيلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح درياي آزاد منفی 24. 75 متر می باشد. فریدونکنار منطقه اي است دشتي و كرانه اي با آب و هوایي معتدل و مرطوب. عموم مردم آن به شغلهاي كشاورزي و ماهيگيري مشغول اند. صید ماهی سفید در این شهر بیشتر از دیگر شهرهای شمالی انجام می شود. از محصولات شناخته شده این شهرستان برنج طارم محلي آن است که زبانزد خاص و عام می باشد.
پيشينه ي تاريخي :
این شهر که مرکز فرماندهی فریدون شاه بوده است در گذشته فری کنار نام داشت. قدمت این شهر طبق آثار تاریخی که تا کنون کشف شده حداقل 3800 سال می باشد. قصر فریدون شاه جم نوه جمشید پیشدادی شاخص ترین مدرک این ادعا است که هم اکنون آثار آن در میان شالیزارهای جنوب شرق این شهرستان بوده و به قلاکتی مشهور است. وجود بناهای کهنی نظیر امامزاده محمد در داخل تکیه معصوم زاده و گورستان کهن آن گواه کهن بودن و تاریخی بودن این شهرستان می باشد.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی فریدونکنار :
زیستگاه بین المللی درنای سیبری :
زیستگاه بینالمللی درنای سیبری، در ایران تنها زیستگاه و در جهان جزء چهار زیستگاه درنای سیبری میباشد. این تالاب در جنوبشرقی شهر فریدونكنار قراردارد كه با گرد هم آمدن مجموعه متنوعی از گیاهان و جانوران آبزی، به یكی از غنیترین اكوسیستمهای تالابی شمال كشور تبدیل شده است. در اهمیت این تالاب 5400 هكتاری همین بس كه بگوییم نادرترین موجود زنده ایران، زمستانها را در این تالاب میگذراند. این درنای سیبری که آخرین بازمانده نسل خود در فریدونکنار است، مدام میان ایران و روسیه در حرکت است. البته به جز این درنا، پرندگان دیگری مثل انواع غاز، مرغابی، قو، باكلان، پرلا، كشیم و حواصیل گرفته تا پلیكان، قره غاز، شاهین، عقاب دریایی و عقاب شاهی هم در این تالاب زندگی میکنند. برای سفر به این تالاب زیبا باید از جاده فریدونكنار به آمل یا بزرگراه بابلسر به بابل استفاده كنید. در سفر به این تالاب به چكمههای بلند و لباسهای مقاوم به آب نیاز دارید. در اطراف تالاب درختان شمشاد، بید، داغداغان و زبان گنجشك را میتوان مشاهده كرد. عمق این تالاب در زمستانها به حداكثر خود میرسد. اگر هوس رفتن به درون تالاب را كردید، حواستان باشد كه قسمتهای عمیق تالاب بیش از 2 متر عمق دارند.
منطقه جنگلی جزین:
جنگل منحصر به فرد جزین در روستاهای جزیم، اوکسر و زاهدکلا در 13 کیلومتری مرکز شهرستان در 60 هکتار از پوشش جنگلی خوبی برخوردار است که هر ساله پذیرای مردم درروز های تعطیل است. وجود رودخانه زیبا از دل جنگل جزین و سقاتلار جزین جلوه خاصی به این منطقه سرسبز بخشیده است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه ها می توان به ساحل ماسهای بیش از ۱۰ کیلومتری همراه با جاذبههای گردشگری و توریستی، دامگاه پرندگان ازباران و سوته، بازار روز شهر و بازارچه سنتی هفتگی که تحت عنوان شنبه بازار به صورت منظم برپا میشود، مسجد جامع بهرامی در مرکز شهر، سقانفارهای روستای جزین، بالا نوایی محله و اسبوکلای کریم کلا، حمام تاریخی در روستای سوته، آستانه مبارکه امام زاده قاسم در حدفاصل دو روستای کاردگر محله (اثرحفاظتی مربوط به اوایل دوران قاجار) اشاره نمود.
شهرستان آمل
شهرستان آمل در مرکز استان مازندران از شمال به شهرستان محمودآباد، از شرق به شهرستان بابل، از غرب به شهرستان نور و از جنوب به استان تهران محدود میشود.
جمعیت شهرستان آمل در سال ۱۳90، برابر با 370774 نفر بودهاست. طبق آخرین تقسیمات کشوری، این شهرستان از دو بخش(مرکزی و لاریجان) و8 دهستان تشکیل شده است. از نقاط شهری آن، شهر آمل، دابودشت و رینه را می توان نام برد.
شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفین رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا قراردارد. این شهر از شهرهای باستانی ایران با طبیعت بکر شمال است که بیشترین جاذبه های مازندران را به خود اختصاص داده و هر ساله میلیون ها گردشگر خارجی و ایرانی از این جاذبه ها دیدن می کنند. موقعيت استراتژيك شهر آمل و رودخانه هراز، توسعه بخشهاي كشاورزي، تجاری، صنعتي و گردشگري منطقه را در سالهاي اخير تسهيل نموده است. محصولات عمده كشاورزي این شهرستان، برنج، گل و گياه، دانههاي روغني كلزا و سبزيجات و علوفه ميباشد.
پیشینه ي تاریخی :
نام یکی از اقوام ساکن کرانه جنوبی دریای مازندران آمارد بودهاست. نام شهر آمل در مازندران را دگرگونشده نام آمارد دانستهاند. واژه آمل که گونه دیگر آن آموی است، احتمالا از قبیله باستانی (آ)مردها یا (آ)ماردها گرفته شدهاست. مورخان باستانی غربی نام این قبیله را مردی (mardio) یا آمردی (Amardio) آوردهاند. آماردها قومی نیرومند و جنگجو بودهاند و ناحیه فعلی آمل را به عنوان مرکز خود انتخاب نموده و نام خود را بر نهادند. بعدها واژه «آماردها» به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و «آمل» بدل شد.
شهر آمل از شهرهاي قديمي ايران در استان مازندران است. بعضي از مورخان سابقهْ آن را به دوره پيشداديان و كيائيان نسبت داده اند. با توجه به اشياء و سكه هايي كه در آن به دست آمده می شود گفت که این شهر در دوره ساساني یکی از شهر های آباد آن منطقه بوده است. در عصر صفوی آمل رونق فراوان گرفت. از آنجاییکه در این عصر حکام صفویه به مازندران دلبستگی خاصی داشتند شاه عباس دستور داد که جاده کنار رودخانه هراز را آباد کنند و در طول راه برای توقف چهارپایان و افراد، کاروانسرا ایجاد کردند جاده شوسهای که آمل را به ساری و گرگان وصل میکرد، درزمان او احداث شد.
احتمالا مردم آن در زمان حكومت مهدي خليفه عباسي، به دين اسلام گرويدند و بعد از آن بناهاي اسلامي در آنجا ساخته شد.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی آمل :
قله دماوند :
قله دماوند در 10 کیلومتری شمال شرقی تهران و 75 کیلومتری جنوب غربی شهر آمل در البرز مرکزی و بخش لاریجان یکی از منحصر به فردترین جاذبههای طبیعی ایران قراردارد که جاده توریستی هراز که تهران را به مازندران متصل میکند از نزدیکی آن میگذرد. قله دماوند از گذشته های دور تا به امروز جزء جداییناپذیر فرهنگ و افتخارات ایرانیان و مازندرانی ها بوده است. شهرت جهانی این جاذبه طبیعی و از طرفی مجاورت آن با مرکز کشور و دریای خزر از اهمیت و جایگاه والاتری برخوردار شده تا جایی که هرساله هزاران تن از مشتاقان ورزش و طبیعت گردی از ایران و همه نقاط جهان به آن روی میآورند و با دیدن عظمت این قله سر بر افراشته بر آسمان از خودشناسی به خداشناسی میرسند. گفتنی است قله دماوند در سال 1381 به عنوان اثر طبیعی ملی ثبت گردید .
آب معدنی آب اسک :
قریه آب اسک در 8 کیلومتری آمل به تهران در محور هراز قراردارد. آب های معدنی گرم با مواد گوگردی در همه نقاط این روستا جاری است.گردشگران بیشماری بهویژه در فصل تابستان برای استفاده از آب معدنی و هوای مطبوع کوهستانی به این منطقه مسافرت میکنند.
پل دوازده چشمه :
این پل در عصر سلطنت شاه عباس صفوی بر روی رود هراز در مرکز شهر آمل و در ابتدای خیابان سبزه میدان احداث شده که دو بخش شرقی و غربی شهر را به هم متصل میکند. این پل به نیت دوازده معصوم (ع) دارای 12 طاق و دهنه است.
آب معدنی لاریجان :
در مسیر آمل به تهران در محل گزنک مرکز بخش لاریجان و در ادامه قله دماوند روستای ییلاقی و خوش آب و هوای آب گرم قراردارد. آب های گرم و معدنی این روستا با حرارتی در حدود 62 درجه سرشار از مواد گوگردی بوده و به همین دلیل برای درمان انواع بیماریهای پوستی، دردهای استخوان، مفاصل و روماتیسم مفید است.
آب معدنی استراباکو :
این آب گرم بین راه لاریجان به روشاق، نزدیک روستای بایجان در محلی به نام قلابن قراردارد، از کوهی میجوشد و پس از چند متر به رودخانه هراز میریزد. آب این چشمه مادهای به نام زبیق دارد که درمان امراض جلدی، به ویژه بیمارهای عفونی مؤثر و عالی است.
پارک جنگلی هلومسر (منطقه نمونه گردشگری) :
پارک نمونه سال ۹۰ ایران، پارکی طبیعی و بزرگ در آمل که فضایی بسیار تمیز با پتانسیل و خدمات دهی بالا برای مردم و مهمانان می باشد. این پارک که دارای پلاژها و پیست اسکیت و دوچرخه سواری است در سال نود مصوب به منطقه نمونه گردشگری شده است.
ییلاق بلیران :
بلیران از مناطق ویژه گردشگری است که به دلیل دارا بودن پتانسیلهای گردشگری وآب درمانی رودخانه (گرمارود) مورد توجه مسئولان استانی و منطقه قرارگرفته است. این منطقه بکربا چشمه و رودخانه و فضای سبز زیبای درون آن با استقبال گروههای مختلف گردشگری مواجه شده است. اشاره کرد از آنجا که سر نیزههاي عصر آهن در این منطقه زیاد پیدا شده است می توان گفت که به جزء ارزشهای طبیعی این منطقه به لحاظ تاریخی نیز حائز اهمیت می باشد. گفتنی است اجرای تور در بلیران و حومه هر هفته در گروههای مختلف و با برنامههای متنوع اجرا میگردد.
دشت و آبشار دریوک :
یکی از بکرترین مناطق طبیعی در ایران می باشد. دشتی وسیع و زیبا با آبشاری بلند و کشیده با سنگ لاخهایی سخت که طبیعتی زیبا برای گردشگران و کوه نوردان است. آبادی زیبای نمار، هم که در بالا دست این منطقه قراردارد دارای مناطق دیدنی زیادی همچون آبشار و دشت سرسبز دریوک، چشمه های آب معدنی و چهل چشمه و چشمه لهرا میباشد. از دیگر منابع طبیعی این منطقه دشت بالایی و پایه کوههای آن است.
دریاچه تار و هویر :
در پایین دست دوبرار لاسم در آمل قرار دارند. این دو دریاچه در فاصله حدود ۵۰۰ متری از یکدیگر قرار دارند. بیشترین درازای دریاچه تار ۳/۱ کیلومتر و میانگین پهنای آن ۴۰۰ متر و درازی دریاچه هویر حدود ۹۰۰ متر و میانگین پهنای آن ۱۵۰ متر است. دو دریاچه روی هم نزدیک به ۷/۰ کیلومترمربع وسعت دارند. سرشاخه آبهایی که به این دریاچهها میریزند، چشمهساران کوههای قرهداغ، سیاهچال و شاهنشین در شمال و آبراهه های فصلی از جنوب است که قسمتی ازآب آنها وارد دریاچهها میشود و قسمتی دیگر، آب رودهای تار و هویر را تأمین میکنند.
آبشار شاهان دشت :
آبشار شاهان دشت که با ارتفاع تقریبی 50 متر در 65 کیلومتری شهر آمل و ارتفاعات مشرف به روستای زیبا و ییلاقی شاهان دشت خودنمایی میکند، یکی از بزرگترین آبشارهای مازندران به شمار میآید.
آبشار شیخ علی خان :
این آبشار نام خود را از رود زیار گرفته است و حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد. مناظر سرسبز و کوهستانی و چمنزارهای زیبای اطراف و حواشی آن، از این آبشار عنصر ممتاز طبیعی جهانگردی پدید آورده اند.
آبشار قلعه دختر :
هنگامیکه از گردنه امامزاده هاشم به سمت پلور سرازیر میشویم، درست بعد از اولین پل و در نزدیکی تاسیسات تونل امامزاده هاشم، آبشار کوچکی بر روی صخرههای غرب جاده به نام آبشار قلعه دختر دیده میشود که برای کوهنوردان، ابتدای مسیر شرقی صعود به قله گل زرد به حساب میآید. چشمه زیبای قلعه دختر نیز در مجاورت آبشار واقع است. زیبایی این آبشار مسافران بسیاری را به توقف و استراحت در کنار آن مجبور میکند.
آبشار سنگ درکا :
این آبشار زیبا در نزدیکی روستای سنگ درکا، در ۲۵ کیلومتری جنوب غرب آمل و در دامنه کوه وردوی واقع است. این روستا در کنار جاده گاز و در میان جنگلهای متراکم البرز شمالی، جلوهای خاص از جنگل و کوه مرتع دارد. کوه وردوی سرچشمه رودهای گزناسرا، انگتارود و آلش رود است.
پارک جنگلی میرزا کوچک خان :
این پارک که دومین پارک جنگلی شمال است در ۲۰کیلومتری شهر آمل در مسیر جاده هراز و در نزدیکی فست فود مجموعه توریستی رفاهی نارنجستان آمل قراردارد و مجهز به امکاناتی مانند آب، برق، سرویس بهداشتی، آلاچیق، سکوی چادر و وسایل بازی کودکان می باشد.
دریاچه آب اسک :
این آب گرم در روستایی به همین نام از بخش لاریجان قرارگرفته و دارای ترکیبات اسید کربنیک و بیکربنات دوسود است. پیرامون این چشمه قشرهای آهکی پدید آمده که به مرور زمان به سنگهای مرمر تبدیل شده است. این آب گرم برای درمان امراض جلدی از قبیل اگزما و زخمهای کهنه توصیه شده است. علاوه بر آب گرم فوق، آب معدنیهای دیگری نیز در آب اسک وجود دارد که برای رفع امراض جلدی و گوارشی توصیه شدهاند.
غار اسک :
این غار در نزدیکی آب اسک، در دره هراز واقع شده است. برای رسیدن به آن حدود یک ساعت از روستا پیاده روی خواهید داشت. طول غار در حدود ۳۷۰ متر است و مسیرهای متعدد کوچکی نیز دارد. دهانه آن بسیار بزرگ و بلند است.
بقعه امامزاده عبداله :
این زیارتگاه مهم در 12 کیلومتری جنوب غربی آمل در دامنه ي سرسبز البرز شمالی قراردارد. ساختمان اصلی آن با معماری بسیار زیبا در سال 1343 بنا شده است. از آثار قدیمی این بقعه آستانه حوض شنا، مرقد بی بی فاطمه و سقاخانه است که هرساله هزاران نفر از آن بازدید میکنند.
شکل شاه :
شکل شاه در 65 کیلومتری جنوب شهر آمل در جنوب غربی رود هراز در مسیر ارتباطی تهران به آمل و در نزدیکی تونل بایجان قرار دارد. در زمان ناصرالدینشاه و به دستور وی نقش برجسته سنگی زیبایی بر سینه کوه و مشرف به رود هراز کنده شده که در مازندران بینظیر بوده است. در این حجاری ناصرالدین شاه به همراه چندتن از امرای کشوری و لشکری نشان داده شده اند.
گنبد ناصرالحق و شمس طبرسی :
این دو بنای تاریخی در مجاورت یکدیگر در حاشیه شمالی شهر آمل در منطقه چاکسر و در بلوار شهید بهشتی آمل قراردارند. ساختمان آجری آنها متعلق به قرن نهم هجری قمری می باشد. بنای ناصرالدین الحق آرامگاه وی است که در سال 304 هجری قمری در این مکان به خاک سپرده شد. گنبد دیگر متعلق به شمس طبرسی از فقها و علمای مشهور آمل است.
بقعه میرحیدر آملی :
بنای اصلی آن متعلق به قرن 6هجری قمری بوده که در دوران مختلف بازسازی شده است. این ساختمان آجری با برج 8 ضلعی، گنبد هرمی با ارتفاع 12 متر در نزدیکی گنبدهای ناصرالحق و شمس طبرسی در منطقه چاکسر آمل و در مجاورت بلوار شهید بهشتی قراردارد.
موزه تاریخ آمل (ساختمان دارايی) :
این موزه که بنیاد ساختمان آن به دوره پهلوی بر میگردد یکی از موزههای زیبا و فعال استان است که روبروی بیمارستان امام رضا قرار دارد.
دخمه های سنگی کافر کلی :
دخمههای سنگی کافرکلی یا کافر کلیها فضای معماری دست کندی است. در مسیر جاده هراز از پلور به سمت آمل شاهد مجموعه سوراخهایی در دل کوه هستیم که اکثرا با نگاهی ساده از آن میگذرند. با توجه به کاوشهای باستانشناسی و بقایای سفالهایی که در این خانهها پیدا شده، میتوان قدمت آنها را به اوایل دوران اسلامی یعنی حدود هزار سال پیش نسبت داد. از آنجایی که در این دوران ایران مورد هجوم اعراب قرار گرفته است. به نظر میرسد این خانه ها در دل کوه با امکان زندگی در بلندمدت، همراه با محلهایی برای نگهبانی بهخاطر عدم پذیرش کیش و آیین جدید و یا بخاطر ترس از هجوم اعراب بنا شدهاست و به همین دلیل نام این غارها کافرکلی یعنی محل زندگی غیرمسلمانان است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان آمل می توان به گنبد ناصر الحق، بقعه شمس آل رسول (آتشكده)، بقعه سيد سه تن (مير حيدر آملي)، مسجد امام حسن عسگري، بقعه امامزاده قاسم، مسجد آقا عباس، مسجد جامع، بقعه مير بزرگ، ساختمان دارائي، پل فلزي (معلق)، قدمگاه خضر، امامزاده ابراهيم، راه باستاني تنگه بند بريده، كاروانسراي گمبوج، قلعه ملك بهمن، مسجد جامع، مسجد امام حسن عسكري، مسجد آقا عباس، بقعه متبركه سه سيد، بقعه متبركه شمس آل رسول، امامزاده ابراهيم (ع)، بقعه متبركه ميربزرگ، امامزاده قاسم (ع)، سقانفار زرينكلا و سقانفار هندوکلا اشاره نمود.
شهرستان محمودآباد
شهرستان محمودآباد از شمال به دریای خزر، از شرق به شهرستان فریدونکنار، ازغرب به شهرستان نور و از جنوب به شهرستان آمل محدود است. جمعیت آن در سال ۱۳90، برابر با 47591 نفر بودهاست. اين شهرستان به مرکزیت شهر محمودآباد داراي دو بخش مركزي و سرخ رود می باشد.
شهر محمودآباد که در شمال غربی شهرستان قرار دارد شهری است بندری با سابقه کهن. ساحل زيباي آن، اين منطقه را به يكي از پرجاذبه ترين مناطق گردشگري تبدیل کرده است. علاوه بر این مناطق خشت سر، اهلمرستاق و دابوي آن از نظر باستان شناسي درخور توجه خاص است.
بیشتر مردمان این منطقه كشاورز می باشند. در صورت بسترسازي توسعه ي گردشگري و تامين اراضي صنعتي آماده، محمودآباد به سرعت متحول ميشود. از عمده محصولات كشاورزي آن میتوان برنج را نام برد.
پیشینه ي تاریخی :
پیشینهي تاریخی این منطقه، به قدمت تاریخی طبرستان و آمل بستگی دارد، زيرا این منطقه بخشی از منطقه آمل بوده و قدمت آمل هم که در تاریخ مشخص است. آمل با قدمت چند هزارساله زمانی پایتخت طبرستان بود. محمودآباد، وارث و جانشین تمدن منطقه ایست که در تاریخ از آن به نام «اهلم» (Ahlom) یاد شده است. از قرن دوم هجرت تا دوره قاجاریه و حتی پس از آن (در دوره رضاخان) نیز این منطقه، پیش بندری برای آمل بوده است، در دورهي قاجاریه منطقهای که اکنون مرکزیت شهر محمودآباد در آن است، محل بندر بوده ولی قبل از آن در کتب تاریخی از اهلم نام برده شده است. شهر فعلی محمودآباد از قدمت تاریخی زیادی برخوردار نیست. اگرچه تاریخ محمودآباد با روستای تاریخی اهلم در مجاورت آن یکی دانسته میشود ولی تا دورهي ناصرالدین شاه تنها اثر معماری مهم آن، راه ساحلی شاه عباسی و یک امامزاده بوده است. آغاز احداث بنای فعلی شهر محمودآباد به حاج محمدحسنخان اصفهانی (پدر محمدحسین امین الضرب) در دورهي ناصرالدین شاه باز میگردد.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی محمودآباد :
آهو محله :
آهو محله در غرب محمود آباد قراردارد. از شمال به درياي خزر از شرق به محمودآباد از جنوب و جنوب غربي به سوراخ مازو و از غرب به آزادمون محدود است. علت نامگذاري آن به اين نام معلوم نيست. ولي وجود آهوان زيادي از نوع شوكا در زمانهاي نه چندان دور شايد دليل اصلي نامگذاري آن به آهو محله باشد. بيش از اين اطلاعي در دست نيست.
سوراخ مازو :
اين محل از شمال به آهو محله و محمودآباد از شرق به حربده از جنوب به تليكسر و آباد محله و از غرب به آزادمون و خشتسر محدود است. این منطقه روستاي وسيعي با تاريخ كهن ميباشد. علت نامگذاري آن را بايد در تحقيق در محل بسيار قديمي ديگري كه فعلاً نام آن باغ بن است، پيدا كرد. باغ بن كه داراي سابقهي تاريخي بسيار طولاني است قبل از آنكه مازندران به دين اسلام گراييده شود آباد بود. اين منطقه را گبرنشين ميگفتند. آثار باستانی یافت شده در این منطقه گواهی است بر تاریخی بودن آن. در چند كيلومتري اطراف اين روستا يعني در جنگلهاي آزادمون در سوراخ مازو تونلهاي زيرزميني را یافتند كه از آجر ساخته شده بود. مي گفتند كه اين تونلها همچنان ادامه داشت. ميتوان چنين احتمال داد كه اين تونلها که از منطقه ي باغ بن شروع ميشد و به اطراف گسترش مي يافت، ممكن بود محلي براي مخفي شدن مردم و ساكنان آن منطقه براي فرار از خطر باشد و يا كانالي براي عبور آب يا فاضلاب در هر صورت وجود آجرها، سفالها، كوزه ها، ماسههاي منقش و كانالكشي، از يك زندگي در سطحی پيشرفته در اين منطقه از روزگاران بسيار دور خبر ميدهد. اما علت نامگذاري سوراخ مازو شاید وجود همان تونلهايي بود كه از باغ بن به اطراف از جمله سوراخ مازو كشيده ميشد. علتی دیگر که چندان معتبر نیست وجود درختان مازو يا موزي وبلوط در اين منطقه می باشد. در هر صورت روستاي سوراخ مازو و يا ليكاموزو در مسير رودخانهي شهرود به طول 2 كيلومتر قرار دارد.
روستاي تلكسر :
اين روستا که در جنوب محمود آباد واقع شده است از شمال به سوراخ مازو و از شرق به حربده و از جنوب به سيار كلا و ترسياب و از مغرب به آزادمون و يوسف آباد محدود است. تليكسر را بايد از ديگر محلات محمودآباد قديميتر دانست زيرا پس از آنكه باغ بن و بهدنبال آن اهلم مركزيت و اهميت خود را از دست داد، بجاي آن دو منطقه در اطراف محمود آباد جانشين اهلم شدند يكي تبرآباد در شرق محمود آباد كنوني و دومي تليكسر است. زيرا در اين زمان آمل ديگر مثل گذشته اعتبار و رونق نداشت و بجاي آن بابل به نام بار فروش مركزيت يافته بود و در نتيجه خوانين كه در تبرآباد زندگي ميكردند، در ارتباط با شهر بارفروش بودند و شايد از تيولداران بارفروش نمايندگي ميكردند. اما تليكسر حداقل از اوايل سلسله قاجار بر چندين روستا در اطراف محمودآباد مركزيت يافته بود و محل زندگي خوانين جنوب غربي اهلمرستاق شده بود. اين خوانين از زمان فتحعليشاه اين منطقه را به عنوان تيول دريافت كردند. از آنجاییکه مالكان این منطقه روي نمدي كه نقش و نگار داشت و به آن تليك ميگفتند، مي نشستند این روستا را به اين نام می خواندند. در اين روستا اقدامات چندي صورت گرفت: آنچه كه در اذهان مردم هنوز بر جای مانده است، مسجدي است كه از روستاهاي اطراف براي اداي فريضه ي مذهبي در ماه رمضان هر سال به آنجا ميآمدند و ديگري حوزه علميهاي كه به تربيت دانش آموزان و طلبه ها مي پرداخت.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان محمودآباد می توان به سواحل خط آهی، جنگل روستای اهلم در روستای اهلم با فاصله 10 کیلومتر از مرکز شهر، پارک جنگلی طاهباز در شهرداری محمدآباد با فاصله 400 متر از مرکزشهر، جنگل تشبندان در جاده آمل نرسیده به کلوده با فاصله 10 کیلومتر از مرکز شهر، آببندان جنگلی سوراخ مازو در محمدآباد با فاصله 2 کیلومتر از مرکز شهر، ساحل ورزاء محله واقع در سرخرود با فاصله 20 کیلومتر از مرکز شهر، ساحل چاکسر واقع در سرخرود با فاصله 17 کیلومتر از مرکز شهر، ساحل خشت سر در با فاصله 5 کیلومتر از مرکز شهر، امام زاده فضل خشت سر درروستای خشت سر با فاصله 5 کیلومتر از مرکز شهر، امام زاده هفت تن شومیا واقع در دهستان کلوده، روستای شومیا با فاصله 20 کیلومتر از مرکز شهر، امامزاده قاسم در مرکز شهر جنب شهرداری، سقانفار گلیرد در روستای گلیرد با فاصله 20 کیلومتر از مرکز شهر، سقانفار اورتشت در سرخرود جاده سیاکلا روستای اورتشت با فاصله 25 کیلومتر از مرکزشهر، امام زاده محمد عبداله در روستاي شورستاق و امام زاده قاسم در روستاي اورتشت اشاره نمود.
شهرستان نور
شهرستان نور که در غرب مازندران قرارگرفته است از شمال به دریای خزر، از شرق به شهرستان های محمودآباد و آمل، از جنوب به رشتهكوههای البرز و لاریجان (شهرستان آمل) و از غرب به شهرستان نوشهر محدود است. جمعیت شهرستان نور در سال ۱۳90، برابر با 109281 نفر بودهاست. این شهرستان داراي پنج شهر نور، بلده، رويان، چمستان و ايزدشهر ميباشد. وسعت این شهرستان از ساحل دریا تا ارتفاعات البرز میانی، وجود تنوع آب و هوایی، رودخانه ها و آبشارهای طبیعی همراه با آثار تاریخی و باستانی این شهرستان را نسبت به دیگر شهرستانهای استان متمایز کرده است. شهرستان نور به لحاظ توسعهي صنعتي و گردشگري شرايط ممتازي در استان پيدا كرده است. محصول غالب كشاورزي منطقه، برنج ميباشد.
پیشینه ی تاریخی :
نور در گذشته رستمدار و بعدها سولده نامیده می شد نامی که هنوز در میان اهالی رواج دارد. چارلز فرانسيس مکنزي که در سال 1859 ميلادي از اين محل عبور کرده چنين وصفي در خصوص آن ارائه ميدهد: دهکده سولده، هشتصدمتر از دريا فاصله داشت. سولده دهکده بزرگي است و ميرزا آقاخان نوري به خصوص به آن توجه داشت. اين ده، دويست خانه، بيست دکان و دو حمام دارد و يک پل آجري با سه دهنه روي رودخانهاي به همين نام ساخته اند."
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی نور :
پارک جنگلی نور :
پارک جنگلی نور که در کیلومتر 5 نور به محمودآباد با مساحت 400 هکتار قراردارد از نظر وسعت یکی از بزرگترین پارکهای خاورمیانه است و انواع گونه های جنگلی مانند افرا، توسکا، انجیلی و ... در آن یافت میشود. رستوران مجهز و زیبا، آلاچیق های متعدد چوبی، پارکهای بازی کودکان، مسجد، سرویسهای بهداشتی و زمینهای ورزشی از جمله امکاناتی است که برای استفاده ي مسافران تدارک دیده شده است.
آبشار آب پری :
این آبشار زیبا در شهر رویان واقع شده است. جریان آب با شیبی 60 درجه از کوه، دانه های سنگی پایین جاده به طرف دره و درختان جنگلی در سینه کش کوه منظره زیبایی را در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدهد.
آب معدنی لاویج :
آب معدنی لاویج در 25 کیلومتری جنوب چمستان در روستای ییلاقی لاویج در میان درههای جنگلی البرز قراردارد. خواص درمانی دردهای استخوان، مفاصل، بیماریهای پوستی آب معدنی لاویج باعث شده که در تمام فصول سال مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی باشد.
پارک جنگلی کشپل :
در ابتدای جاده آسفالته لاویج در محور چمستان به آمل پارک جنگلی کشپل قراردارد. حاشیه زیبای ساحل رودخانه لاویج رود، وجود چشمههای پر آب، امکانات نسبی اقامت و پارک بازی کودکان این پارک را به تفرجگاه مردم منطقه و مسافران غیر بومی تبدیل کرده است.
فیل سنگی :
بعد از گذر از آب گرم لاویج با حداقل 10 دقیقه پیاده روی در مرکز روستای لاویج، قطعه سنگ بزرگی را خواهید دید که بر اثر عوامل فرسایش طبیعی به شکل یک فیل سنگی خودنمایی میکند این فیل سنگی برای بازدیدکنندگان قابل توجه است.
خانه ي نیما یوشیج :
خانه نیما یوشیج توسط پدربزرگ وی در بخش بلده، روستای یوش ساخته شده است. این خانه متعلق به دوران قاجاریه علاوه بر معماری آن به لحاظ اینکه یکی از شعرای مشهور کشورمان در آن میزیسته، از ارزش فرهنگی بالایی برخوردار است.
این خانه دارای پلان معمولی تیپ قاجاریه است. سردر ورودی این بنا به تاریخ 1128 است. جبهه ي شمالی آن دارای یک ارسی پرارزش با طرح گرهچینی پرکار است و اتاقهای طرفین ارسی و دارای 6 نورگیر مشبک چوبی با طرحهای جالب است.
عمدهي مصالح به کار رفته در این بنا خشت و گل و چوب است و روکار نما نیز گچبری میباشد. این خانه یکبار در سال 1370 مورد مرمت قرارگرفت و در سال 1373 توسط سازمان میراث فرهنگی خریداری شد و مجدداً در سال 1375 مرمت اساسی شد.
بقعه آقا شاه بالو زاهد :
بقعه آقا شاه بالو زاهد که در بخش چمستان قراردارد، از بناهای قرن نهم هجری قمری است. بر بالای این بنای هشت وجهی،گنبدی دو پوش ساخته شده است. این بقعه متعلق به آقا شاه بالو زاهد از عرفای اواخر قرن 7 و اوایل قرن 8 و مرشد شیخ حسن جوری عامل اصلی قیام سربه داران خراسان در عهد حکومت مغولان است.
بقعه جمشید کیا سلطان :
این بنا در داخل شهر رویان قرار دارد. بدنه و گنبد آن هشت ضلعی است و بر ترک ضلع شمالی آن کتیبهای از آجر برجسته به چشم میخورد که بر روی آن نام متوفی در سال 851هجری قمری حک شده است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان نور می توان به آبشار سوا سره در ناحیه ای از توابع بلده، پارك جنگلی نور در 2 كیلومتری شهر نور، غار پیرزن جانی در روستای اوكلاو نور، بقعه آقا شاه بالو زاهد در 21 كیلومتری جنوب شرقی سولده در روستای آهودشت نور، بقعه سلطان احمد، پل خشتی نور و كاخ تمیشان در 5 كیلومتری شرق نور، قلعه پولاد بلده اشاره نمود.
شهرستان نوشهر
شهرستان نوشهر از شمال به دریای خزر، از جنوب به رشته کوههای البرز، از شرق به شهرستان نور و از غرب به شهرستان چالوس متصل است.
جمعیت این شهرستان در سال ۱۳90، برابر با 128647 نفر بودهاست. نوشهر دارای دو بخش مرکزی و کجور است. ارتفاع آن از سطح دریا ۲٫۹ متر است.
نوشهر در گذشته به نامهاي خاچك، حبيبآباد و ده نو خوانده ميشد و سپس با احداث تأسيسات بندري در سال 1318 هـ. ش به نوشهر تغيير نام يافت. كجور از مناطق مهم باستاني و مركز رويان و پايتخت رستمدار بوده است. از مهمترين جاذبههاي تاريخي و فرهنگي نوشهر ميتوان به موارد زير اشاره كرد: برج آرامگاهي امامزاده طاهر مطهر برج آرامگاهي سيدعلي كياسلطان، برج آرامگاهي امامزاده حمزه رضا و نيز مجموعهي فرهنگي كندلوس، جنگل سيسنگان، دريا و بندر( نوشهر) . با فراهم آوردن امكانات بيشتر گردشگری از جمله تورهاي دريايي در اسكلههاي بندر نوشهر اين شهرستان بههمراه چالوس، به عنوان قطب بزرگ توريستي كشور مطرح خواهد شد.
پيشينه ي تاریخی :
قدیمیترین نام نوشهر سنگ تجن میباشد. آغاز شکلگیری این شهر از روستای گردکل و منطقه شهر پشت بوده است که در مجاورت رودخانه گردکل قرار داشت. در زمان قاجار به لحاظ نزدیکی به دریا و مناسب بودن ساحل آن جهت پهلوگیری شناورهای تجاری، این روستا مورد توجه شخصی بهنام خاچیک قرار گرفت. و این منطقه تبدیل به محلی مناسب برای مبادله و حمل و نقل کالا میان ایران و شوروی شدکه همین امرسبب رونق فعالیتهای مختلف اقتصادی در منطقه گردید. پس از مدت زمانی این منطقه مورد توجه حبیباله خان سردار خلعتبری تنکابنی (پدر سپهسالاراعظم تنکابنی؛ در آن زمان نوشهر با محوریت کجور قسمتی ازتنکابن محسوب میشد.) قرارگرفت که بهجهت آغاز فعالیتهای عمرانی به حبیب آباد معروف شد، سپس به دهنو و در سال ۱۳۱۸ هجری شمسی و در زمان پهلوی اول با ایجاد بندر نوشهر و یک سلسله اقدامات عمرانی با هویت شهری در کنار بافت روستايی به نوشهر تغییر نام یافت. بنابراین علل عمده استقرار و پیدایش شهر نوشهر در این منطقه را میتوان وجود رودخانههای متعدد، نزدیکی آن به دریا، کوتاه بودن فاصلهاش به تهران و موقعیت مناسب ساحل آن برای پهلوگیری شناورهای تجاری و حاصلخیزی اراضی اطرافش دانست.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی نوشهر :
چشمه گردو :
چشمه گردو نام چشمه زلال با آب فراوان میباشد که در فاصله پنج کیلومتری نوشهر در استان مازندران در محلی به نام روستای سنگ تجن (قدیمیترین نام شهرستان نوشهر) واقع شده است. این چشمه پرآبترین چشمه در منطقه غربی استان میباشد و به دلیل مناظر زیبای اطراف آن همه ساله پذیرای مسافران زیادی از اقصا نقاط کشور به این منطقه است. این چشمه، آب شرب دو شهرستان نوشهر و چالوس و روستاهای اطراف را تامین میکند.
سد آویدر :
سد آویدر، سد خاکی آویدر در فاصله حدودا ۳۰ کیلومتری شرق شهر نوشهر و در نزدیکی پارک جنگلی سیسنگان قراردارد. این سد و دریاچه پشت آن در فاصلهای دور از دریا و در دل کوهستان قراردارد که این امر سبب کاهش رطوبت هوا در این منطقه شدهاست. سد خاکی آویدر در حقیقت متعلق به ادارهي آبیاری منطقه است و دریاچه پشت سد نیز جهت تامین آب مورد نیاز زمینهای زراعتی منطقه ایجاد شدهاست.
دیوچشمه :
دیوچشمه جلوهای از جاذبههای طبیعی و منحصر به فرد در دامنه كوههای سر به فلك كشیدهي البرز در فاصله 55 كیلومتری جنوب شرقی نوشهر در روستای «آستانكرود» بخش ییلاقی و كوهستانی كجور، سالانه پذیرای شمار زیادی از طبیعتگردان و گردشگران است.
موزه کندلوس :
مجتمع فرهنگی و توریستی، امکانات مورد نیاز گردشگران اعم از اقامت، رستوران، پارک کودک، فروشگاههای مواد خوراکی، فروشگاه محصولات فرهنگی، موزه مردمشناسی، جذابیتهای کندلوس را دو چندان کرده است. موزهي این مجموعه با الهام از داستانهای شاهنامه ساخته شده است. در قسمتی از آن، اشیای مختلف و ارزشمند متعلق به دورانهای مختلف تاریخی و در قسمتی دیگر جلوههایی از آداب و رسوم و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه به نمایش گذاشته شده است. موزهي مردم شناسی این روستا دارای آثار ارزشمندی است که آن را از سایر موزههای کشور مسثتنی میسازد. این مجموعه برای زنده نگاه داشتن فرهنگ، هنر و سنتهای زیبای مردم کجور تاسیس شده است. اگر به کندلوس سفر کردید حتما به موزهي گیاهان دارویی این روستای ارزشمند نیز سر بزنید. موزهي گیاهان دارویی مجتمع كشاورزی كندلوس در سال 1365 با هدفكشت، پرورش، تولید و بسته بندی گیاهان اصلی دارویی و معطر و همچنین تولید اسانسها و روغنهای گیاهی تاسیس شد و برای اولینبار در ایران مبادرت به برپایی باغ بوتانیك (موزه گیاهان دارویی) در زمینی به مساحت ده هكتار نمود كه با كاشت بالغ بر 250 گونه گیاه ژنتیك ارزشمند در ایران به تولید و عرضهي محصولات گوناگون در زمینههای مختلف اقدام نموده و محصولات خود را به اكثر كشورهای جهان صادر مینماید.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه ها می توان به جنگل زربین دو آب در نوشهر روستای حسن آباد با فاصله 25 کیلومتری از نوشهر، ایستگاه قایقرانی خیرود در نوشهر جنب رستوران حسن چالوسی با فاصله 10 کیلومتری از نوشهر، غارچلک در نوشهر جنب کاخ ریاست جمهوری با فاصله 15 کیلومتری از نوشهر، پارک جنگلی سیسنگان در نوشهر سیسنگان با فاصله 30 کیلومتری از مرکز شهر، دریاچه خضر نبی در نوشهر روستای نیمور کجور با فاصله 70 کلیومتر از نوشهر، امامزاده محمد در روستای تازه آباد کيلومتر 2بلوار شهید خیریان، امامزاده سیدعلی کیاسلطان خیرود در روستای سیدعلی کیاسلطان واقع کيلومتر 10نوشهر به نور، سوته قلعه کجور در روستای کجور کیلومتر 70 نوشهر به کجور، امامزاده نبی علویکلا در روستای علویکلا کيلومتر 35 نوشهر به نور، امامزاده طاهر و مطهر هزارخال در کجور کیلومتر 65 روستای هزار خال، امامزاده دبیر صالحانی در کجور کیلومتر 75 روستای دبیر صالحانی، محور تاریخی لاشک پول در منطقه کجورـ با فاصله 70 کیلومتری از مرکز شهر، موزه مردم شناسی تبریزی در روستای کشکسرا جولاده با فاصله 4کیلومتری از مرکز شهر اشاره نمود.
شهرستان چالوس
این شهرستان از شمال به دریای مازندران، از جنوب به رشته كوه البرز، از شرق به نوشهر و از غرب به تنكابن محدود میشود. ارتفاع آن از سطح دریا 30 متر می باشد. جمعیت شهرستان چالوس در سال ۱۳90، برابر با 122736 نفر بودهاست. این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و کلاردشت، پنج دهستان و سه شهر است. شهر چالوس مرکز شهرستان که از شهرهای قدیمی استان به حساب می آید با این كه در منطقهای جلگهای قراردارد، ولی در جنوب آن كوههای پوشیده از جنگل « فشكور» و «تجك» را مشود دید. از جاذبههای مهم گردشگری این شهر کاخ چایخواران، کاخ اجابیت، دریاچه ولشت، منطقه ییلاقی کلاردشت، پارک جنگلی فین، تلهکابین نمک آبرود و هتل آزادی خزر میباشد. شهرستان چالوس که به عقیق همیشه سبز مشهور است یكی از زیباترین، معروفترین و مهمترین مناطق شمالی كشور است كه طبیعت زیبای آن، جادهی مشهورش و جاذبههای متعدد تاریخی و طبیعی، سبب شده این منطقه مورد توجه هر گردشگر خارجی و داخلی قرار بگیرد.
پيشينه ي تاریخی :
نام این شهر در گذشته های دور سالوس یا شالوس بود که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر به نام کبیره و کچه نیز وجود داشتهاست.
محمد بن اویس از امرای دوره تسلط خلفای عرب به دستور خلیفهي معتصم به حکمرانی چالوس منصوب شد. محمد بن اویس خود در رویان (قسمتی از طبرستان) استقرار یافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد. شهر چالوس در زمان حملهي امیرتیمور تخریب شد و سپس تا قرنهای متمادی به صورت روستایی کوچک باقی ماند.
به استناد متون تاريخي، چالوس بخشي از سرزمين رويان و از آباديهاي معتبر طبرستان محسوب ميشد و داراي پادگان نظامي، قلعه و استحکاماتي براي دفع حملهي ديلمان بود که البته مدتي نيز تحت نفوذ ديلمان بوده و مدت زيادي (کلارستاق) بخشي از محل ثلاث تنکابن بودهاست. اکثر جنگها در اين منطقه صورت ميگرفت. مقدسي در آثار خود از قلعه سنگي و مسجد جامع چالوس ياد کردهاست. از اين آثار اکنون چيزي باقي نماندهاست. نخستين بيعتهايي که مردم طبرستان در سال 250 ه. ق. با سادات نمودند در مسجد جامع چالوس انجام شدکه البته از این مسجد و قلعه سنگی اکنون چیزی باقی نمانده است . تاريخ اين شهر حکايت از فراز و نشیب های فراوان به ويژه در زمان حکومت سادات علوي در طبرستان دارد.
در دهه اول قرن حاضر(۱۳۱۰) با پشتیبانی دولت وقت آرام آرام به صورت شهری سازمان یافته در آمد و امروزه به شهری زیبا با امکانات فراوان جهانگردی تبدیل شدهاست. درباره وجه تسمیه این شهر میگویند چون بخش جلگهای نسبت به ارتفاعات پست تر دیده میشود به همین دلیل آن را »چالهاست» یا «چالهاس» مینامیدند که به مرور زمان به چارلس و چالوس تغییر نام یافت. براساس یافته های باستان شناسی، تاریخ قدیمی ترین ساکنان این شهرستان در کلاردشت به هزاره دوم قبل از میلاد میرسد.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی چالوس :
آبگرم معدنی پیش ترک :
روستای واحد واقع در جاده عباس آباد به کلاردشت ـ آبگرم معدنی «پیش ترک» واقع در بین روستای رودبارک و مجل کلاردشت ـ آبگرم معدنی «تلو» در جنوب روستای رودبارک ـ آبگرم «داریو» در نزدیکی روستای برار در دهستان بیرون بشم کلاردشتـ آبگرم «کندوا» در روستای آنگوران کلاردشت ـ آبگرم «لَلِه جار» در حاشیه روستای لَلِه جار در شمال شهر مرزن آباد ـ آبگرم روستای دلیر در کلاردشت.
آبشار اكاپل :
این آبشار که در جنگل كوهستانی سردی چال كلاردشت واقع شده چشم انداز و مناظری بدیع دارد. همجواری این آبشار با ییلاقات كلاردشت و زیبایی طبیعی آن كه دریاچه ولشت را نیز در خود جای داده، قابلیت تفرجگاهی آن را به طور فوق العادهای افزایش میدهد.
آبشار هریجان :
این آبشار بالای روستایی به همین نام در نزدیكی گردنه هزارچم در جاده تهران ـ چالوس قرار گرفته، بیش از 9 متر ارتفاع دارد ویكی از زیباترین آبشارهای كوه البرز است. این آبشار با آب فراوان، فضای مرتفع و بیشهای و چشم انداز كوهستانی، دره ای و جنگلی از فراز كوهی سنگی با پخش ابی ویژه سرازیر و در پایین دست به آبشارهای متعددی تبدیل میشود.
پارك جنگلی چالوس :
پارك جنگلی چالوس (فین) در هفت كیلومتری جاده چالوس ـ تهران واقع شده است. رودخانه چالوس كه از كنار آن میگذرد ویژگی خاص و جالبی به آن میبخشد. در این پارك، اردوگاهی احداث شده است که از امكانات تفرجگاهی نظیر میز، نیمكت ،جایگاه بازی مخصوص بچه ها و کلبه و کومه هایی برای اقامت مسافران برخوردار است.
پارك جنگلی نمك آبرود :
این پارك بیش از 200 هكتار مساحت دارد و مانند سایر پارك های جنگلی، درختان خودرو و انبوهی را در خود جای داده است. سن گونههای مختلف گیاهان شمشاد آن بیش از 700 سال برآورد گردیده است. پارك نمك آبرود با طبیعت بكر و وحشی، ضمن حفظ سیستمهای اكولوژیكی به عنوان یكی از پاركهای جنگلی زیبای جهان محسوب میشود.
دریاچه ولشت :
این دریاچه در جنوب غربی چالوس و شمال شرقی منطقه كلاردشت در میان درهای عمیق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هكتار،عمق متوسط آن 20 متر و حجم آب آن حدود سه میلیون متر مكعب می باشد. به دلیل شیرین بودن آب آن، این دریاچه مأمن پرندگان مهاجر، ماهی و سایر آبزیان است. دسترسی به دریاچه ولشت از طریق مرزنآباد و سمت غربی جاده چالوس امكانپذیر است.
مرداب كندوچال :
این مرداب در میان جنگل انبوه فین چالوس قرارگرفته است. این تالاب یك هكتار وسعت و حدود 4 تا 5 متر عمق دارد. آب آن از چشمههای اطراف تأمین میشود و شیرین است. غیر از درختان جنگلی كه دورتا دور آن را فرا گرفتهاند، پیرامون و سطح مرداب نیز پر از نی و گیاهان مردابی است. این تالاب در ارتفاع 730 متری دریا قرار گرفته است و مأمن پرندگان و آبشخور وحوش است
قله علم کوه و تخت سلیمان :
به دلیل جذاب بودن علم کوه و تخت سلیمان برای کوهنوردان ، در این قلهها کمپ کوهنوردی مستقر میباشد. از لحاظ فنی قله علم کوه در شمار هفتمین قله فنی جهان محسوب میگردد. در محدوده علم کوه و تخت سلیمان یخچالهای بزرگ طبیعی و دائمی وجود دارد که بزرگترین مجموعه یخچالی خاورمیانه است. یخچالهای علم کوه از نوع یخچالهای کوهستانی و درهای هستند که روزانه با سرعتی به طور متوسط بین ۳۰ سانتی متر تا یک متر در حرکتند این یخچالها متعلق به دوران سوم زمینشناسی بوده و ۶۰ میلیون سال قدمت دارند، اسامی آنها به ترتیب وسعت عبارتند از: یخچالهای هفت خوان ـ علم چال ـ یخچال شمال غربی علم کوه ـ تخت سلیمان ـ خرسان ـ چالون ـ مرجیکش.
كاخ اجابیت :
كاخ اجابيت در دوره سلطنت پهلوی، در روستای اجابيت از بخش كلاردشت ساخته شده است. این كاخ که در محلی مشرف به منطقه كلاردشت بنا شده، تزئینات و گچبریهایی زیبا به شیوه معماری اروپا دارد. محوطه این كاخ بسیار زیباست و در داخل آن لوسترهایی نفیس و گران قیمت قراردارد. کاخ اجابیت با حیاطی پوشیده از درختان سرو سرسبز در حال حاضر به عنوان استراحت گاه مورد استفاده قرار میگیرد.
كاخ چایخوران :
كاخ چایخوران چالوس در اوایل سلطنت سلسله پهلوی ساخته شد و نمای داخلی و خارجی آن تزئینات گچبری و كاشی كاری بسیار زیبا دارد. این كاخ بر خلاف سایر كاخهای این دوره، بسیار ساده و بی پیرایه است. مصالح عمده آن را سنگ و آجر تشكیل میدهد و پوشش بام آن به صورت شیروانی است. نفوذ معماری اروپایی در ساختمان كاخ به وضوح مشهود است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان چالوس می توان به تپه باستانی کلاردشت، هتل بنیاد ، سواحل چپکرود ، تله کابین نمک آبرود، ییلاق کلاردشت، دره رودبارک، علم کوه، پارک اوجابیت، آب معدنی دلیر، غار یخ مراد، پارک ورگاویج، پارک بنفشه ، یخچال طبیعی حصار چال و آبگرم معدنی «پیش ترک» واقع در بین روستای رودبارک اشاره نمود.
شهرستان عباس آباد
اين شهرستان از شمال به درياي خزر، از جنوب به شهر کلاردشت، از غرب به شهر نشتارود و از شرق به شهر سلمانشهر (متل قوي سابق) محدود ميگردد.
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان عباسآباد در سال ۱۳90 برابر با 47591 نفر بودهاست. در تقسیمات کشوری این شهرستان دارای دو بخش به نامهای بخش کلارآباد و بخش سلمانشهر با شهرهای: سلمان شهر، عباسآباد، نشتارود و کلارآباد میباشد.
عباس آباد با داشتن مناظرسرسبز، سواحل زيباي درياي خزر و دامنههاي سرسبز کوه هرساله پذيراي هزاران توريست ازسراسر کشور و جهان ميباشد. شغل اصلي مردم اين شهر کشاورزي و باغداري است از محصولات مهم کشاورزی در این منطقه برنج می باشد که کشت آن در فصل بهارآغاز شده و تا اواسط تابستان برداشت ميشود. کيوي، پرتقال، نارنگي از مهم ترین محصولات باغداري اين شهر ميباشد. همچنين پرورش گل و گياه در اين منطقه نیز رونق بسياري دارد.
پیشینه ی تاريخی :
چارلز فرانسيس مکنزي که در سال 1859 ميلادي از اين محل عبور کرده چنين وصفي در خصوص آن ارائه ميدهد. «به دره زيبايي رسيديم، به همين نام (عباس آباد) اين ده موقعيت خوبي دارد و روي پشتهاي سرسبز و به فاصله کمي از کنار دريا قراردارد. موقعيت عباسآباد از دهات بسياري که تا کنون ديده بودم مناسبتر مينمود. نام اين ده به شاه عباس مربوط نيست و نام يکي از اهالي محل است که باني آن بوده ... در اين ده بيست و پنج خانه هست. يک قبرستان دارد که مانند ساير قبرستانهاي ايران، هيچگونه تزئيناتي ندارد.»
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی عباس آباد :
پارك ملی خشكه داران :
دركیلومتر 30 محور تنكابن به چالوس بعد از شهر عباسآباد و قبل از سلمانشهر دركنار جاده واقع شده و تنها 120 متر با دریا فاصله دارد. این منطقه حفاظت شده که از آخرین بازماندههای اكوسیستمهای جنگلی جلگهای شمال ایران می باشد با مساحت تقریبی 2600000 مترمربع به عنوان تنها جنگل جلگه ای بهشمار میرود. این جنگل پوشیده است از انواع مختلف گونههای جانوری و گیاهی مانند توسكا از نوع كرك كه در ایران رو به انقراض است ،سه قلو انجیلی، انار، ممرز، بلوط، لیلكی یا كرات خرمندی، لرگ، ملج، انوع مهم شمشاد، ازگیل جنگلی و یاس وحشی. گونههای متنوع و فراوان جانوری نیز از قدیم در آن میزیستند و درحال حاضر زیستگاه حیوانات وحشی نظیر شغال، گرگ، خوك، گربه وحشی و پرندگانی مثل حواصیل خاكستری، قره، غاز، مرغابیها، دارغاز باكلان، اگوت بزرگ و كوچك میباشد.
خشكه داران با شرایط مذكور و برخورداری از ساحل زیبای دریای خزر و مجاورت با شهرهای توریستی و امكانات اقامتی و پذیرایی از جمله بهترین مناطق برای اجرای تور میباشد درحاشیه این منطقه نیز یك موزه تاریخ طبیعی ایجاد شده كه مجموعه تاكسیدرمی از حیوانات وحشی شمال ایران را به نمایش گذارده است و همواره مورد استقبال محققان و دانش پژوهان قرار می گیرد. با هماهنگی اداره محیط زیست میتوان از این منطقه زیبا بازدید كرد.
غار دانیال :
این غار زیبا در ارتفاعات مشرف به سلمانشهر قراردارد. سلمانشهر در 30 كیلومتری شرق تنكابن در مسیر ارتباطی كناره چالوس به تنكابن قراردارد. این شهر در ساحل زیبای خزر واقع شده و مسیر دسترسی به غار دانیال از وسط شهر و از خیابان میانی شهر و محور ارتباطی در محل میدان مركزی شهر جدا و وارد خیابان دری گوشه میشود. این خیابان در ادامه از شهر خارج و به طرف جنوب و دامنههای زیبای البرز ادامه پیدا میكند و در خاتمه به روستای چاری میرسد و از وسط رود چاری گذشته و پایان مییابد. كل فاصله تنكابن تا آخر روستای چاری 4 كیلومتر بوده و از محل با پای پیاده 1 ساعت زمان لازم است تا با عبور از ارتفاعات به دهانه غار رسید. داخل غار بسیار سرد بوده و آب گوارا و سردی هم در داخل آن جاری است مواد آهكی چكیده از سقف غار منظره زیبایی دارد. پهنای غار از 2 الی 5 متر متغیر است و طول آن نامعلوم است و به گفته بومیان به 6000 متر میرسد. شباهت زیادی بین این غار و غار علیصدر وجود دارد. این محل برای اجرای تور برای هر گروه سنی جالب و دلپذیر است.
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های شهرستان عباس آباد می توان به جاده توریستی عباسآباد به کلاردشت، پارك سي سرا در سلمان شهر، منطقه جنگلی جیسا در کلارآباد، جنگل تیلا کنار در سلمانشهر، منطقه ییلاقی مازیچال در عباسآباد، چشمه عثمان سرای سلمانشهر، مرداب نشتارود، پارک جنگلی خرمچال(منطقه نمونه گردشگری) در عباسآباد جاده لنگا با فاصله 7 کیلومتر از مرکز شهر، پارک جنگلی شمشاد در سی سرا و بقعه سيدکيا ابولحسن واقع در مزار شهداي مشهديسرا اشاره نمود.
شهرستان تنکابن
این شهرستان از شمال به دریای مازندران، از مشرق به شهرستان چالوس از جنوب به استان قزوین و از غرب به شهرستان رامسر محدود است.
جمعیت شهرستان تنکابن در سال ۱۳90، برابر با 153940 نفر بودهاست. طی تقسیمات کشوری دارای سه بخش مرکزی، بخش خرم آباد (دهستان بلده؛ دهستان دوهزار؛ دهستان سههزار)، بخش نشتا (دهستان تمشکل؛ دهستان کترا) و شهرهای تنکابن (شهسوار)، نشتارود، خرم آباد، شیرود، عباس آباد، سلمانشهر و کلار آباد می باشد.
يكي از بخشهاي مهم طبرستان در آغاز دوره اسلامي رويان وکجور بود و تنكابن منطقهاي از خاك رويان محسوب ميشد. تنكابن را با كلارستاق و كجور محال ثلاثه نيز ميناميدهاند و مركز آن خرمآباد بوده است. مهمترين جاذبههاي تاريخي و فرهنگي آن عبارتند از: قلعه تنكا، پلي خشتي قلعه گردن، ساختمان شهرباني، ساختمان شهرداري و پل هشت چشمه تنكابن ، مناطق توريستي دوهزار و سه هزار، ساحل دريا و رودخانه چشمه كيله. محصولات عمده كشاورزي تنكابن، برنج، گل و گياه، چاي و مركبات و كيوي ميباشد.
پیشینه ی تاریخی :
تنكابن يا شهسوار در گذشتههاي دور رستمدار هم خوانده ميشد. پادوسبانان تا زمان شاه عباس اول حكومت محلي اين منطقه را در اختيار داشتند.پیش از صفویان نام این شهر تنکابن بود و از روزگار صفویه تا سال 1209 ه.ق که آقا محمد خان قاجار به شاهی رسید، فیض نام داشت. در دوره قاجاري آن را دوباره تنكابن نام نهادند. پس از سقوط قاجاريه و با روي كارآمدن پهلوي اول نام اين شهر شهسوار و با وقوع انقلاب اسلامي مجدداً تنكابن شد در مورد نام تنکابن ژاک دومورگان عقیده داشت که تنکا نام دژی بود که در حمله تیموریان از میان رفت و تنکابن یعنی دژ یا قلعه پایین تنکا( پسوند بُن در زبان مازندراني بِن تلفظ ميشود به معني پايينِ ميباشد و در اسامي مکانهاي زيادي در مازندران وجود دارد).
درمورد سکنه باستاني تنکابن آنها را منتسب به آمارها يا همان آمارد ميدانند،دردوران بسيار کهن يعني درزماني که شاهان هخامنشي بر ايران فرمان ميراندند، در کرانه جنوبي درياي خزر اقوام کادوسي و تپوري و آمارد ميزيستند که پيوستگي نژادي آنها با نژاد آريايي کاملا مشخص نشده است. تپورها در مازندران و طبرستان و کادوسيها در گيلان سکونت داشتند. در مورد محل سکونت مرها يا آمارها اطلاعات کاملی در دست نیست، برخي از محققين نوشتهاند آماردها در دره سفيدرود بودهاند که نام قديم رودخانه مذکور آماردبي (آمرديوس) از نام همين قوم و منسوب به آنهاست که در قسمت غربي سرزمين مردها بوده و قسمت شرقي آن هم خط ميانه آمل و نور بوده گفته ميشود نام اين شهر نيز از نام آنان مشتق شده که البته اکثر تاريخنگاران نام آنها را مشتق از آموييها(گروهي ازمهاجران آريايي) ميدانند. گروهي ديگر از مورخين محل سکونت آماردها را در نواحي کوهستاني بين آمل و تنکابن قلمداد کردند. چنين به نظر ميرسد که محل سکونت آماردها بين دو طايفه کادوسيها (کادوزيها) و تپورها بوده است؛ يعني از آمل فعلي (رود اراز يا هراز) به طرف مغرب تنکابن تا ديلمان. بنابراین می شود گفت که پيش از ورود و استقرار آرياييها در اين سرزمين، اقوام بومي در مناطق مختلف تنكابن ميزيستهاند به ويژه استخوانهايي كه در مناطق كوهستاني پيدا شده، حاكي از آن است كه اقوامي از آماردها (آمردها) در اين ديار سكونت داشتهاند.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی تنکابن :
دشت دریاسر :
جادهی آسفالته دو هزار از سه راهی خرم آباد و قبل از پل چشمه كیله آغاز و با عبور از شهر خرمآباد و دو راهی لتاك و پارك چالدره با طی مسافت 40 كیلومتر به كلیثم میرسد از این نقطه در شرق جاده به صورت پیاده به حدود 5/1 ساعت زمان صعود به قله سیالان دشت زیبای دریا سر وجود دارد. این منطقه 200000 متر مربع مساحت دارد، ارتفاع دشت از این صحرا 1800 متر بوده و به این خاطر در تابستان دارای آب و هوای بسیار مطبوعی است. وجود كوههای زیبای هر تنگ لات خان بن، سیاه كل و كل تلا، كوههای پوشیده از گیاهان، چشمهها و رودهای پرآب دریاسر را بهعنوان یكی از جاذبههای منحصر بهفرد كشور معرفی میكند.
منطقه ییلاقی سه هزار :
مسیر دسترسی تنكابن به خرم آباد پس از عبور از قلعه گردن به سمت جنوب امتداد یافته و در دو راهی لتاك در جانب شرقی وارد یك جاده خاكی میشود كه به طرف منطقه زیبای سه هزار ادامه پیدا میكند. دره سه هزار منطقهای بكر، زیبا با چشماندازهای بدیع، چمنزارها، جنگلهای مرتفع و جلگهای، رودخانه پر آب سه هزار، آب و هوای مطبوع به همراه آبشار و چشمههای آب گوارا و آرامش رویایی برای گروههای توریستی مشتاق آرامش و طبیعت كاملاً ایدهآل است.
پس از طی كردن مسافتی در حدود 35 كیلومتر با وسیله نقلیه در صورت 30 كیلومتر پیادهروی در دو كیلومتری شمال شرق روستای میانرود در غرب رودخانه پرور آب معدنی شلف قراردارد كه مواد قلیایی، نمكی، آهكی، فسفر، اكسید آهن، سیلیس، پتاس، آلومین، كلر، سود، كربنات، منیزیم و اسید سولفوریك تشكیل شده و با دارا بودن خواص طبی فراوان برای درمان بیماریهای مختلف، نظیر امراض كلیوی سوء هاضمه و نقرس، امراض جلدی و درد روماتیسم مفید است. این آب معدنی به همراه مناظر زیبای طبیعی اطراف مورد علاقه ورزشكاران و طبیعت گردان میباشد.
پارك جنگلی چالدره :
در 18 كیلومتری مسیر تنكابن به دو هزار و در كنار جاده قراردارد. مسیر دسترسی به آن آسفالت می باشد. پارك زیبای چالدره با 94 هكتار مساحت در میان دلتای دو رود سه هزار و دو هزار و محل اتصال آنها قراردارد این پارك از امکاناتی نظیر پاركینگ، سرویسهای بهداشتی، آب و برق وآلاچیق برخوردار است.
آبشار فرهاد جوی :
جاده آسفالته دو هزار و سه هزار كه از تنكابن آغاز میشود پس از عبور از خرم آباد به منطقه قلعه گردن میرسد كه منظرهی جالبی را در دامنه ارتفاعات كوتاه و جنگلی از جلگه و دریای تنكابن به نمایش میگذارد. این محل با تنكابن 8 كیلومتر فاصله دارد در كنار جاده از تونل انحرافی و تاریكی قلعه تنكا كه آب و لمرود را به رود سه هزار ملحق میكند آبشاری ایجاد شده كه ده متر ارتفاع دارد و تا 50 متر قابل افزایش است
آب گرم معدنی فلك ده :
این مكان بكر در لیر سر قراردارد. مسیر آن از سه راهی خرم آباد در داخل شهر تنكابن و قبل از پل چشمه كیله آغاز و پس از عبور از شهر خرم آباد به دوراهی لتاك میرسد، از این محل پس از عبور از پل به فاصله اندك، دو راهی سه هزار و لیر سر وجود دارد كه از این محل جاده بهصورت خاكی ادامه پیدا میكند كل فاصله تنكابن تا روستای سنتی فلكده 33 كیلومتر است. وجود آب گرم با درجه حرارت متوسط در كنار رودخانه لیرسر و یك چشمه آب سرد به همراه جنگلهای انبوه و كوههای پوشیده از درخت می تواند گردشگران زیادی را به سفر به این منطقه تشویق کند.
آب معدنی شلف :
آب معدنی شلف که در سه هزار، در نزدیکی چشمه آب گرم سه هزار واقع شدهاست، ازآبهای معدنی بسیار گوارا و شفابخش است که برای هضم غذا و ناراحتیهای کبدی و تنظیم دستگاه گوارشی بسیار موثر و مفید میباشد، طعم آن شبیه لیموناد است و املاح معدنی گوناگونی دارد.
قله سیالان :
سيالان مرتفع ترين قله تنكابن است كه درمسير صعود داراي مناظري بكر و کم نظير ميباشد. مسير تنكابن به سيالان از ميان جلگههاي سرسبز و كوههاي پوشيده از گياهان مختلف و روستاهاي زيبا ميگذرد بدين ترتيب كه:
از تنكابن دو راه در پيش است راه نخست پس از عبور از زنگشيا محله به كشكوه و سليمان آباد و راه دوم بسمت جنوب پس از عبور از خرم آباد و قلعه گردن به دوراهي متك ميرسد كه راه غربي به سمت ارتفاعات دو هزار و راه شرقي به ارتفاعات سه هزار ختم ميشود از دو راهي مذكور براي رسيدن به قله سالان ميبايد تا كليثم در پايين دره دو هزار از وسيله نقليه استفاده کرد. كل فاصله 45 کیلومتری تنكابن تا كليثم به صورت آسفالت بوده و بعد از آن كار صعود آغاز ميشود. قله سيالان 4600 متر ارتفاع دارد و با شكوهي وصفناشدني از دو هزار خودنمايی ميكند براي رسيدن به قله به صورت پياده حدود 5 ساعت وقت لازم است.
قلعه تنكا :
در ده متری غرب فرهاد جوی واقع در جادهی آسفالته قلعه گردن به دو هزار آثاری برجای مانده از سنگ و ساروج به چشم میخورد. سنگ و ساروجی محکم که در فواصل متفاوت و با ارتفاع مختلف وجود دارد. این آثار نشانگر وجود قلعهای در این سامان در روزگاران پیشین میباشد. شکل سنگ و ساروج و مکانی که در آن قامت برافراشته به خوبی نشان میدهد در دورههای قدیم مردمانی جهت دفاع از این سامان دست به کار ساختن قلعهای شدهاند. وجود چاه مانندهایی به عمق 2 تا 3 متر در درون این سنگچینها حکایت از چارهاندیشی قلعه نشینان دارد که آب مورد مصرف خود را گویا از طریق فرهاد جوی تامین میکردند. موقعیت مکانی قلعه به گونهای بوده است که در جانب جنوبی آن رودخانه ولمرود و سینه صاف و صخرهای کوه مانع از دستیابی دشمن به این نقطه شده است. در قسمت شمال و شرق و غرب، قلعه بر اطراف کاملاً اشراف داشته به طوری که اجازه حرکت و ورود به دشمن را نمیداده است. این قلعه که تنکا نام دارد و مربوط به سده 6 ه.ق. است در شهرستان تنکابن، بخش خرم آباد، دهستان بلده، روستای قلعه گردن، تپه جنوبی قهوه خانه آبشار واقع شده است. این قلعه در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۲۱۹۶۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
قلعه سيالان :
سياه لان به معني كوه سياه يا خشم آلود است كه در انتهاي رودخانه دوهزار قراردارد. در سرچشمه دوهزار چندقلعه وجود دارد كه قلعه سياه لان در مرتفع ترين آنها یعنی در ارتفاع 4100 متری واقع است كه بالاتر از قلعه «خانه بن» و دشت بزرگ «درياسر» است.
قلعه يا دژ «سيالان»، تماماً از سنگ است و پر از حفرهها وگودالهاي عميق (تقريباً ده متر) كه از سنگ و آهك كوبيده است. در كف زمين دو اتاق و يك تونل باريك است كه دشوار و به حالت سينه خيز ميتوان از آنجا گذشت و پايين رفت. اين قلعه اتاقي دارد با سنگهاي پهن مربعي و با دیوارهایی از سنگ و ساروج كه سطح بيروني آن را گلاندود كرده بودند تا از دور ديده نشود.
قلعه سياه لان از طرف غرب، تمام آباديهاي الموت را زير نظر داشت و از شرق ناظر بر روستاهاي دوهزار بود، در گذشته برای کنترل رفت و آمد روستاییان از این قلعه استفاده می شد،(مسيري كه قلعه زير نظر داشت مسير عبور و مرور روستاييان دوهزار و الموت بود)، در فصلهاي بهار و تابستان و پاييز كه عبور و مرور بيشتر بود، كنترل بيشتر ميشد. در فصل زمستان این مسیر به دلیل پر بودن از برف و يخ بسته ميشد.
قلعه ماركو :
قلعه ماركو بين تنكابن و سختسر (رامسر فعلي) قراردارد. قلعه بر كوهي است منفرد و مثلثي شكل از جنس آهك كه از سلسله جبال البرز جدا مانده است. انتهاي قلعه ديده باني داشت كه مسافران گيلان به تنكابن را تحت نظر داشتند ومراقب مهاجمينی بود كه از جنگل بيرون ميآمدند و به صورت جنگ وگريز به رهگذران يا قلعه هجوم ميآوردند. تنكابن، بعد از مغول، به گيلان باج و خراج ميداد و اين كار تا اوايل قاجار ادامه داشت. قلعه ماركو را آل بويه متصرف شدند و در آن ديدبان گذاشتند تا كاروانيان در امان بمانند. این قلعه طي صدسال اخير كمكم نابود شد و سنگهاي آن به عنوان سنگ بنا به غارت رفت و قلعه و نصفي از كوه نابود شد. درحال حاضر در اطراف قلعه چند ويلا ساختهاند و مردم براي تفريح و هواخوري به ماركو ميروند!
از دیگر جاذبه ها :
از دیگر جاذبه های گردشگری شهرستان تنکابن می توان به قله گردكوه، قله مازوچال، قله شاه رشيد، كوه بلور(شاه سفيدكوه)، كوهستان ليمرا، كوهستان پيش كوه، كوهستان نوشا، كوهستان داكو، كوهستان مازولنگاسر، كوه سرو دينارسرا، آب گرم معدني سه هزار، غار كبود آبي (کاچول) در منطقه سه هزار واقع در روستای لیره سر، آب بندان جيسا، ساختمان شهرباني، پل چشمه كيله واقع در داخل شهر، عمارت ديوان خانه و مسجد قديمي و قلعه پيروز در شهر خرم آباد در حدود يک کيلومتري جنوب شهر، بقعه آقاشیرعلی درمیان ناحیه خرم آباد، بقعه سّیدعلیکیا در روستای رودپشت، امامزادگان طاهر و مطهر در سیف کلایه و امامزاده اوج بن علی پایین اشتوج اشاره نمود.
شهرستان رامسر
رامسر غربیترین شهرستان استان ، از شمال به دریای مازندران، از جنوب به ارتفاعات البرز میانی، از غرب به بخش چابکسر از توابع استان گیلان و از شرق به شهرستان تنکابن منتهی میشود. ارتفاع آن 20 متر از سطح دریای آزاد پایین تر می باشد.
جمعیت این شهرستان در سال ۱۳90، برابر با 68323 نفر بودهاست و مساحت کل آن 688 کیلومتر مربع است. شهرستان رامسر از سه شهر رامسر، کتالم، سادات شهر و یک بخش مرکزی و چهار دهستان به نام های جنت رودبار، چهل شهید، سخت سر و اشکور تشکیل شده است.
از لحاظ پوشش گیاهی منطقه، رامسر از سه قسمت جنگل، مرتع و کشتزار تشکیل شده است و از مهمترین محصولات کشاورزی آن چای، برنج، مرکبات و... را میتوان نام برد. رامسر به عنوان دومین شهر پرباران کشور از آب و هوای معتدل و مرطوب برخوردار می باشد.
پیشینهی تاریخی:
رامسر در گذشته دهی آباد به نام سخت سر بوده است ، در کتب و متون تاریخی و جغرافیایی واژههای گرمه رود و سخت سر برای محدوده فعلی این شهر به کار برده شده است. واژه رامسر در سال 1314 خورشیدی جایگزین واژه سخت سر گردید. سابقه و پیشینه تاریخی این شهر در بعضی کتب و متون تاریخی بیش از 10 قرن ذکر شده است.
جهانگردان زیادی از این شهر بازدید کردند و به توصیف آن در کتاب های خود پرداختند: فریز، ابت، مسیو بهلر، ملگونف، مکنزی، رابینو و. . . از جمله این جهانگردان می باشند. منطقه رامسر به خاطر داشتن شرایط زیست محیطی مناسب نظیر منابع غذایی فراوان، خاک مساعد از دیرباز سکونت گاه اقوام مختلف بوده است و وجود آثار و محوطههای تاریخی متعدد گواه بر این ادعا است.
جاذبه هاي گردشگري، تاریخی و فرهنگی رامسر:
جواهرده:
جواهرده يكي از مناطق زيبا در استان مازندران و شهرستان رامسر است. در مورد نام اين روستا عقايد مختلفي وجود دارد، در گذشته آن را جورده به معني ده بالا در مقابل جيرده يعني پايين ده ميناميدند. جواهرده منطقهاي تاريخي با جنگلهاي سرسبز است كه نيمي از سال پوشيده از برف و در فصل تابستان از هواي بسيار مطبوع برخوردار است. اين منطقه رويايي، شاهكار طبيعت و نگين فيروزه فام كوههاي البرز به شمار ميرود كه از 3 جهت در محاصره كوه قراردارد. گهواره سنگي، سلاژپشته، شيرسنگي، چشمههاي زيباي طبيعي از مناطق ديدني جواهرده به شمار ميروند. از ورزشهاي رايج منطقه كوهنوردي و صعود به ارتفاعات زيباي جواهرده (قله سماموس)، كشتي محلي گيله مردي و اسب سواري است. مسجد آدينه و گورهاي گبري از آثار تاريخي جواهرده به شمار ميرود.
بوستان جنگلي صفارود:
مسير دسترسي به اين بوستان از ابتداي جاده جواهرده در ميدان غربي شهر رامسر آغاز می شود و پس از 9 كيلومتر این جاده زیبا به پاركی در كنار رود صفارود منتهی میشود. اين بوستان در ميان دره و در پايين جاده قراردارد كه پلههايي نيز براي ورود بهآن از جاده ساخته شدهاست. وجود جنگل، رودخانه، آب معدني، آب و هواي مطبوع به اين مكان جلوه خاصي بخشيده است.
قله مارکوه:
قله مارکوه از سلسله کوههاي البرز است که در 6 کيلومتري شرق رامسر،در ارتفاعی زیاد از سطح دریا و 3 کيلومتري ساحل آن و در محور ارتباطي تنکابن به رامسر واقع شده است. سطح این قله با وسعت چندهزار مترمربع با انواع درختچهها، درختان انجيلي، بلوط، شمشاد و ازگيل پوشيده شده است.
وجود پله در ضلع جنوبي کار صعود را آسان كرده است. شهر کتالم، چشماندازهاي زيباي آن به دريا، مزارع برنج و باغات چاي و مرکبات در شمال قله، تسلط به تپهها و ارتفاعات سرسبز البرز و روستاهاي اطراف و رودخانه نسارود در شرق به اين مکان موقعيتي ويژه بخشيدهاست.
غار بام بامه:
اين غار در جنوب هتل و جنوب غربي محله رمک در ميان جنگلهاي پوشيده از درختان کهنسال در فاصله 200 متري دامنه کوه قلعه بند قرارگرفته است. دهانه آن به شکل مثلث بوده و حدود 40 متر عمق دارد و احتمالاً در گذشته محل اختفاي اشياي باارزش و عتيقه بوده است. غار بام بامه ديدني، ترسناک و از عجايب رامسر محسوب ميشود.
كاخ مرمر (موزه تماشاگه خزر):
كاخ سلطنتي رامسر يا كاخ مرمر يكي از نفيسترين آثار دوران پهلوی در شمال ايران است. این كاخ به دستور رضا شاه پهلوی در سال 1316 به بهره برداري رسيد و تا انقلاب سال 1357 به عنوان اقامتگاه خانواده پادشاهی استفاده ميشد. ساختمان كاخ در ميان باغي به مساحت 60000 متر قراردارد كه اولين نهالهاي مركبات اصلاح شده و گياهان تزییني ناياب در اين باغ که يكي از جالبترين و متنوعترين باغهاي ايران می باشدكاشته شده است.
هتل رامسر (هتل آزادي) :
هتل رامسر داراي دو ساختمان هتل جديد و هتل قديم ميباشد. اين هتل داراي معماري بسيار زيبايي است. موقعیت جغرافیایی این هتل که ازجنوب به کوههاي بسيارزيباو از شمال به کازينو منتهي ميشود آن را به يکي از زيباترين مکان های رامسر تبديل کرده است. هتلهاي قديم و جديد داراي 150 اتاق و سوئيتهاي مجلل ميباشند و داراي امكانات زيادي نظير سينماي اختصاصي و رستورانهاي زيبا و ... هستند. اين هتل در مرکز شهر رامسر قراردارد.
از دیگر جاذبه ها:
از دیگر جاذبه های شهرستان رامسر می توان به آبشار ازارک در منطقه سنگ پشته، آبشار هيسيان وآبشار چاردر، آبشار ريزش براز و آبشار احسينه، آبگرم ماس راش و تنهیجان در منطقه جنت رودبار، آبشار خشکا در منطقه هريس، آبشار لج و ميج در منطقه اشکور رامسر، آبشار دره راشه واقع در ضلع غربی جاده رامسر به جواهرده، در منطقه جنت رودبار (بلندترين آبشار منطقه)، تله کابین رامسر که تقریبا ۵ کیلومتری رامسر در جاده رامسر به چابکسر، دریاچه قو واقع در2 کیلومتری جواهردهف رودخانه ازارک، غار ياغي لوکا، غار گرگرلوکا، پارک جنگل دالخاني، مقبره آقا بسمل و مقبره آقا پلاسید و مقبره سید کیا در برشی در سادات شهر، امامزاده آقا سید محمد نیاسته ، امامزاده چهل شهیدان و بقعه امامزاده سيدابوالقاسم دريا پشته رامسر اشاره نمود.
((مشاهير مازندران))
محمد بن جریر طبری (زاده۲۲۴ در آمل یا طبرستان ـ درگذشته۳۱۰ هجری قمری در بغداد) مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب تاریخ طبری است. از طبری به عنوان بزرگترین تاریخ نویس جهان یاد میشود. محمدبن جریر طبری در سال ۲۲۴ ه. ق. در آمل یا طبرستان چشم به جهان گشود. وی در عین مورخ بودن مفسری پرتوان نیز بود، وی کتاب تاریخ طبری را نگاشت که در آن وقایع به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۳۰۲ هجری را در برمیگیرد. تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ جهان و ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب در واقع مأخذ عمده تمام کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند
مرزبان ابن رستم پریمی:این نویسنده بزرگ که در قرن چهارم هجری می زیست . این نویسنده در قرن چهارم هجری در شهر باستانی پریم ساری بدنیا آمد . اثر جاودان مرزبان نامه بعد از کلیله و دمنه و با شیوه نگارش مشابه یکی از گنجینه های تاریخ ادبیات زبان فارسی است
نیما یوشیج (زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۴ خورشیدی در دهکده یوش استان مازندران ـ درگذشته ۱۳دی ۱۳۳۸ خورشیدی در شمیران استان تهران) شاعر معاصر ایرانی و بنیانگذار شعر نو فارسی است.
محمدولی تنکابنی (۱۳۰۵-۱۲۲۶هجری خورشیدی) معروف به سپهسالار اعظم یکی از دو فاتح معروف تهران در جریان انقلاب مشروطه و پنج دوره رئیسالوزرای ایران بود.
امیر پازواری معروف به شیخالعجم و امیرالشعرا از شاعران مازندرانی دوران حکومت صفویان است که به زبان مازندرانی شعر میسرود.
طالب آملی ملک الشعرا محمد طالب آملی شاعر بزرگ ایرانی (زاده ۹۹۴ - ۱۰۳۶ هجری قمری در آمل) متخلص به طالب، معروف به طالبا و ملک الشعرا، از شاعران بزرگ سده یازدهم هجری قمری میباشد. او به هند رفت و شاعر شهیر شد و در لاهور درگذشت.
میرزا هاشم آملی از روحانیون بزرگ و علمای شیعه اهل ایران بود. میرزا هاشم لاریجانی، در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی در روستای پردمه لاریجان، در هفتاد کیلومتری شهر آمل، به دنیا آمد. در دوران کودکی، به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد آقا سید تاج و احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در همان شهر فراگرفت. او دهها شاگرد بزرگ تربیت کرد. همچنین او پدر برادران لاریجانی است. میرزا هاشم آملی در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
پرویز ناتل خانلری (زاده اسفندماه ۱۲۹۲در مازندران ـ درگذشته ۱ شهریور ۱۳۶۹) ادیب، سیاست مدار، زبانشناس، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی است.
اسپهبد مرزبان یکی از ملوک طبرستان و از شاهزادگان آل باوند بود. وی به زبان طبری کتابی به نام مرزباننامه نوشت. این کتاب به سبک کلیله و دمنه و از زبان حیوانات میباشد که محمدبن غازی آن را ترجمه کرد و روضةالعقول نامید. بعد از وی در قرن هفتم قمری سعدالدین وراوینی آن کتاب را تصحیح و به فارسی ترجمه کرد. علاوه بر این کتاب از وی دیوان شعری نیز به جا مانده است که «نیکینامه» نامیده شده است. در ميان شعرای مازندران و گرگان نام وی مرزبان بن رستم بن شروین و دیوان او را گیلنامه ذکر کردهاند.
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه از نخستوزیران دوران مشروطه و محمدعلیشاه قاجار بود. بیش از دو ماه این مقام را نداشت و پس از او ناصرالملک به مقام ریاست وزرایی رسید.
عبدالله جوادی آملی (زاده ۱۳۱۲ در آمل) معروف به آیتالله جوادی یا علامه جوادی مفسر قرآن، استاد فلسفه اسلامی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، فیلسوف، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، صاحب تفسیر در دست تدوین تسنیم، از امامان جمعه موقت پیشین قم و یكی از مراجع تقلید شیعه ایرانی است.
ابن فرخان ابوحَفص عُمَر بن فَرُّخان طَبَری در آمل چشم به جهان گشود (در گذشتهٔ۲۰۰ ه. /۸۱۵ م) ستارهشناس و معمار ایرانی و مترجم از زبان پارسی میانه بود.
عبدالکریم هاشمینژاد (۱۳۱۱ در بهشهر ـ ۷ مهر ۱۳۶۰ در مشهد)، روحانی مخالف حکومت پهلوی بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به دست تروريستها شهيد شد.
ابراهیم خواص از دانشمندان مسلمان ایرانی در سده سوم هجری قمری بود. ابواسحاق ابراهیم بن احمدبن اسماعیل (د ۲۹۱ق/۹۰۴م)، یکی از مشایخ صوفیه و از اقران جنید و نوری. در ری اقامت داشتهاست (ابن جوزی، ۴/۱۰۲). زادگاه او را بغداد دانسته و پدرش از آمل به بغداد آمده بودهاست (جامی، ۱۳۷؛ نامة دانشوران ناصری، ۶/۳۶۹ ). گفتهاند که شهرت ابراهیم به خواص (از خوص به معنی برگ خرما) از این روی بوده که وی با بافتن و فروش آن زندگی میگذرانده است. برج طغرل یا ابراهیم خواص مقبره او است.
ابوالعباس قصاب آملی عارف و صوفی قرن چهارم قمری بود. وی مرید محمد بن عبداله طبری و معاصر با عضدالدوله دیلمی (۳۷۲ -۳۳۸ ق) بود. او از مشایخ صوفیهٔ آمل و طبرستان بود و علم بالای لدنی داشت. او استاد ابو سعید ابوالخیر و شیخ خرقانی بود.
عبداله ناتلی آملی بزرگیاندیشمند فاضلی گرانبها و استاد اساتید ابوعبدابراهیم بن حسین الناتلی الآملی از مشاهیر رجال بزرگ جهان در قرن چهارم شاگرد ابوالفرج بن الطیب و استاد ابوعلی سینا بود که در منطق و ادبیات دست داشت.
ابن ربن طبری اِبْن ِرَبَّن طَبری، با عنوان کامل ابوالحسن علی بن سهل، پزشک بزرگ و معمار ایرانی سده ۳ قمری (۹ میلادی) است. او استاد زکریا رازی و معمار شهر بغداد بوده است.
عمادالدین طبری با نام کامل عمادالدين ابو جعفر محمد بن ابی القاسم علی بن محمد بن علی بن رستم بن یزدبان طبری آملی کجی یا معروف به عماد الدین طبرسی، از علما و محدثین قرن ششم هجری است.
علیاکبر شیرودی سروان خلبان علی اکبر قربان شیرودی (دی ۱۳۳۴بالاشیرود تنکابن ـ ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ بازی دراز) خلبان جنگی ایرانی بود. که به درجه شهادت رسید.
ملا علی کنی یکی از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه در اواخر قرن سیزدهم هجری است. مرحوم کنی دانشمندی فقیه، مجتهدی اصولی، شخصیتی استوار، پر قدرت و با مکنت بود. بسال ١٢٢٠ در خانواده علی آملی در بخش کن متولد شد و از کودکی به دانش دینی علاقه نشان داد چون از شهر علم و ادب یعنی آمل آمده بود. او علیرغم خواست پدرش به جای دروس جدیده با عزمی راسخ در غیاب بستگان به خواندن دروس عربی و فقهی میپرداخت و با تحمل مصائب، دروس سطح را به پایان برد و در اعداد افاضل علمای درس، صاحب ضوابت و صاحب جواهر قرار گرفت. مرحوم کنی بیشتر مراتب دانشهای او از کرسی درس شیخ انصاری نصیب او شد و پس از سالها بحث و تحقیق در حوزه عراق به درجه اجتهاد و استادی ارتقا یافت.
شیخ فضلاله نوری، (۱۲۸۸-۱۲۲۲) زاده روستای لاشک در منطقه کجور مازندران پسر ملاعباس نوری مازندرانی (کجوری) معروف به شیخ فضلاله یا حاجی شیخ فضلالله از مجتهدان شیعه دوازده امامی و از منتقدین انقلاب مشروطه ایران بود که به علت انتقادهایش که بیشتر جنبه مذهبی داشت، به حمایت و همراهی از محمدعلی شاه شهرت داشت. وی پس از فتح تهران، در میدان توپخانه به دست مشروطهخواهان به دار آویخته شد.
ملا محمد اسماعیل خواجویی محمد اسماعیل مازندرانی معروف به خواجویی یا خواجوئی یا خواجوی با نام کامل ملا محمد اسماعیل بن محمد حسین علاءالدين بن محمدرضا مازندرانی خواجوی عالم وارسته فلسفه، فقه، یکی از بزرگترین دانشوران قرن دوازدهم هجری است.
حسن طبری آملی مشهور به حسن حسنزاده آملی و علامه حسن زاده آملی (زاده ۱۳۰۷) (فرزند عبداله) روحانی مجتهد و ریاضیدان، استاد حوزه، ستاره شناس، فيلسوف است
سید ابوالحسن شمسآبادی سید ابوالحسن آلرسول معروف به آیتالله شمسآبادی مازندرانی (۱۲۸۶ ـ ۱۸ فروردین ۱۳۵۵) روحانی بزرگ ایرانی بود که در اصفهان مجاهدتهای زیادی انجام داد.
محمدتقی فلسفی با نام کامل محمد تقی فلسفی تنکابنی که در در ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. سخنران شهیر در ۶ سالگی به دبستان توفیق رفت و به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت. فلسفی در سال ۱۳۷۷ درگذشت و در باغ طوطی (صحن شاهعبدالعظیم) دفن شد. در ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. در ۶ سالگی به دبستان توفیق رفت و به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت. فلسفی در سال ۱۳۷۷درگذشت و در باغ طوطی (صحن شاهعبدالعظیم) دفن شد.
پسر شهر آشوب با نام کامل ابوجعفر، محمد بن على بن شهرآشوب بن ابونصر بن ابوالجیش مازندرانى ملقب به رشیدالّدین و عزالدّین و مشهور به اِبنِ شهرآشوب ساروی (۴۷۵ - ۱۲ شهریور ۵۷۱ هجری خورشیدی، ۱۰۹۶ - ۲۷ اوت ۱۱۹۲ میلادی)، مفسر، محدث، ادیب و فقیه بزرگ شیعه است. تنها یکجا کنیهاش «ابوعبدالله» آمده و از آنجا وارد منابع اخیر شدهاست.
فخر رازی با نام کامل محمد بن عمر بن حسین بن علی طبرستانی، فقیه و فیلسوف مسلمان ایرانی که درسال ۵۴۴ هجری قمری در ری متولد شد و وفاتش در سال ۶۰۶ هجری، در هرات اتفاق افتاد. پدرش ضیاءالدین عمربن حسین آملی است که اصلاً از طبرستان آمل میباشد، لقبش فخرالدین است و به امام رازی یا امام فخر رازی نیز شهرت دارد. او بر علوم عقلی و نقلی، تاریخ، کلام، فقه، اصول و علوم ادبی عصر خود تسلط کامل داشت. کتابهایش در دوران حیاتش بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به عنوان کتب درسی از آنها استفاده میشد.
محمد بن محمود آملی پزشک، فیلسوف شهیر ایرانی از مازندران که در قرن چهارم میزیست. علامه محمد بن محمود ملقب به شمسالدین آملی از علما و محققین و پزشک بزرگ شیعه در قرنهای هفتم و هشتم هجری است.
ابوسهل بیژن کوهی بوسهل بیژن بن رستم کوهی یا ابوسهل کوهی طبرستانی ریاضیدان و ستارهشناس سدهي دهم ایرانی و اهل مازندران، زاده یکی از کوههای لاریجان بود. او کتابی دربارهي نواقص مسائل ارشمیدس نوشت و اولین بار اقدام به محاسبه نصفالنهار نمود.
ابن اسفندیار آملی مورخ قرن ششم و هفتم و اهل کهن شهر آمل میباشد. وی مؤلف تاریخ طبرستان است.
شیخ طبرسی امینالاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرِسی یا شیخ طَبرِسی (۵۳۲-۴۵۴ خورشیدی) با لقب «امین الاسلام» دانشمند و فقیه شیعه ایرانی است که کتابهایی دربارهٔ علوم دینی عصر خود تألیف کردهاست. آرامگاه وی در ۵ کیلومتری خارج قائمشهر، بین روستای افرا و شیخکلی از توابع دهستان بالاتجن واقع شدهاست.
محدث نوری حاج میرزا حسین نوری طبرسی مشهور به علامه محدث نوری، علامه نوری، حاجی نوری و صاحب مستدرک در ۱۴ دی ۱۲۱۷ش (۱۸شوال ۱۲۵۴ق) در روستای سعادتآباد نور دیده به جهان گشود. وی فرزند
علی کنی معروف به آیتالله حاج ملاعلی کنی از فقهای بزرگ امامیه، مجتهد بزرگ و متنفذ ایران در زمان قاجار بود. او در سال ۱۲۲۰در روستای کن پا به عرصه وجود نهاد. اصل او از آمل، مازندران بود.
ملامحمد شریف مازندرانی مشهور به شریفالعلماء یا شریفالعلم از علما و مدرسین برجسته حوزه علمیه کربلا بود. این فقیهی اصولی و جامع علوم عقلی و نقلی، در اواخر قرن دوازدهم هجری قمری در شهر کربلا دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی را در خدمت بعض اساتید فراگرفت و سپس از محضر سید محمد مجاهد بهره برد و سرانجام در محفل علمی سید علی طباطبایی معروف به صاحب ریاض، تحصیلات خود را به پایان برد.
شیخ خلیفه مازندرانی معروف به شیخ خلیفه بنیانگذار نهضت سربداران خراسان بود. محمد بن جریر بن رستم طبری با نام کامل ابوجعفر محمدبن جریر بن رستم الطبری آملی دانشور و کلامشناس برجسته امامی اواخر سده سوم قمری که اصلاً از آمل طبرستان بود.
سعیدالعلماء محمدسعید بارفروشی مازندرانی معروف به علامه سعیدالعلماء (زاده ۱۱۵۲ روستای دیوکلا در اطراف بابل ـ درگذشته ۱۲۳۳ در بابل) از فقها و مراجع تقلید ایرانی در قرن سیزدهم شمسی بود. وی نقش عمدهای در مقابله با بابیت مخصوصاً در جریان اجتماع و شورش قلعه طبرسی داشت.
یحیی بن ابیمنصور بزیست فروزان یا ابوعلی یحیی بن ابیمنصور (که پس از مسلمان شدن بدین نام مشهور شد)، اخترشناس بزرگ ایرانی است.
سلمان هراتی شاعر نوپرداز و متعهد در اول فروردین ۱۳۳۸ در روستای مرزدشت از توابع خرم آباد تنکابن به دنیا آمد.
گاهشمار محلي :
در گاه شماري مازندارني كه به نام «فرس قديم » شناخته ميشود، سال 365 روز دارد و آن، دوازده ماه 30 روز است و 5 روز به نام «پيتك» يا «پتك» اين سال، 6 ساعت و كسري كمتر از 1 سال خورشيدي دارد و از اين رو ماههاي آن گردان است و جاي هر ماهش با گذشت 128 سال يك ماه پيشتر ميافتد. مازندراني ها سال اين گاهشماري را از « اركه ما» (آذرماه) آغاز و به «اونما» (آبان ماه) ختم ميكنند. پنج روز «پيتك» را هم به پايان « اونما» ميافزايند و هر يك از ماهها را به ترتيب زير چنين ميخوانند: اركما (آذرما) دما يا ديما (دي ماه) وهمن ما (بهمن ماه) نوروز ما يا نرزما يا عيدما (اسفندماه) سيوما يا فردين ما (فروردين ماه) كرچ ما يا كرچ ما (ارديبهشت ماه) هر ما (خرداد ماه)
تيرما ( تير ماه ) مردال ما يا ملارما (مرداد ماه) شرويرما يا شروين ما (شهريور ماه) ميرما (مهرماه) اونما (آبانماه) نظير اين گاه شماري را «امير تيمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در كتاب «نصاب طبري» زير عنوان «اسامي ماههاي فرس «چنين ياد كرده است: سيوماه و كرچ و هره ماه تير دگر هست مردال و شروين مير چه اونه ماهواركه ماه است و دي ز پي وهمن و هست نوروز اخير پتك را بدان خسمه زائده به آئين. هرگز صغير و كبير مازندرانيها نخستين روز هر ماه را «مارماه » مينامند و در سپيده دم آن در هر خانه مرد يا زن يا كودكي خوش قد پا به آستانه خانه ميگذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرين روزهايش خوش بگذرد. نيز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نميكنند و چيزي به كسي نميدهند يا نميبخشند و چنين كارهايي را بدشگون ميپندارند. چگونگي هواي هر روز از پنج روز پيتك را نشانهاي از هواي ماهي از پنج ماه پس از آن ميدانند. اگر هواي نخستين روز پيتك آفتابي باشد هواي روزهاي« اركما» را هم آفتابي ميپندارند. يا اگر هواي دومين روز آن باراني باشد، هواي «دما» را باراني ميدانند، بهمين گونه چگونگي «وهمن ما» «فردين ما» و «نوروزما» ميانگارند. همچنين هواي هريك از روزهاي طاق «كرچما» را تا چهاردهم، يعني روزهاي اول و سوم و پنجم. سيزدهم، كه جمله هفت روز ميشود، نشانهاي از هواي روزهاي «كرچما» و شش ماه ديگر سال ميدانند. مثلا اگر آسمان روز اول «كرچما» گرفته و باراني شود، هواي سراسر ماه «كرچما» را گرفته و باراني ميپندارند. يا اگر هواي روز سوم آن باز و آفتابي شود، هواي تمام روزهاي ماه «هر ما» را باز و آفتابي خواهند دانست. بههمين طريق هواي روزهاي پنجم و هفتم و سيزدهم را نشانههايي از براي هواي ماههاي «تيرما» «مردال ما» و ... «اونما» ميانگارند اين هفت روز از «كرچما» را «كرچ در» مينامند و در اين روزها گلكاري نميكنند، تن نميشويند، موي سر و چهره نميتراشند و پشم گوسفند و موي بز نميچينند و چون معتقدند كه: اگر گلكاري بكنند مار در خانهشان آشكار خواهد شد و آشيانه و تخمگذاري خواهد كرد. اگر موي سر بتراشند يا تن بشويند، موي سر و تن و چهرهشان سفيد ميشود و ميريزد. اگر پشم گوسفند يا موي بز را بچينند، بيماري و بلا در دام ميافتد.
آغاز تاريخ تبري همزمان با سال 31هجري است. پس از در گذشت يزدگرد سوم، اسپهبد گيل ژاماسبي پادشاه تبرستان براي آيين نياكان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاريخ نوين مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در اين سرزمين آغاز گشت. هرسال تبري به چهاربخش، بهار، تابستان، پاييز، زمستان تقسيم ميشود. هرسال داراي دوازده ماه است و هر ماه سي روز ميباشد كه به اضافه پنج روز پتك ميشود. در سال چهارم يك روز به پتك افزوده ميشود و نام آن شيشك است. آغاز هرسال تبري از نخستين روز از فردينه ماه يعني برابر با3 مرداد ماه شمسي و25جولاي ميلادي است.
زبان و گویش :
زبان طبري يا مازندراني، بازماندهي زبان ايرانيان قديم است كه ديرتر وكمتر از ساير زبانها تحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون عربي، مغولي، تاتاري قرار گرفته است.
تا قرن پنجم هجري، پادشاهان طبرستان به خط پهلوي مينوشتند و سكه ميزدند. دوكتيبه كه به خط پهلوي در رِسِكت، واقع در دودانگه ساري، و گنبد لاجيم واقع در سوادكوه به دست آمده است، مؤيّد اين مطلب است.
موسيقي مازندران :
موسيقي اصيل تبري (مربوط به كوهستانها و جلگههاي مركزي مازندران (موسيقي عليآباد كتول) مربوط به بلوك آستارآباد قديم (به مركزيّت پيچك محله) موسيقي گداري (به مركزيّت قنبرآباد بهشهر) موسيقي خنيايي شرق استان (مربوط به جلگههاي شرق مازندران از كردكوي تا مياندرود ساري) موسيقي غرب مازندران (از دو سوي رودخانه چالوس تا دوسوي رودخانه نشتا) موسيقي مركزي مازندران كه تقريبا خاستگاه اصلي كليهي نغمات، آواها و نواهاي پنجگانهی تبري زبان به شمار ميآيد در همهي نواحي كوهستاني از هزارجريب تا كوهستانهاي كجور و محال ثلاث (تنكابن) و در نواحي جلگهاي از مياندرود تا شرق رودخانه چالوس عموميت و كاربرد دارد. اين موسيقي از يك سو بر پايهي دو مقام آوازي پراهميت منطقه يعني تبري و كتولي بنا شده و از سوي ديگر برمحور دهها قطعه و تكّه سازي چوپاني منطقه شكل گرفته و گسترش يافت. دو مقام كتولي و تبري رفته رفته به موسيقي سازي منطقه راه يافتند و بر غنا و تنوع آن افزودند. مقام تبري با استفاده از اشعار منسوب به امير پازواري هم در بخش سازي و هم در بخش آوازي به اميري شهرت يافت. كتولي نيز تحت تأثير موسيقي ساير مناطق واقوام، حالات مختلفي يافت كه اصليترين و كهنترين آنها كتولي رايج در مناطق مركزي است. علاوه بر اين شبه مقاماتي آوازي همچون چاروداري حال و منظومههاي متعددي همچون طالبا اركان و اساس موسيقي اين منطقه را تشكيل ميدهند. با الهام از مقامات و منظومههاي مورد بحث، آواهاي ديگري با عنوان سوتها بروز يافتند كه ميتوان آنها را از نظر ساختاري در چارچوب ريزمقامات مورد بررسي قرارداد. اين مجموعه در كنارهی گهره سريها يا لالاييها، نواجشها، موري و ريزمقامات يا كيجاجانها كلّيات موسيقي آوازي مناطق مركزي مازندران را تشكيل ميدهند.
مايگي آواهاي مازندراني در شور و دشتي است و آن دسته از مقامات و ريزمقامات آوازي يا سازي كه يا مايههايي جدا از مايگي فوق ملاحظه ميشوند. از موسيقي ساير مناطق و يا اقوام الهام يافته و به موسيقي منطقه پيوستهاند. موسقي سازي نيز در اين منطقه بسيار متنوع است و پرتعداد است.
اصليترين و قديمترين بخش از اين موسيقي شامل تعدادي از قطعات سازي است كه به شيوههاي زندگي دامي كهن اختصاص دارد. هرچند در حال حاضر جنبههاي كاربردي اين تكّهها از ميان رفته است ولي همچنان در نواي ساز (چوپانان) و يا نوازندگان جاري است. از اصليترين اين تكّهها بايد از كمرسري، تريكهسري، كردحال يا چپون حال، ميش حال، بورسري، دشتي حال، ولگ سري، سنگين سما نام برد كه توسط لَلهوا يا ني چوپاني مازندران نواخته ميشوند. بخش ديگري از موسيقي سازي اين منطقه را بايد به موسيقي مراسم و آيينها جستجو كرد كه توسط سرنا نواخته ميشود. شاخصترين اين تكّهها كه در عروسي، جشنها و اعياد مورد استفاده قرار ميگرفتهاند، جلوداري، ورساقي، آروس يار، گورگه، رووني، جليت، تركموني، حناسري، كلنج زر، درون، آروس كفا، پيشنوازي نام دارند. برخي از اين تكّهها مانند آروس يار و جلوداري بعدها به قطعات لَلهوا پيوسته و توسط اين ساز نواخته شدند. علاوه بر اين آنچنان كه پيشتر اشاره شد بسياري از مقامات و منظومههاي آوازي همچون تبري (اميري)، كتولي، طالبا، نجما، حقاني به موسيقي سازي الحاق يافته و به جمع قطعات لَله وا و كمانچه افزوده شدند. نتيجه اينكه ريزمقامات يا ترانههاي مازندراني بر اساس مقامات آوازي و سازي اين منطقه پديد آمدند كه در اين بخش به بررسي آنها خواهيم پرداخت.
ريزمقامات در مناطق مركزي مازندران (كيجا جان) :
ريزمقامات مناطق مركزي مازندران به سه گروه تقسيم ميشوند و هرگروه با ويژگيهايي قابل شناسايي هستند. گروه اول ريزمقاماتي كه بر اساس آواها و تكّههاي كهن موسيقي تبري شكل يافتهاند.
گروه دوّم، ريزمقاماتي كه با پيدايش آوازهاي مذهبي به ويژه موسيقي تعزيه بروز نموده و از موسيقي سنتي همراه آن الهام يافتهاند.
گروه سوّم ريزمقاماتي كه برداشتي از موسيقي اقوام و طوايف مستقر در منطقه ميباشند و يا تحت تاثير مقامات آوازي و سازي ساير مناطق ايران پديدار شدهاند. كه ذيلاً به خصوصيات هريك از گروههاي سهگانه فوق پرداخته خواهد شد.
ريزمقامات اصيل تبري :
مناطق گستردهاي ازكوهستانهاي مازندران از هزارجريب تا بيرون بَشم و جلگههاي حدّ فاصل شهرستان ساري تا غرب نوشهر از مجموعه ريزمقاماتي استفاده ميكنند كه بر پايه اصيلترين و كهنترين آواها و تكّههاي چوپاني مازندران شكل يافتهاند. مايگي بيشتر آنها در شور دشتي است و ساختمان آنها بر اساس توالي و تكرار جملات موسيقي و شعر استوار است كه در هر دور به جملات كوتاهتري متّصل شده و بر اساس شيوهي بداهه خواني و حسّ فردي خوانندگان حالات ويژهاي ميپذيرد.
اشعار در اين ريزمقامات غالباً به گوشوارهايي منتهي ميشوند كه به تركيب بند و ترجيعبند در اشعار كلاسيك ايران شبيه است. با اين همه در اجراي شيوههاي كهنتر ريزمقامات كه توسط خنياگران و شعرخوانهاي محلّي بيان ميشود، حالات مشتركي از اشعار عروضي و هجايي به چشم ميخورد، كه جاي تأمّل بيشتري دارد. جداسازي اين اشعار از جملات موسيقي، عدم تطابق آنها را با قالبهاي شعر كلاسيك ايران نشان ميدهد. خوانندگان مختلف تلاش ميكنند تا اين گونه اشعار را با سبك و سياق خود با جملات موسيقي هماهنگ سازند. از همين رو ممكن است در اجراهاي مختلف از يك ريزمقام، با كششها، تحريرها و مترهاي بديعي مواجه شد.
ميزان تغيير در اجراي ريزمقامي واحد، در روستاها و شهرهاي مختلف در حدّ تغيير لهجهي زبان تبري است. اين گروه از ريزمقامات در مناطق كوهستاني نسبت به مناطق جلگهاي از اصالت بيشتري برخوردارند و ساختار سنتي آنها كمتر دستخوش دگرگوني شده است. طبيعي است در مناطق جلگهاي، تراكم جمعيت، ارتباط گستردهتر با برخي از فرهنگهاي همجوار و درآميزي با مهاجرين، موجب تغييراتي چند در برخي حالات و ريتم اين گروه از ريزمقامات شده است. با اين همه اين گروه در كليت خود چه در مناطق كوهستاني و يا جلگهاي، همسو و همانندند. شيوههاي اجرايي اين ريزمقامات بر اساس نظام و قواعد خاصي است و با آنكه خاستگاه و منشاء ملودي آنها به شدّت از مقامات يا منظومههاي آوازي همچون اميري، كتولي و طالبا متأثر است امّا پس از آنها به خصوص بعد از اجراي كتولي خوانده ميشود.
بايد گفت كه ريزمقامات از نظر حالات و مضمون اساساً به مراسم و آيينهاي سرورآميز و يا موضوعات معيشتي ارتباط داشتهاند اما شعرخوانها (شِرخون) و خنياگران كه در مجالس و شبنشينيها راوي مقامات و منظومهها، همراه با نقل داستانهاي عاشقانه و يا احاديث بودهاند، كمتر به اجراي ريزمقام ميپرداختند.
ريزمقامات متأثر از موسيقي مذهبي :
پيدايش اولين گونههاي موسيقي مذهبي در قالب شبيهخوانيها، مراثي و نوحهها كه بيشتر توسط تعزيهخوانها و مدّاحان كومش و مناطق مركزي ايران به اجرا در ميآمد. به لحاظ بار اعتقادي و مذهبي مورد توجه مردم منطقه قرار گرفت. رفتهرفته بسياري از نوحهها و مراثي براساس و مدل تصنيفسازي موسيقي سنتي شكل يافته و در منطقه متداول شدند.
اين گروه از نوحهها و مراثي بهعكس تعزيه، از نظر اجرايي داراي محدوديت زماني و مكاني نبوده و در بيشتر سوگواريها معمول شدند. با گذشت زمان تكرار و عموميت اين موسيقي، تأثير آشكاري بر موسيقي، به ويژه بر منظومهها و ريزمقامات تبري برجاي گذاشت. اين احتمال قابل طرح است كه برخي منظومههاي موسيقيايي مازندران همچون نجما، حيدربك و صنمبر تحت تأثير موسيقي مذهبي شكل يافته و بسياي از ترانهها در چهارگاه و سهگاه نيز از همين موسيقي متأثر شده و ضمن پذيرش و آميختن در اين ميان در تأثير برخي از ريزمقامات و قطعات آوازي و يا سازي امروز مازندران، از موسيقي مذهبي نميتوان ترديد داشت. به طور نمونه مرثيهی «خنجر ميزند شمر» با تغيير مايگي از بيات ترك به شوشتري، «به ليلا باريكلا« تغيير نام يافته و عيناً به مجموعهی ريزمقامات مازندران افزوده شد. همچنين آواز عباسخواني (رجزخواني) در تعزيه، عينا با عنوان عباسخوني به قطعات سازي مازندران انتقال يافت كه توسط لَلهوا نواخته ميشود.
(( آداب و رسوم ))
نوروز خووني: noroze koni
نوروز خوانان معمولاً پانزده روز قبل از فرا رسيدن عيد نوروز به داخل روستاها ميآيند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههاي محلي، طليعه سال نو را به آنان مژده ميدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند كه يك نفر اشعار را ميخواند، يك نفر ساز ميزند، نفر ديگر كه به آن كوله كش kolekas (باركش) ميگويند به در خانههاي مردم ميرود و صاحب خانه نيز با دادن پول، شيريني، گردو، تخم مرغ و نخود و كشمش از آنان پذيرايي ميكند.
چهارشنبه سوري :
از مراسم به جامانده در ايران زمين، چهارشنبه سوري است كه در آخرين چهارشنبه هرسال برگزار ميشود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشي، درست ميكنند. آشي كه هفت نوع ترشي مانند آب نارنج، آب ليمو، آب انار، سركه، گوجه سبز، و آب ازگيل (اُو کِنِس ou kenes) در آن ميريزند و بعد از آماده شدن بين همسايهها پخش ميكنند. این آش به آش آخر چهارشنبه معروف است. در آخرين چهارشنبه سال زنان تدارك آش ترشي را ميبينند كه در نوع خود بينظير است و جنبهي تبرك و شفابخشي دارد. در اين آش از چندينگياه استفاده ميشود، از شكوفههاي آلوچه گرفته تا بِچا بِچا beca beca (گل پامچال وحشي) و گل بنفشه و سبزيهاي گوناگون ديگر. يك پاي ثابت اين آش حتما گَزَنه ميباشد. احتمالاً ترشي آش اظهار دلسردي از سال كهنه ميباشد. از قديم الايام اين آش ترش را در روز سوم مرده ها طبخ ميكردند و به همه مهمانان علاوه بر طعام، آش ترش هم ميدادند كه اين هم نشانه تنفر از غم و ناراحتي بود. در هر صورت مردم اين منطقه، آش ترش آخرين چهارشنبه سال را به نيت مردگان خود خيرات ميكنند. اگر كسي به خاطر اشتغال زياد موفق به پختن اين آش نشود، حتماً سهمي از آش همسايهها و يا اقوام خود ميبرد. در غروب آن روز با آرزوي شادي و خوشي براي خود و خانواده خود از روي آتش ميپرند و عبارت زير را میخوانند: چهارشنبه سوري كمي پارسال دسوري كمي، امسال دسوري كمي
عيد: aeed
هنگام تحويل سال افراد خانواده دور سفره هفت سين كه با ظرافت و سليقه خانم خانه چيده شده مينشينند و در حاليكه پدر خانواده دعاي تحويل ميخواند منتظر سال نو ميشوند. در گذشته كه امكانات ارتباطي مانند راديو و تلويزيون نبود با تيراندازي يا گفتن اذان سال جديد را به همه اعلام ميداشتند. بعد از اين كه سال نو شد كسي كه به عنوان مادرمه یا مارمه کر marme kar (کسی که سال را تحویل میکند) انتخاب شده با مجمعي كه در آن قرآن، آيينه، آب، سبزه و شاخههاي سبز جوان قراردارد وارد خانه ميشود چهارگوشه اتاق ها را آب ميپاشد قرآن را كنار سفره هفت سين ميگذارد و شاخههاي سبز (درخت آلوچه) را به اين نيت كه سال سرسبز و خوش و خرمي براي خانواده باشد، جلوي در اتاق آويزان يا روي طاقچه اتاق ميگذارد. دراين روز مادر خانه، غذاي عيد، سبزي پلو با مرغ يا گوشت درست ميكند. علاوه بر آن غذايي به عنوان خيرات براي اموات ميپزند و بين مردم پخش ميكنند. در غروب شب اول سال به اين اعتقاد كه چراغ خانه آنها هميشه روشن و نوراني باشد، به سر در خانهها شمع يا شعله آتش آويزان ميكنند.
جشن نوروز ماه :
مردم مازندران در اواسط مرداد ماه جشني به نام نوروز ماه دارند. وقتي كه اولين محصول برنج زودرس رسيد، بعد از جمع آوري و درو با همان برنج غذا درست ميكنند و درخارج از روستا جشن پايان كار ميگيرند. اين مراسم درست مانند سيزده به در است و اعتقاد دارند كه اين روز را حتماً بايد بيرون از روستا به سر برد، در واقع اين جشن يك نوع سپاسگزاري به درگاه خداوند است.
ـ جشن خرمن پس از جمعآوری محصولات کشاورزی در خارج از روستا در زمینهای مزروعی صورت میگرفت.
مراسم تيرماه سيزده: (روز آرش كمانگير مازني) :
جشن تيرماه یا جشن تيرگان که در زبان محلي به آن «تيرما سيزده شو tirmah sizdeh so» گفته ميشود، همان جشن معروف ايرانيان باستان است که در تاريخ باستاني طبري مصادف با دوازدهم آبان ماه ميشود. در رابطه با تاريخچه اين جشن نيز روايات مختلفي وجود دارد. برخي پيروزي كاوه بر ضحاك و جشن مهرگان را مبناي جشن ميدانند و برخي از مردم معتقدند که تيرگان شب تولد حضرت علي (ع) است ولي برخي نيز معتقدند كه جشن تيرما سيزه شو يکي از کهنترين جشن ايرانيان و مردم استان مازندران ميباشد و ارتباطي به تولد حضرت علي (ع) يا اسلام ندارد. اين جشن در تاريخ پيش از اسلام در ايران بزرگ وجود داشته است. در تيرما سيزده شو با برپايي آيينهاي ويژه و آماده کردن خوراکيهاي سيزدهگانه جشن گرفته ميشود. همه خانوادهها در اين شب کنار هم جمع ميشوند و تا پاسي از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههاي بزرگترها سپري ميشود.
آيين سنتي 26 عيد ماه :
آيين ويژه سنتي 26 عيد ماه طبري هر سال در تاريخ 28 تيرماه شمسي در بيشتر نقاط این استان برگزار ميشود. در روستاي امامزاده حسن سوادكوه اين مراسم با آداب خاصي انجام ميشود اين رسم به جشن مردگان نيز معروف است. بر اساس سنت رايج و باورهاي مردم در زمانهاي قديم فريدون پادشاه پيشدادي به خونخواهي پدرش، ضحاك پادشاه را سرنگون ميكند. مردم خبر اين پيروزي را در شب با آتش زدن بوتهها به يكديگر اطلاع ميدهند. و فرداي آن روز با برپايي جشن و مسابقه كشتي، اين پيروزي را گرامي ميدارند.
امروزه نيز مردم از نقاط مختلف به امامزاده حسن ميآيند و علاوه بر خيرات كردن براي اموات خود و روشن كردن شمع روي مزارها، تماشاگر مسابقه كشتي سنتي لوچو ميشوند. در اين روز كشتيگيران سوادكوه در اين محوطه گرد ميآيند و به مصاف هم ميروند. در مناطق جلگهاي جشن مردگان در آرامگاهها برگزار ميشود.
مراسم ورف چال (برف + چاله = برف در چاه ريختن) varfe cal
يكي از مراسم قابل توجه در ارتباط با آب در روستاي اسك واقع در جاده هزار مراسم ورف چال است. اين مراسم در يكي از روزهاي جمعه در فاصله اول تا پانزده ارديبهشت ماه كه آخرين برفهاي زمستاني در حال ذوب شدن است. انجام ميشود. تاريخ اجراي اين مراسم قبلاً از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده ميشود. در اين روز كليه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه كوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذاي ظهر و بساط ميوه و چاي از روستا خارج شده و امور روستا در اين روز در دست زنهاي محل است كه با اجتماع در مساجد و نقاط ديگر به اجراي برنامههايي مانند عروس و داماد شاه وزير بازي و ... سرگرم هستند. از ورود هر مردي به داخل روستا جلوگيري ميشود در صورتي كه مردي به تذكرات و اخطار آنها توجهي نكند و داخل روستا شود، به شدت با چوب به وسيله زنهاي محل تنبيه ميگردد. مردان روستا پس از رسيدن به محل ورف چال كه از دوران گذشته چاهي درآنجا براي جمعآوري برف به وسيله شخصي به نام سيد حسن ولي حفر شده و مقبره او نيز در روستاي نياك محل زيارت اهالي منطقه است، اقدام به جداكردن قطعات برف از كوه ميكنند و هر كس به توانايي خود مقداري از قطعات آخرين برف زمستاني را به داخل چاه ميريزد. پس از پرشدن چاه از برف و پوشانيدن در چاه مردان به صرف ناهار و چاي و ميوه در اطراف چاه ميپردازند و نماز به جا ميآورند. سپس همگي به روستا باز ميگردند.
اين مراسم ريشه در مبارزه با كم آبي براي مسافران و دامها در فصل تابستان دارد. با توجه به اين كه منطقه مورد بحث در گذشته يكي از مناطق دامداري محسوب ميشد. دامدارها براي تامين آب مورد نياز دامها در فصل تابستان كه برفهاي روي كوه آب ميشد، اقدام به ذخيره برف در اين چاه ميكردند تا در موقع كم آبي، آب مورد نياز دامها را فراهم كنند. امروزه منطقه مورد بحث اهميت گذشته خود را از نظر پرورش دام از دست داده ولي اين سنت قديمي همچنان در بين اهالي محل ادامه دارد.
گت چله شو gate cle so: یا شب يلدا: (يلدا به معني تولد/ تولد مهر تولد ميترا)
شب اول زمستان را گت چله مينامند. در اين شب بنا به سنت ديرين همه افراد خانواده دور هم جمع ميشوند و با خوردن هندوانه ماست و ميوه و آجيل سرماي فصل زمستان را از خود دور ميكنند. اعتقاد بر اين است كه با خوردن ماست يا هندوانه در شب يلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد. در اين شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود از هفت خانه چيزي ميگيرند. اگر كسي آنها را نديد و نشناخت حتماً به آنچه نيت كردهاند، خواهند رسيد.
مراسم شیلون یا شیلان silon یا مراسم باران خواهي
يكي از مراسم رايج به هنگام خشك سالي مراسم باران خواهي است. به زبان محلي اين مراسم را شيلون يا شيلان مينامند. به اين منظور ابتدا از اهالي محل مواد اوليه براي پخت شير و برنج و يا آش مورد نظر آنها جمعآوري ميشود در روز معين اهالي در مكان مقدسي مانند مسجد، تكيه، امامزاده و يا در اطراف درخت مقدس جمع ميشوند و پس از پخت آش به وسيله زنهاي محل، مراسم دعا و روضه خواني انجام ميشود و از خداوند طلب باران ميكنند. پس از صرف آش مراسم به پايان ميرسد. از ديگر عقايد مردم منطقه كه در اين زمينه به جا گذاشتند، قراردادن پايهي منبر در آب و يا ريختن آب به روي فردي سيد است.
آفتابخواهي :
اگر بارندگي زياد باشد، براي اين كه باران بند بيايد، نام هفت يا چهل كچل را بر كاغذ مينويسند و آن را به بندي آويزان ميكنند تا باد بخورد و باران قطع شود. يا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و درآمدن خورشيد ميكنند. در روستاي كرات كياسر شهرستان ساري، اگر باران ببارد و مانع فعاليت كشاورزي شود، زنهاي روستا به طور جمعي شعر زير را ميخوانند: باران كو، باران بيپايان كو، گندم كه زير خاكه، از تشنگي هلاكه، يا حضرت سليمان، روز آفتاب و شب باران. در روستا ولويه كياسر ساري هنگامي كه باران به مدت چندروز ادامه داشته باشد براي بند آمدن آن بچههاي روستا قوطيهاي حلبي را به نخي ميبندند و دو سر نخ را ميگيرند و در كوچههاي محل راه ميروند و دسته جمعي شعر زير را ميخوانند: قوطي قوطي آفتاب كن، يك مشت برنج تو آب كن، ما بچههاي گرگيم، از سرمايي بمرديم، يا قرآن، يا كتاب فردا بشه آفتاب. در روستاي كليج كلا دودانگه در هنگام بارش زياد باران، بچههاي محل لباس كهنه ميپوشند و با جارو و گل و لاي كوچهها را به هم ميزنند و ميخوانند بابروم بابروم، امروز آفتاب فردا آفتاب پيرا (پس فردا) آفتاب. آنگاه افراد هر خانواده به بچهها مواد غذايي و يا شيريني ميدهند. در روستاي عليآباد دودانگه، وقت بارش زياد باران اهالي محل پارچهاي را از امامزاده شاهزاده حسين ميربايند، پس از آفتابي شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه ديگر به امامزاده پس ميدهند.
ظل بیتن zel bayten یا گرفتن ماه و خورشيد:
گرفتگي ماه و خورشيد را ظل zel (تاريكي) مينامند و معتقدند كه اژدهايي جلوي آن را گرفته است در اين حالت براي رهايي و برطرف شدن تاريكي از ماه به پشت بام ها ميروند بر ظرف مسي ميكوبند و با تفنگي تيراندازي ميكنند. علاوه بر اينها نماز آيات ميخوانند و دعا ميكنند.
گره ونی gare vani: یا گهواره بندي
در بيشتر نقاط شهري و روستايي استان، رسم بر اين است كه در دهمين روز تولد نوزاد، عدهاي از بستگان و آشنايان براي صرف ناهار دعوت شوند. پس از صرف ناهار و چاي و شيريني مادر بزرگ و يا قابله كودك را در گهواره ميبندند. در بعضي مناطق اگر نوزاد فرزند اول باشد، اين وظيفه را مادر بزرگ مادري به عهده ميگيرد. سپس مدعوين پولي به عنوان هديه در گهواره طفل ميگذارند. در بعضي از روستاهاي شهرستان نور پس از خوابانيدن نوزاد در گهواره، بستگان مادري نوزاد، روي گهواره گردو يا نبات ميشكنند و يا گهواره را چندبار به شدت تكان ميدهند اين كار به اين دليل انجام ميشود كه اگر در طول زندگي بين پدر و مادر نزاعي رخ داد، گوش طفل به سر و صدا عادت كرده باشد.
دنون سری danon sari: دندانسري
يكي از مراسم دوران كودكي مراسم دندان سري است كه همزمان با ظاهر شدن اولين دندانهاي طفل برگزار ميشود. در اين مراسم مادر كودك شير برنج یا اصطلاحاً شیر آش sire as و يا آشي كه انواع حبوبات در آن وجود داشته باشد ميپزند و كاسهاي از آش را به خانهي فاميلها و دوستان ميدهد. معمولاً رسم است كه افراد هنگام پس دادن كاسه، هديهاي مانند جوراب، روسري يا پول در آن ميگذارند.
عاروسی arose: یا مراسم ازدواج
خواستگاري از دختر توسط اقوام نزديك داماد صورت ميگيرد. بعد از رضايت خانواده عروس فرداي آن شب غذا و شيريني تهيه ديده، براي خانواده عروس ميفرستند.
اره گيرون are giron:
براي مراسم اره گيرون يا بله برون به خانه عروس ميروند و با دادن انگشتر به عروس در واقع او را براي پسر شان نشان ميكنند. در همان شب بله برون ميزان شيربها (زر zar) را نيز معين ميكنند. بعد از اين مراسم دوران نامزدي آغاز ميشود كه معمولاً از 6 ماه تا 2 سال طول ميكشد. چند روز مانده به عروسي مقدمات آن را فراهم ميسازند. به خريد ميروند و براي عروس داماد پيراهن، پارچه، و ... ميخرند. براي دعوت كردن مردم به عروسي، زني را به عنوان خورگیر kaver gir یا خبر گير به خانههاي مردم ميفرستند تا همگي را براي عروسي دعوت نمايد. يك روز قبل از جشن از خانه داماد تمام مخارج جشن عروسي از قبيل برنج، مرغ، گوشت، روغن به نام خرج بار، را بار اسب ميكنند و همراه چند گوسفند، پايكوبان به خانه عروس ميفرستند. مردم نيز كمكهايي به نام سوري در مجمعهاي مسي گذاشته و روي آن را با پارچههاي رنگي ميپوشانند و آن را بر سر گرفته به خانه داماد ميبرند.
جهاز عروس را يك روز قبل از عروسي به خانه داماد ميبرند.
حناونه شو hena vane so: یا شب حنابندان
شب قبل از عروسي حنابندان ميگيرند. مراسم حنابندان در خانه عروس برگزار میشود. اکثر مهمانان آن را دختر و پسرهای دم بخت تشکیل میدهند. در این شب داماد به همراه دوستان و خویشاوندان با تهیه چند مجمعه majme که حاوی میوه، شیرینی محلی، تنقلات و حنا است به خانه عروس میروند تا مراسم حنا بندان را با رقص و پایکوبی برگزار کنند. پس از اینکه به دست و پای عروس و داماد حنا بستند، از حنای باقیمانده در دست دختران و پسران دم بخت قرار داده تا بختشان باز شود.
صبح روز حنابندان، عروس و داماد جداگانه با جشن و پاي كوبي به حمام ميروند. دلاك در حمام به عروس و داماد شربت و شيريني ميدهد و اسپند دود ميكند. سپس عروس و داماد جداگانه سوار بر اسب، همراه دوستان به خانه ميروند.
بعد از ظهر عروسي داماد به همراه فاميل و دوستان براي آوردن عروس به طرف خانه عروس راه ميافتد. داماد از قبل اسبي را تزيين ميكند تا عروس را روي آن بنشاند. وقتي به خانه عروس رسيدند، خانواده عروس با نقل و شيريني و دود كردن اسپند به استقبال آنها ميرود. پدر يا برادر عروس، ناني را به كمر عروس با شال سفيد يا سبز مينشانند. به اين نيت كه اولين فرزندشان پسر باشد و پسر بچهي ديگري آيينه به دست، جلوي اسب عروس راه ميافتد. در بين راه دوستان داماد با پايكوبي و تيراندازي، در شادماني سهيم ميشوند. گاهي نيز با گذاشتن مسابقه اسب دواني بر شور و شادي عروسي ميافزايند. وقتي كه به در خانه داماد رسيدند، داماد از اسب پياده شده نارنج، انار، يا سيبي، را در دست ميگيرد و به سمت عروس پرت ميكند. عروس بايد آن را بگيرد و سپس آن را با هم بخورند.
عروس ابتدا وارد خانه نميشود، مگر اينكه پدر داماد سكهاي يا يك راس گاو و يا زميني را به عنوان رونما يا پاناز به عروس بدهد. وقتي عروس وارد حياط خانه شد، مادر و خواهرهاي داماد اسپند دود ميكنند و نقل و نبات و شيريني به همراهان ميدهند. تمام مهمانان شام را در خانهي داماد ميخورند و پس از خوردن شام، آنجا را ترك ميكنند. تنها زني به نام عروس مار همراه عروس ميماند. صبح روز بعد از عروسي، عروس بايد صبحانه را آماده كند و به خانواده داماد بدهد. خانواده داماد نيز لباس، پول، پارچهاي را به عنوان خلعت به عروس ميدهند.
زن مار سلام zan mar selam: مادر زن سلام
سه روز بعد از عروسي، عروس و داماد به عنوان سلام به مادرزن، به خانه عروس ميروند كه به آن «زن مار سلام» ميگويند. مادر عروس نیز اهل فامیل را دعوت میکند و تدارک شام میبیند. در آن شب، عروس دستمالهای کوچکی را که با گلاب عطرآگین کرده به اهل فامیل هدیه میکند. میهمانان نیز مبلغی پول به عنوان رونما به عروس میدهند.
مراسم ماه محرم :
كليه تكايا مساجد و خانه ها از چند روز پيش از ماه محرم سياه پوش ميشوند و از روز اول ماه محرم مراسم عزاداري آغاز ميشود. مردم در دسته و هيأتهاي زنجير زني و سينه زني به مساجد و تكايا ميروند و كساني كه نذر دارند، نذورات خود را اعم از آش خرما، شربت، و غذا. . بين مردم پخش ميكنند.
در روستاي نوا از شهرستان آمل، مراسم نخل گرداني، معمول است. از روز اول تا هفتم مردم به عزاداري ميپردازند و سعي دارند تا در اين روز كليه نذورات خود را ادا كنند. در روز هفتم همه مردم به كنار نخلي ميروند و به آن سلام ميكنند. اعتقاد بر اين است كه نخل تابوت امام حسين (ع) است. در روز هشتم نخل را بيرون ميآورند و در محلهها ميگردانند. مردم نيز همراه نخل ميروند به اين مراسم اصطلاحاً نخل گرداني ميگويند. كساني كه نذر شير دارند، در روز هشتم، نهم، دهم، همراه نخل گرداني شير بين مردم پخش ميكنند. نخلها را به در هر خانه كه ميبرند صاحبخانه نذر خود مانند شربت، خرما، شير، دودكردن اسپند را به جا ميآورد. اگر نذر قرباني داشته باشند، قرباني ميكنند.
در روز نهم و دهم محرم همين مراسم صورت ميگيرد. در شب دهم عاشورا، كه شام غربيان است، نخل را دور محله ميگرداند و همه مردم پا برهنه و شمع به دست همراه نخل به امامزاده ميروند و تا صبح به سينه زني و عزاداري ميپردازند. تا چند سال پيش مراسم تعزيهخواني نيز در محرم برگزار ميشد. امروزه در روستاها كم و بيش تعزيه خوانده ميشود.
آداب ماه رمضان :
ماه رمضان به ماه مبارك نام برده ميشود. چون ماه تهذيب نفس و اخلاق است و همه سعي دارند كه با اداي فرايض ديني و برپايي نماز جماعت از ثواب اين ماه بيشتر بهرهمند شوند. در اين ماه صله رحم را به جاي آورده و به فقرا و محرومان و آشنايان افطاري ميدهند. در شبهاي قدر و احيا كه شب نزول قرآن است. در روضهخواني شهادت حضرت علي (ع) شركت كرده به سوگواري ميپردازند. زنان و مردان شبهاي قدر را احيا نگه ميدارند تا صبح بيدار ميمانند. دعا ميخوانند و قرآن، بر سر ميگذارند.
در روز عيد فطر پس از انجام نماز روز عيد فطر، مردم مبالغ فطريه خود را به افراد مستحق میدهند. اگر کسی در خانهای مهمان باشد، فطریه آن به عهده صاحبخانه است که معمولاً به تعداد نفرات مبلغی را درنظر میگیرند.
عيد غدير :
در اين روز كه خاص عيد سادات است مردم به ديدن سادات ميروند. و سكهاي را به عنوان ته كيسه يا پارچه سبز و سفيد رنگ از دست سيد يا سيده به عنوان تبرك دريافت ميدارند.
عيد قربان :
در اين روز گوسفند يا بره قرباني را حنا ميبندند و تا آفتاب نزده قرباني ميكنند. كساني كه نذر دارند، به هر نيتي كه باشد انگشت به خون ميزنند و به پيشاني ميمالند. همچنين اعتقاد دارند در روز عيد قربان بعد از قرباني كردن نبايد از خانه خارج شوند و سركار بروند. در منزل هم كاري انجام نميدهند تا قرباني آنها رد بشود.
مراسم مرگ :
در صورتيکه يکی از افراد فوت کند، برای شستن و تشيع جنازه از طرف مسجد به اهالی محل اطلاع داده میشود. پس از دفن متوفی اهالی به دور قبر نامبرده جمع شده و زنان به مويه میپردازند و با خواندن سرودههای دردناکی فیالبداهه به زبان جاری میسازند. اصطلاحاً نواجش nevajes داده و بر مرده خویش میگریند.
در شب اول مراسم، اهالی محل در خانههای خود غذا را پخت میکنند و به تکيه محل میآورند. اين کار به اين دليل صورت میگيرد که به خانواده متوفی جهت پذيرايي از ميهمانان که از راه دور آمدهاند، کمک شود.
در شب سوم يا هفتم مراسمی از طرف خانواده متوفی برگزار میشود که که معمولاً بهصرف ناهار میباشد. در شب چهلم و همچنين سالگرد فوت نيز چنين مراسم مشابهی صورت میگيرد. مردم این منطقه در دوران حيات خود وصيت نامهای تنظيم میکند و در آن دو فرد را يکی بهعنوان وصی خود و ديگری را بهعنوان ناظر وصی خود معرفی میکند که اين افراد معمولاً از پسران آن فرد انتخاب میشوند. وظيفه وصی برگزاری مراسم ختم و تقسيم ارث مطابق با وصيتنامه میباشد. ناظر نيز نظارت بر انجام مفاد وصيتنامه را بهعهده دارد.
(( پوشش محلی مازندران))
1- پوشش محلی مردان:
جامه (جِمه jeme): پيراهني است كه از پارچههاي كرباس چيت يا چلوار celvar دوخته ميشود. نوع مرغوب آن را از ابريشم تهيه ميكنند.
شلوار(تامون tamon): به شلوارهاي سياه يا آبي رنگ از جنس كرباس ميگويند. مدل آن بلند تا مچ پا و الگوي آن ساده بود. براي چين كش كمر به جاي كش، بند كمر به كار ميرود.
قِبا يا كولك qeba- kolak: كت پشمي ساده تيره رنگ با يقه برگردان و جلو دكمهدار، كه مردان در زمستان روي جامه ميپوشند.
عليجه يا سرداري elije- sardari: عليجه را اعيان ميپوشيدند. دامادها نيز عليجه را به تن ميكردند. عليجه معمولاً بلندتر از كت معمولي و تا نزديك زانو بود.
لباده: تن پوش بلندي است كه معمولاً از جنس كرباس تهيه ميشود روي كمر لباده شالي به نام «كمر شال» از جنس پشم يا ابريشم ميبستند.
شولا: لباس پشمي بلندي براي چوپانها در شبها به شمار ميرود.
بوشلوق: تن پوشي با آستين بلند نمدي است كه مورد استفاده چوپانها قرار ميگيرد.
پستك: تن پوش نمدي و كوتاهتر از شولا و بوشلوق، شبيه جليقه ساده و گشاد اما نمدي است
دستكش: بيشتر در نقاط كوهستاني مورد استفاده است جنس آن يا از پشم بره تازه متولد شده و يا از الياف پستتر بود.
كلاه نمدي: جنس اين كلاه از پشم حلاجي شده است اين كلاه پوشش مناسبي براي فصل زمستان است.
كلاه گوشي: كلاهي است كه قسمت پشت و دو گوش جلوي آن لب برگشته و همين امر علت نامگذاري آن است.
پوستين كلاه: بيشتر مورد استفاده رمه گردانان است بهترين نوع آن از پوست بره تازه تهيه ميشود و به آن كلاه پوستي نيز ميگويند.
شب كلاه: بيشتر از الياف پشمي تهيه ميشود ساده و كاسهاي شكل است و معمولاً درخانه و هنگام خواب استفاده ميشود.
جوراب (جِرب): جوراب ويژه چوپانها بود. انواع گرانتري از آن نيز با عنوانهاي رنگ رشت و آق بانو وجود داشت نوع ديگر آن را گردن جرب ميگفتند. و بافت ساده و يك رنگ داشت.
كفش (كوش ـ كلوش): مردم نواحي كوهستاني گيوه به پا ميكردند. گروهي نيز گيوه كرمانشاهي كه از نخ ابريشمي با الياف زيبا و كف چرم يا كائوچو بود، ميپوشيدند. صندلهاي با كف نازك از چوب افرا يا مليچ را چوكوش ميگفتند.
شيخيكوش: كفشي از چرم و به شكل نعلين كه اغلب مورد استفادهي روحانيون قرار ميگرفت.
چوموشك يا چموشك: كفشي با كفي از چرم گاو و پاشنه نعل آهني كه تا مچ پا بود و در همه فصول استفاده ميشد.
پوشش محلی يک مرد را نشان میدهد.
2ـ پوشش محلی زنان:
شليته يا چرخي شلوار salite- carxi selvar: دامن پرچين و كوتاهي است از جنس پارچه ابريشمي و كتانهاي ظريف يك رنگ كه معمولاً دورادور لبه پايين آن را با نوار سياه رنگي تزيين ميكردند و به آن سياهيك ميگويند. در تنديسهاي به دست آمده از دوران اشكانيان مجسمهي زني با شليتهاي بلند و پيراهني نيمه كوتاه وجود دارد. در حال حاضر از شليته هنگام جشنها و براي رقصهاي محلي استفاده ميشود.
تنگه تمبان يا پشمبال tange tomban- pasmbal: نوعي شلوار با الگوي ساده به رنگ تيره معمولاً از جنس پارچهاي سنتي كرباس و يا از جنس پارچههاي تهيه شده از بازار به نام دبيت حاج اكبري است. در چين كمر تامون به جاي كش، نوار بلند كتاني استفاده ميشود.
نيم ساق: نيم ساق هم نوعي شلوار تنگ به رنگهاي سبز، سفيد يا سرخ از جنس ابريشم يا مخمل است كه آن را معمولاً دختران و زنان جوان در زير پيراهن ميپوشند.
جِمه: پيراهن و دامن يك سره از شانه تا زير زانو است. جنس اين پيراهن معمولاً كتان يا چيت است.
نيم تنه: اين جليقه به شكل جليقههاي مردانه با يقه هفت يا گرد و جلو باز است و چند دكمه ميخورد. قسمت جلويي آن از پارچه پشمي و پشت آن آستري است. گاه جليقه را از جنس مخمل سرخ يا زرد و با سكه و پولهاي قديمي تزيين ميكنند.
كليجه: كتي بلند و معمولاً از جنس مخمل رنگي همراه با يراق دوزي و سكههاي عراقي و رضاشاهي است كه در زمستان استفاده ميشود. اين كت آستين ساده بلند دارد. نوع ديگر آن با آستيني كه تا روي آرنج ميرسيد به نام چكبن شناخته ميشد.
چادر شب: چادر شب مربع شكلي را سه گوش كرده دور كمر در پشت گره ميزنند. هنگام عروسي سر و چهره عروس را با آن ميپوشانند. جنس چادر شب درخانوادههاي اعيان از ابريشم است و مردم عادي چادر شبهايي از جنس كج يا ابريشم درجه 3 و يا مخلوطي از ابريشم و كج استفاده ميكنند.
چارقد: روسري چهارگوش با رنگ روشن و گل دار از جنس وال، ململ، چيت و يا ابريشم است. از رنگ روشن چارقد همراه با آرايههاي نقرهاي به نام سرچنگك در محل شقيقهها، در جشنها استفاده ميشود.
مندل: سربندي است از جنس كتان كه آن را سه گوشه و روي چارقد استفاده ميكنند. مندل بيشتر هنگام كشاورزي و كارهاي روزمره استفاده ميشود.
سراقوچ saraqoc: نوعي كلاه زنانه است از پارچه نخي و يا الگويي مشابه كلاه نوزاد كه براي نگهداري گيسوان بافته شده بهكار ميرود. لبه اين كلاه را چين كش ميكنند.
گيس بند يا موباف: بند نازكي است كه آن را با رشتههاي تابيده شده از نخ برن كه معمولاً سفيد رنگ است تهيه ميكنند. از گيس بند براي بستن گيسوان بافته شده استفاده ميشود.
زيور آلات: زيورآلات همواره مورد توجه علاقه زيباپسندان بوده است. شايد يكي از عوامل جذابيت زيورآلات استفاده ازمواد اوليه موجود در طبيعت مانند سنگهاي مختلف فلز، چوب، و گياه باشد. به عنوان نمونههايي از زيورآلات ميتوان به زيورآلات زير اشاره نمود:
قلدون يا گلوبند qaldon: شامل ميركا، گبري چشم بلبلي، كهربا، عقيق، يسر و يشم كه به صورت اشكال هندسي و نامنظم تراشيده ميشوند.
قلفر qalfer: به دليل خواص درماني و بوي مطبوع اين گياه از آن به عنوان گردنبند استفاده ميشود.
سنگ دل ربا يا بذر افشان sange del reba: به شكل قلب تراشيده ميشد و به علت وجود كريستال خالص درخشندگي دارد.
گل بنيgelbeni : سوزنهاي نقره با نگين عقيق و يا قوت كه به جاي سوزن يا سنجاق براي بستن روسري استفاده ميشود.
چشم چين cesm cin: مهره سفالي است براي رفع چشم زخم و رفع قضا و بلا. چشم اصلي چشم چين در حقيقت تهيه شده از مردمك خشك شده چشم گوسفند در روز عيد قربان است كه همراه مهرهاي به روي سينه ميآويزند.
پوشش محلی شمالی را در یک تمبر يادبود نشان میدهد که اهميت اين پوشش را نشان میدهد.
(( ماههاي سال ))
اغلب مردم این منطقه بر اساس ماههاي طبري كارهاي خود را تنظيم مي¬كنند و تقريباً نام اين ماهها را از بر مي-باشند ترتيب ماههاي طبري بهصورت زير ميباشد:
ـ ارك ماه (فروردين) arke mah
ـ ده ماه (ارديبهشت) deh mah
ـ وهمن ماه (خرداد) vahmen mah
ـ عيد ماه (تير) ayde mah
ـ سياه ماه (مرداد) siyah mah
ـ كرچ ماه (شهريور) kerce mah
ـ هره ماه (مهر) here mah
ـ تير ماه (آبان) tire mah
ـ مردال ماه (آذر) merdale mah
ـ شروين ماه (دي) servin mah
ـ مير ماه (بهمن) mire mah
ـ اونه ماه (اسفند) one mah
بازيهاي بومي
1- چليك ماركا celik marka
بازيكنان به دو گروه تقسيم ميشوند. براي بازي دو تكه چوب کوچک يا چِليك و چوب بزرگ يا ماركا نياز دارند. ابتدا گروه اول، چوب كوچك را روي گودالي قرار ميدهند. سپس با چوب بزرگ به زير چوب كوچك ميزنند و آن را به طرف بالا پرت ميكنند. چوب هر يك از بازيكنان كه مسافت بيشتري را طي كند، آن گروه برنده ميشود افراد بازنده بايد به برندگان سواري بدهند.
2- رزين كا rezin ka
رزين وسيله چوبي به شكل Y است كه تكه نوار لاستيكي به دو سر انتهاي چوب بسته ميشود. بازيكن با گذاشتن سنگ لاي لاستيك و كشيدن آن به طرف عقب سنگ را پرتاب ميكند و گنجشك شكار ميكند.
3- کشتي لوچو loco
اين كشتي همه ساله در تابستان بعد از وجين شالي، هنگام فراغت كار روستاييان، انجام ميشود. در ايام ديگر مانند اعياد مذهبي و ملي نيز كشتي لوچو برگزار ميشود و جايزه برنده يك راس گاو است كه توسط اهالي خريداري ميشود.
براي مسابقه دو نفر از كشتي گيران با تجربه به عنوان داور انتخاب ميشوند در اين كشتي هر گونه ضربه زدن به بدن يا سر حريف، گرفتن انگشت دست، سرچنگك و ضربه زدن به كتف و گرفتن گوش، خطا محسوب ميشود. كشتي گيري كه در اين مسابقه تمام حريفان را شكست دهد، برنده مسابقه است. در طول برگزاري مسابقه ساز و دهل نيز نواخته ميشود تا شور و هيجان بيشتري به مسابقه بدهد.
(( خوراك سنتی ))
1- انواع خورشتها
به عنوان چند نمونه از غذاهاي محلي ميتوان از غذاهاي زير نام برد:
الف. آغوز مسما: خورشتي كه از گردو، مرغ، ترشي انار درست ميشود.
ب. ته چين: برنج همراه با گوشت
ج. ترش ترشو ters terso: برنج را همراه با حبوبات، ترشي آلوچه، مانند آش درست ميكنند.
د. دوپَتي do pati: دوغ را به حبوبات پخته شده و سير داغ اضافه ميكنند.
ه. اسپناساك espena sak: اسفناج پخته همراه دانه انار، عدس، سير داغ، رب گوجه و آب انار و نارنج
و. آش كدو: برنج پخته، كدوي پخته و له شده كه آب زرشك و شكر به آن اضافه شده است.
ز. نازخاتون: بادمجان كبابي و له شده كه به آن آبغوره، ريحان، جعفري و سير كوبيده اضافه ميشود.
ح. اسپنامرجي espena marji: شامل اسفناج پخته، عدس سير، و انار ترش است.
ط. كهي انار kahi enar: كدوي پخته همراه باقلا و عدس پخته شده با گردوي ساييده و دانه انار، كه سير داغ به آنها اضافه شده و مخلوط آن را همراه پلو ميخورند.
ی. قليه: عدس و گوشت را با هم مخلوط ميكنند و دانه انار را در آخر اضافه ميكنند. موقع خوردن سير داغ روي غذا ميريزند.
ک. خورشت آلو: مرغ پخته همراه دانه انار، آلو سرخ شده و پياز داغ.
انواع نان و شيريني :
الف. آغوزنون aqoz non: آرد گندم، شير، تخم مرغ و شكر را با هم مخلوط نموده سپس لاي خمير را گردو ميگذارند.
ب. پشت زيك peste zik: شكر يا قند را در يك قاشق آب حل کرده روي اجاق ميگذارند. بعد از قاشق روغن و مقداري كنجد به آن اضافه كرده مايه را در سيني ميريزند و به اندازه دلخواه برش ميدهند. گاهی اوقات به جای شکر يا قند از رب خرمالو (دِشو) استفاده میکنند.
ج. حلوا محلی: آرد برنج، شکر، آب و روغن
د. بادونه badone: برنج را بهصورت نيمه پخته شده خشک میکنند. پس از خشک شدن در روغن آن را تفت میدهند و به آن عسل اضافه میکنند.
ه. کماج komaj: شير، تخممرغ، آرد برنج، زعفران، شکر و روغن.